مهدیس صادقی پویا//

امروزه مددکاران اجتماعی بر این باورند که کودکانِ شاهد خشونت میان بزرگسالان در خانواده، آسیب‌دیدگان اصلی این شرایط محسوب می‌شوند. محققان در باره این موضوع پژوهش‌های بسیاری انجام داده و به نتایج قابل تأملی دست یافته‌اند که از آن جمله، مشخص شدن مشکلات رفتاری، احساسی و عملکرد-شناختی کودکان در نتیجه چنین تجربیاتی است.

این در حالی است که متأسفانه نگرش غالب عمومی مبنی بر این است که «کودکان درکی از آن چه در حال وقوع است، ندارند».

این نگاه موجب می‌شود تا بزرگسالان در محیط خانه و خانواده، درگیری‌ها، تنش‌ها و پرخاش‌های خود را از هر جنسی که باشد، چه جسمی، چه کلامی و …، در معرض دید کودکان به نمایش بگذارند، بی‌اطلاع از تأثیر عمیقی که این رفتارها بر روند رشد کودک باقی خواهد گذاشت.

جفری ال.‌ادلسون از دانشگاه مینسوتا، یکی از مفصل‌ترین پژوهش‌ها را در این باره به انجام رسانده و ۳۱ مقاله و تحقیق دیگر در این زمینه را مرور کرده است.

کودکان، بزرگ‌ترین آسیب‌دیدگان خشونت خانگی

خانه به عنوان محیط امنی برای کودکان شناخته می‌شود که فارغ از آن چه در سپهر عمومی جامعه بر آنان می‌گذرد، می‌تواند و به نظر می‌رسد که باید مأمنی باشد برای آن‌ها. این در حالی است که برای بسیاری از کودکان، خانه با بهشتی با این شرایط فاصله بسیار دارد و سالانه، صدها میلیون کودک به طریق مستقیم یا غیر مستقیم، در معرض خشونت خانگی قرار می‌گیرند.

در شرایطی که خانواده گرفتار خشونت خانگی است، به نظر می‌رسد کودکان آخرین کسانی هستند که می‌توانند به عنوان آسیب‌دیده از این شرایط به رسمیت شناخته شوند. در واقع، بررسی این گروه از آسیب‌دیدگان موضوع پژوهشی جدید است که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است.

به این کودکان در مباحث کنونی خشونت خانگی، قربانیان «خاموش»، «فراموش شده» یا «ناخواسته» گفته می‌شود.

هراس از وقوع خشونت، خشونتی که دیده نمی‌شود

یونیسف، صندوق کودکان ملل متحد، در یکی از گزارش‌های منتشر شده‌ درباره کودکانی که آسیب‌دیده از مشاهده خشونت خانگی هستند، به این نکته اشاره کرده که بر خلاف تصور عمومی، مشاهده خشونت از سوی کودکان تنها این نیست که یک عضو بزرگسال خانواده، عضو دیگری را تحت خشونت خود قرار دهد، بلکه حتی هراس از وقوع خشونت که ناشی از تداوم آن است یا هراس از شنیده شدن آن توسط شخص ثالث، از انواع دیگر خشونت است که کودکان در محیط خانه و خانواده متحمل می‌شوند.

در چنین شرایطی، کودکان با تجربه خشونتی که در محیط خانه یا خانواده میان بزرگسالان اتفاق افتاده، در هراس دائمی از وقوع خشونتی دیگرند. کوچک‌ترین تنش‌ها میان افراد، در ذهن کودکان می‌تواند منجر به بزرگ‌ترین و خشن‌ترین اتفاقاتی شود که می‌توانسته‌اند رخ دهند.

به طور قطع این «هراس دائمی» که خشونتی ناآشکار، ذهنی و روانی است، در دراز مدت کودکان، سلامتی آن‌ها و تصویری را که از آینده در ذهن دارند خدشه‌دار کرده و می‌تواند منجر به اختلالات روانی گسترده در آنان شود.

عوامل فزاینده خشونت خانگی تأثیرگذار بر کودکان

تحقیقات بسیاری با موضوعات متنوع و مختلف، به مطالعه و بررسی عواملی پرداخته‌اند که منجر به وقوع خشونت خانگی می‌شوند. نتایج این تحقیقات با توجه به متغیرهای مختلفی که در آن‌‌ها دخالت داده شده‌اند یا مفاهیمی که در محوریت این تحقیقات قرار گرفته‌اند، متفاوت بوده‌اند، اما سازمان بهداشت جهانی عواملی چون سن مادر، فقر، بیکاری و سوء مصرف الکل و مواد مخدر را عوامل اصلی افزایش احتمال بروز خشونت خانگی بر شمرده و کودکانی را که در خانواده‌های گرفتار در چنین شرایطی زندگی می‌کنند، به عنوان «قربانیان خاموش خشونت» معرفی می‌کند.

خشونت خانگی و آزار و اذیت کودکان

مطالعه تأثیر این عوامل بر شرایط کودکان در خانواده‌هایی که خشونت خانگی در آن‌ها عادی‌ شده است، نشان می‌دهد ۴۰ درصد کودکانی که تحت آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، پیش‌تر در شرایط مملو از خشونت خانگی قرار داشته‌اند. این بدان معناست که خشونت میان بزرگ‌سالان، در ۴۰ درصد مواقع منجر به آزار و اذیت کودکان شده است.

در ادامه و برای مثال، تحقیقات متعددی نشان داده‌اند کودکانی که در خانواده‌های پرخشونت زندگی می‌کنند، چندین برابر نسبت به متوسط، تجربه خشونت فیزیکی یا جنسی از سوی دیگران را دارند. برای مثال یکی از این تحقیقات که در آمریکای شمالی انجام شده، نشان می‌دهد کودکان در چنین خانواده‌هایی ۱۵ برابر بیش از میانگین معمول متحمل آزار و اذیت جنسی یا فیزیکی شده‌اند.

آن‌چه کودکان نیاز دارند

در شرایطی که کوچک‌ترین آسیب‌دیدگان، بزرگ‌ترین آن‌ها هستند و این بزرگ‌ترین آسیب‌دیدگان، نیازهایی دارند تا از این شرایط گذر کنند و تأثیرات منفی بر سلامت آنان به حداقل برسد، آن چه می‌توان و باید برای آنان انجام داد، چه چیزهایی هستند؟

کودکان نیاز به حفاظت در برابر خشونت خانگی دارند. این محافظت اگرچه در خانواده‌های خشن نادیده گرفته می‌شود، اما بیش از هر کس بر عهده والدین کودکان است و بعد از آن می‌توان ساز و کار قانونی و مناسبات دیگر را از راهکارهای حفاظت از کودکانی شناخت که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در معرض خشونت خانگی هستند.

آموزش به کودکان در محیط‌های آموزشی در راستای شناخت چیستی خشونت، چگونگی مراقبت از خود در شرایط خشونت‌آمیز، روش‌های صحبت کردن درباره آن با دیگران از جمله با مسئولان مدرسه، دیگر افراد بزرگسال خارج از خانواده و دوستان و در نظر گرفتن پلتفرم‌های حمایتی از کودکان در معرض خشونت، از جمله راهکارهایی هستند که می‌توانند به کمک این «قربانیان خاموش» بشتابند.

آن‌چه تأکید بر آن حائز اهمیت چند باره است، این است که لازم نیست کودکان حتماً در معرض خشونت مستقیم از سوی دیگران باشند تا آن‌ها را به عنوان خشونت‌دیده از خشونت خانگی بشناسیم. مشاهده خشونت از سوی کودکان، نوع دیگری از تجربه خشونت است.

***

منبع

(Visited 158 times, 1 visits today)