گفت‌وگو با «یاسمن اشکی» مؤسس سازمان «کنترل سلامت» درباره نشانه‌های تجاوز جنسی در کودکان

 

فریبا خان احمدی//

آتنا اصلانی آخرین قربانی مرگ و کودک آزاری جنسی نبود اما داستان مرگ دردناک او جامعه را تکان داد. پدر و مادرها چطور باید بفهمند کودک‌شان مورد تجاوز قرار گرفته؟ این موضوع چه نشانه‌هایی دارد؟ برای یافتن پاسخ‌های کارشناسی و صریح سراغ «یاسمن اشکی» از مؤسسان سازمان مردم نهاد کنترل سلامت(کنترل اس) و مدرس آموزش سلامت جنسی و بیماری‌های آمیزشی رفتیم. در این مصاحبه با او درباره نشانه‌های کودکانی که تجربه آزار جنسی داشته‌اند حرف زده‌ایم و از او خواسته‌ایم به پدر و مادرها بگوید با دیدن این نشانه‌ها باید چه کنند. یاسمن اشکی تجربه برگزاری کارآگاه‌های آموزشی برای زنان، مادران و پدران در شهرها و روستاهای ایران را در کارنامه کاری‌اش دارد. سازمان مردم نهاد «کنترل سلامت» مسیر آموزش و آگاهی‌رسانی علمی با هدف پیشگیری از کودک آزاری جنسی را نه در کارگاه‌های آموزشی که در فضای مجازی نیز با طرح «قایم‌باشک» هموار کرده است.

متأسفانه اغلب پدر و مادرها فکر می‌کنند کودک آنها گزینه قربانی تجاوز جنسی نیست. از این رو بهتر است پیش از آنکه وارد مداخلات درمانی شویم بگویید چرا متجاوز موفق می‌شود کودکان را مورد آزار جنسی قرار دهد؟
به گزارش سازمان بهداشت جهانی یکی ازهر ۵ دختر و یکی از هر ۱۳ پسر مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند. به هر حال این عدد در ایران هم تکان دهنده است. این خیلی فاجعه بزرگی است و هیچ کس نمی‌خواهد اتفاق بیفتد اما چرا متجاوز موفق می‌شود که یکی از هر ۵ دختر بچه را مورد آزار قرار دهد؟ انجمن‌های حقوقی در تمام جوامع معتقدند؛ دلیل اصلی موفقیت متجاوز، سکوت است. یعنی بخاطر تابوها در موردش حرف نمی‌زنیم. کسی به ما آموزش نداده ما هم به بچه مان آموزش نمی‌دهیم. دومین علت، سکوت فردی است که مورد تجاوز قرار گرفته یعنی متجاوز همیشه به بچه می‌گوید این راز است و به دلایل متفاوتی بیشتر بچه‌ها آن راز را نگه می‌دارند چون متجاوز، بچه را می‌ترساند و می‌گوید اگر این راز را به کسی بگویی می‌کشمت بنابراین بچه آزار جنسی دیده و ترسیده، سکوت می‌کند. دلیل بعدی این است که می‌گویند اگر پدر و مادرت بفهمند؛ تو را می‌کشند، بیرونت می‌اندازند، دوستت ندارند، تو دیگر آلوده‌ای، همه بفهمند مسخره‌ات می‌کنند، تو گناه کردی، خدا دیگر تو را دوست ندارد در نتیجه بچه به‌طور غریزی و حسی می‌گوید این کار اشتباه است. همه اینها باعث می‌شود بچه در موردش سکوت کند. نکته بعدی که خیلی مهم است توجه کنیم؛ گاهی بچه‌ها دوست دارند راز داشته باشند مثلاً متجاوز به آنها القا می‌کند؛ تو دوست منی یا می‌خواهم بعداً باهات ازدواج کنم. این احساس خوبی است از اینکه راز داشته باشد یعنی دلایل خوبی دارد که بچه در موردش صحبت نمی‌کند.
پدر و مادر باید چگونه متوجه سکوت مرموز فرزندشان شوند؟ یعنی مواردی اتفاق می‌افتد که کودک تمام سال‌های کودکی‌اش مورد آزار قرار می‌گیرد اما کسی هم نمی‌داند؟
واقعیت این است که نه نمی‌شود. اما یکسری نشانه‌هایی وجود دارد که مثل نقشه راهنما به پدر و مادرها کمک کند و خیلی مهم‌اند. درصد زیادی از مواردی که در همه جای دنیا گزارش می‌شود، معلم گزارش می‌دهد. چون دانش‌آموز را هر روز می‌بیند و او را با بقیه و با خودش مقایسه می‌کند. دسته اول؛ نشانه‌های غیر قابل انکار است یعنی اگر این نشانه‌ها دیده شد قطعاً بچه آزار جنسی می‌بیند. مثل بیماری‌های آمیزشی مخصوصا اگر بچه اچ ای وی مثبت شود و از مادر مبتلا به‌دنیا نیامده باشد. اگر بچه سیفلیس و ویروس هرپس بگیرد قطعاً تجربه جنسی داشته است یا حاملگی‌های ناخواسته در دختران بسیار کوچک که ازدواج نکرده‌اند و رابطه‌ای نداشته‌اند و یکدفعه خانواده متوجه حاملگی فرزندش می‌شود. نشانه سوم؛ سوزش و کبودی در نواحی تناسلی است یعنی به‌طور طبیعی آناتومی بدن انسان طوری است که اندام‌های خصوصی مثل زیر بغل به جایی نمی‌خورد هر چقدر هم بچه شیطنت کند کبودی دیده نمی‌شود مگر اینکه نشانه آزار  فرد متجاوز باشد البته در لباس زیر بچه هم می‌تواند نشانه‌ای باشد که البته گاهی دلایل پزشکی هم دارد.
نشانه‌های شایع کدامند که بگوییم اگر اینها را در کودک دیدیم حتماً باید نگران آزار جنسی در کودک‌مان باشیم؟
اولین و شایع‌ترین نشانه‌ای که در بچه‌ها وجود دارد، تغییر خلق و خو، گریه خیلی زیاد و بدقلقی است. یعنی بچه به زبان بی‌زبانی فریاد می‌زند من کمک لازم دارم و به من توجه کنید. مثلاً پیش می‌آید یک نفر از در وارد می‌شود و بچه به ناگهان گریه می‌کند یا بچه جایی می‌رود و برآشفته می‌شود. البته این را باید در نظر داشت که اگر الزاماً یک نفر از در وارد می‌شود معنی‌اش این نیست آن یک نفر حتماً متجاوز است. ممکن است شباهت ظاهری داشته باشد مثلاً ممکن است متجاوز سبیل داشته باشد یا به بچه در زیر زمین تجاوز کرده‌اند بچه تا پله می‌بیند گریه می‌کند. نشانه خیلی واضح دیگر کم اشتهایی است و تقریباً شایع‌ترین نشانه در بچه‌ها است. کم‌اشتهایی در کودکان دلایل مختلفی دارد یکی از دلایلش استرس است و دلیل دیگرش فریاد خاموش است اینجوری پیغام می‌دهد من احتیاج به کمک دارم. این بچه‌ها معمولاً اعتصاب غذا می‌کنند در واقع بچه در سن کم هم اتفاق حیات و خوردن را درک می‌کند و فکر می‌کند اگر نخورد می‌میرد و تمام می‌شود. بچه‌هایی که تجاوز مقعدی دارند و دفع مدفوع‌شان دردناک است، می‌فهمند هر چه کمتر غذا بخورند با فاصله بیشتری نیاز به دفع پیدا می‌کنند. بچه‌هایی که مورد تجاوز جنسی دهانی قرار می‌گیرند به محض اینکه شیء خارجی در دهان‌شان احساس کنند بصورت تنش و غذا نخوردن نشان می‌دهند.

 

برش
مداخله پدر و مادر در مواجهه با بچه‌ای که مورد تجاوز قرار گرفته است

والدین باید بدانند اگر کودکی درباره رابطه جنسی حرف می‌زند، جدی گرفتن حرف بچه مهم است. بچه‌ها درباره روابط جنسی تخیل ندارند اگر بچه درباره رابطه جنسی حرف زد به احتمال خیلی زیاد اتفاقی برایش افتاده است.خیلی وقت‌ها بزرگتر‌ها فکر می‌کنند بچه می‌خواهد این‌گونه جلب توجه کند. آمار‌ها نشان می‌دهد بیشتر آدم‌ها نمی‌خواهند کسی تجاوز را ببیند، تجاوز موضوع جالب توجهی نیست پس اگر بچه‌ای چیزی گفت خیلی مهم است جدی بگیریم.اشتباه دیگر که پدر و مادر می‌کنند سریع به پزشک مراجعه نمی‌کنند. اکثر بیماری‌های عفونی از فرد متجاوز به بچه منتقل می‌شود مثل اچ ای وی، ویروس هرپس تناسلی و…. نخستین کاری که پدر و مادر باید بکنند این آزمایش‌ها را انجام بدهند بیشتر بیماری‌های آمیزشی قابل درمان و کنترلند بخصوص کنترل اچ ای وی دو ساعت اول خیلی مهم است. مراجعه به پزشک متخصص اطفال یا عمومی در بیمارستان و مطب‌ها ضروری است.پس نخستین کاری که پدر و مادر باید بکنند مراجعه به پزشک و گزارش به پلیس است. برای جمع کردن شواهد و مراجعه به پزشکی قانونی حدود دو هفته وقت دارند. و بعد هم کمک‌های روان درمانی و روانشناسی است البته هر دو کودک و پدر و مادر باید روان درمانی شوند.
یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که ما داریم؛ شاید از بیش از ۶۰ نفر در مورد تجاوز در کلاس‌ها پرسیدم به پلیس مراجعه کردید یا خیر؟ می‌گفتند نه. مثلاً خانمی تعریف می‌کرد ناپدری‌ام از ۱۲ سالگی به من تجاوز می‌کرد و من چند هفته پیش دیدم به دختر ۹ ساله‌ام تجاوز می‌کند. گفتم چرا به پلیس زنگ نمی‌زنی؟ نخستین واکنشش این بود «خب بابام است». یعنی وقتی ما متجاوز را به پلیس معرفی نمی‌کنیم خطر هنوز برای بچه ما و همه بچه‌ها هست یعنی اگر بدانیم کسی متجاوز است ولی معرفی نکنیم در جرم شریک هستیم. اشتباه دیگری که خیلی وقت‌ها پدر و مادر نمی‌کنند حذف دائم متجاوز است.
 پدر و مادر در مواجهه با کودکی که مورد آزاد جنسی قرار گرفته مثلاً به او بگویند تو تنها کسی نیستی که برای تو این اتفاق افتاده. این خیلی اتفاق بدی بوده و تقصیر من بوده من باید از تو مراقبت می‌کردم ولی آخر دنیا نیست تو در امان هستی دیگر اجازه نمی‌دهم این اتفاق تکرار شود تو در مورد احساست با من صحبت کن. با روانشناس در این مورد حرف بزن و این پایان دنیا نیست. هر چقدر برای مادر سخت باشد باید به بچه بگوید که من تو را درک می‌کنم، خیلی بچه‌های دیگر مثل تو بودند اما الان زندگی می‌کنند و خوشبختند و ما دوباره زندگی را می‌سازیم وگرنه بچه احساس می‌کند برای آنها مهم نیست و انگار حقش بوده و متجاوز راست می‌گفت که او پلید است. در هر حال باید توجه داشت، تجاوز جنسی بحث پیچیده و روانکاوی است و احتیاج به کار روان درمانی دارد هر چقدر هم معلم و پدر و مادر به بچه عشق و محبت بدهند کافی نیست و بچه احتیاج به پروسه درمان دارد. یک کار گروهی باید بین خانواده و روانکاو اتفاق بیفتد.

نشانه دیگر بازهم رایج، مشکل در خوابیدن و کابوس‌های شبانه است. حتی بزرگ‌ترهایی که در کودکی قربانی بودند خیلی وقت‌ها دچار بی‌خوابی‌اند. بی‌خوابی دلایل مختلفی دارد، استرس و ترس روی بی‌خوابی تأثیر دارد خیلی وقت‌ها بچه برای اینکه بخوابد به آرامش احتیاج دارد. تاریک شدن هوا ترس‌ها را زیاد می‌کند بچه‌هایی که آزار جنسی دیده‌اند دچار ترس‌های بنیادی شده و بی‌قرار‌تر می‌شوند. بخصوص بچه‌هایی که در خواب به آنها تجاوز می‌شود فکر می‌کنند اگر بیدار بمانند می‌توانند از خودشان دفاع کنند، بچه وانمود می‌کند که خواب است اما به محض اینکه پدر و مادر از اتاق بیرون رفتند چشم‌هایش را باز می‌کند و تا جایی که بتواند چشم‌هایش را باز نگه می‌دارد. معمولاً اینجوری نیست که پدر و مادر بفهمند بچه در طول روز خواب آلودگی داشته باید معلم متوجه آن شود و با پدر و مادر چک کند که آیا بچه ساعات خوبی می‌خوابد؟ البته اگر بچه مشکل کم خونی و بیماری خاصی نداشته باشد مشکوک به این است که او مشکلی دارد حتی بچه‌هایی که می‌خوابند خواب‌شان سطحی است و همه‌اش نگرانند و مدام از خواب می‌پرند. بچه‌ها ترس از کابوس دارند خیلی وقت‌ها صحنه تجاوز را به صورت سمبلیک یا واقعی در خواب می‌بینند و از ترس اینکه دوباره آن خواب را ببینند نمی‌خوابند.
چهارمین نشانه شایع شب ادراری است بازهم تکرار می‌کنم هر بچه‌ای که شب ادراری دارد، آزار جنسی ندیده است. نشانه‌ها سه تا قانون دارند بچه‌ای که مورد آزار قرار می‌گیرد بخاطر ترس دچار شب ادراری می‌شود البته یکی از دلایل‌ عفونت‌های آمیزشی در متجاوز است که تکرر ادرار از نشانه‌های شایع عفونت‌های آمیزشی می‌تواند باشد ولی مهم‌ترین دلیلش ایجاد انزجار است خیلی وقت‌ها کودک قربانی، خودش را به عمد خیس می‌کند که خودش را منفور کند خیلی وقت‌ها کودک در راه مدرسه و در خیابان ادرار و مدفوع می‌کند تا اینگونه حالت انزجار نشان دهد.
شناخت این نشانه‌ها نیاز به پیش نیاز دارد یعنی اول ارتباط صمیمانه معلم با دانش‌آموز است که در مدرسه شکل می‌گیرد که البته آنجا هم معلمان در تشخیص نشانه‌های کودکی که مورد آزار جنسی دیده به مشکل بر می‌خورند معلم‌ها چگونه می‌توانند این خلأ را پر کنند؟
یکی از مواردی که می‌تواند به تشخیص نشانه‌ها کمک کند افت تحصیلی شدید و ناگهانی است. بچه‌ای که مورد آزار جنسی قرار گرفته دائماً ذهنش به صحنه تجاوز برمی‌گردد و حسش برایش سخت است مثل این می‌ماند ما به نوزادی که به‌دنیا می‌آید آب کله پاچه بدهیم، هضم نمی‌شود. مغز بچه قبل از اینکه هورمون جنسی ترشح شود وقتی تجاوز را تجربه می‌کند انگار منجمد می‌شود و مدام فلش بک می‌زند. مثلاً سر کلاس فریز می‌شود و نمی‌تواند درس گوش کند یا قلمش یک جایی می‌ماند این با رؤیای روزانه فرق می‌کند رؤیای روزانه شیرین است و آوردن بچه به لحظه حال کار آسانی است ولی بچه‌ای که به اصطلاح دچار «پیا پیتیشن» می شود خیلی سخت است او را به لحظه حال بیاوریم. این «پیا پیتیشن» باعث می‌شود معمولاً درس نخوانند، خیلی وقت‌ها ساعات مدرسه را تحمل نمی‌کنند و حتی در مواردی سطح هوشی ممکن است پایین بیاید و معلم در فهمیدن این نشانه خیلی نقش دارد. خیلی جالب است بدانید که کاملاً افراط و تفریط در رفتار این بچه‌ها اتفاق می‌افتد. یعنی بعضی وقت‌ها بشدت بچه‌ها از آدم بزرگ‌ها می‌ترسند و گوشه گیر می‌شوند ولی از طرفی کسی به آنها محبت کند بشدت جذبش می‌شود. کودکی که در خانه آزار جنسی می‌شود و پدر و مادر آگاه نیستند معلم مثل آهنربا می‌تواند بچه‌ها را جذب کند حتی اگر حس عاطفی بین معلم و بچه نباشد بازهم یکسری اصولی وجود دارد که به معلم کمک کند. مثلاً بچه‌ای که نفر اول به مدرسه می‌آید و نفر آخر از مدرسه می‌رود احتمالاً چیزی در خانه دیده که دلش می‌خواهد حداکثر زمان را در مدرسه بگذراند. یکی از چیزهایی که هم به پدر و مادر و هم به معلم کمک می‌کند یکسری هدیه‌هایی است که بچه با خودش به مدرسه یا خانه می‌برد که والدین نمی‌دانند از کجا آورده است. معلم یا والدین اگر پول زیاد در کیف مدرسه کودک ببینند بدانند اینها رشوه است. رشوه یکی از نشانه‌هایی است که متجاوز به کار می‌برد. تغییر خلق و خو، حساسیت و واکنش زیاد به لمس بدن، علاقه زیاد به دوستی با سنین بالاتر نیز نشانه‌های آشکاری است. یا اگر معلم ببیند مثلاً یک پسر دبیرستانی دنبال بچه ای می‌آید که نه برادر و نه خواهرش است باید حساس شود. این بچه‌ها بهداشت ظاهری مناسبی ندارند هفته‌ها حمام نمی‌روند و لباس‌های‌شان را نمی‌شویند. اینها از دوست خیالی زیاد حرف می‌زنند. از بچه‌های دیگر فاصله می‌گیرند از طرفی خیلی وقت‌ها اتفاق‌هایی که افتاده را بصورت خیالی‌تر تعریف می‌کنند مثلاً من یک دوستی دارم ما باهم فلان بازی را می‌کنیم اینها می‌تواند نشانه باشد. این بچه‌ها زیاد دستشویی می‌روند چون تنها هستند و احساس امنیت نمی‌کنند و اینکه از محیط بیرونی می‌ترسند.
گاهی می‌بینیم بعضی از بچه‌ها در سن زیر ۵ سال درباره اندام‌های جنسی حرف می‌زنند. طبیعتاً بچه در آن سن تفاوت اندام جنسی را با سایر اعضای بدنش نمی‌داند چرا باید یک بچه حرف‌هایی بزند که در دایره لغات پدر و مادرش هم نیست؟
به این موردی که اشاره کردم دست زدن مداوم به اندام تناسلی را هم اضافه کنید. ببینید، به‌طور طبیعی بین سن ۳ تا ۷ سالگی کنجکاوی و سؤال دارند ولی وقتی از حد بگذرد و به ناگهان زیاد شود و بچه کلمات جنسی به‌کار ببرد که در خانواده درباره‌اش حرفی زده نمی‌شود یا در نقاشی‌هایش اندام جنسی نقاشی کند و در مورد این موضوع صحبت کند احتمال زیاد چیزی دیده یا اتفاقی برایش افتاده است یا اینکه سعی می‌کند سؤال‌هایش را بیشتر جواب بگیرد. مثلاً خانمی در کارگاه «کنترل اس» گفت نوه من که دختر یک ساله و نیم است تنها کلمه‌ای که زبان باز کرده و می‌گوید؛ اندام تناسلی است و مدام به اندام تناسلی‌اش دست می‌زند. این بچه می‌خواهد بگوید این اتفاق برای من افتاده است. نکته دیگری که وجود دارد، این بچه‌ها معمولاً با بدن‌شان مشکل دارند و بدن‌شان را انکار می‌کنند و این خودش را بصورت افراط و تفریط نشان می‌دهد.
طبیعتاً بچه‌ای که مورد آزار جنسی قرار می‌گیرد حس بدی نسبت به خودش دارد اما نمی‌توان گفت هر کودکی که به عبارتی اعتماد به نفس پایین دارد حتماً مورد آزار جنسی قرار گرفته است تفکیک اینها کمی کار را برای پدر و مادر سخت می‌کند؟
اعتماد به نفس پایین در این بچه‌ها احساس گناهی است که فرد متجاوز به آنها می‌دهد. برای مثال بچه‌ای که در کارهای گروهی شرکت نمی‌کند، می‌خواهد کمرنگ باشد و حاضر نیست بخاطر مقایسه شدن در مسابقه‌ای شرکت نکند به‌طور ناگهانی خیلی اعتماد به نفسش کم شود اینها می‌تواند نشانه باشد و این ربطی به درون گرایی و برون گرایی ندارد برای همین پایین آمدن ناگهانی اعتماد به نفس می‌تواند یک نشانه باشد. نشانه خیلی مشخص در بچه‌ها حیوان آزاری است یعنی اگر دیدیم بچه‌ای قورباغه له می‌کند، سر گربه را جدا می‌کند یا گربه را اذیت می‌کند در واقع ادای متجاوز را در می‌آورد. یعنی خشم خود را نشان می‌دهد. یا به پدر و مادر می‌گوید اتفاقی شبیه به این برای من افتاده یا چون نمی‌تواند از متجاوز انتقام بگیرد با موجود ضعیف‌تری عین همان بازی را تکرار می‌کند. اگر دیدید بچه‌ای، بچه‌های دیگر را اذیت می‌کند و اذیتش دعوای خواهر و برادری نیست مثلاً لباس‌های عروسک را پاره می‌کند یا روی بچه کوچک‌تر از خودشان می‌خوابند اینها به احتمال زیاد ادای متجاوز را در می‌آورند.
این پیش‌فرض که پسرها مورد تجاوز قرار نمی‌گیرند یا فقط پسرهای «ضعیف» مورد تجاوز قرار می‌گیرند مثال‌هایی از فرهنگ جامعه ما است، عوارض آزار جنسی در پسرها چگونه نمود بیرونی پیدا می‌کند؟
متاسفانه بچه‌هایی که تجربه تجاوز مقعدی دارند در نشستن مشکل دارند و در راه رفتن‌شان تغییراتی دیده می‌شود. بخصوص در پسر بچه‌ها تغییر حرکات، نشستن و راه رفتن کمک می‌کند به موضوع پی ببریم. وقتی بچه‌ها وارد سال‌های بلوغ می‌شوند تشخیص نشانه‌ها سخت‌تر می‌شود.
می‌توان گفت که این بچه‌ها در سنین کودکی وارد فاز افسردگی می‌شوند؟
اصولاً نشانه‌ها در بچه‌ها حتی وقتی که سکوت می‌کنند پر صدا و پرهیاهو است که به آن هیاهوی خاموش می‌گویند. یعنی یک جوری بچه می‌گوید اتفاقی برای من افتاده است. سن بچه که از ۴ سال می‌گذرد کم کم بچه متوجه می‌شود، کسی در موردش حرف نمی‌زند یا جلویش را نمی‌گیرد یا اینکه با خودش می‌گوید، پدر و مادرم می‌دانند و کاری نمی‌کنند و در واقع از فاز پر هیاهو و پر تنش وارد دوران افسردگی می‌شود افسردگی در این بچه‌ها و حتی بزرگسالان شایع است. معمولاً با شروع بلوغ خودش را در بچه‌ها نشان می‌دهد.
کم نیستند افرادی که قربانی تجاوز جنسی را سرزنش می‌کنند، چرا این کار خطرناک است؟
یکی از موارد خیلی شایع در بچه‌هایی که مورد نگاه ملامت بار دیگران قرار می‌گیرند، اعتیاد به الکل و مواد مخدر است. بچه‌ای که همه عمرش از یک موضوعی رنج می‌برد نخستین باری که تجربه الکل و مواد را دارد می‌فهمد که از این درد و رنج رها شده و بشدت وابستگی پیدا می‌کند. اصولاً چون این همزمان با تغییرات بلوغ رخ می‌دهد و از طرفی خطرهایی در جامعه جوانان را تهدید می‌کند تجربه تجاوز جنسی در این افراد نادیده گرفته می‌شود یعنی کمتر پدر و مادری است که اگر بچه‌شان معتاد شد ارزیابی می‌کنند که او تجربه تجاوز جنسی داشته است معمولاً نگاه‌ها متفاوت است. جالب است تمایل اعتیاد به الکل در این افراد بیشتر از مواد مخدر و در پسرها بیشتر از دختران است. پسرهایی که مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند بسیار شکننده‌ترند و درمان بسیار سختی دارند.
حالا این نشانه‌ها را دیدیم و متوجه شدیم کودک‌مان بارها مورد آزار جنسی قرار گرفته است. چطور می‌توانیم یک واکنش منطقی از خودمان نشان دهیم؟
واقعیت این است بیشتر پدر و مادرها اشتباه‌هایی را در مواجهه با این مسأله دارند. نخستین اشتباهی که می‌کنیم انکار است. خیلی طبیعی است وقتی به بچه تجاوز می‌شود خیلی سنگین است و ذهن پدر و مادر به این سمت می‌رود که امکان ندارد. مثلاً خانمی می‌گفت پسر خواهرم ۹سالش بود پسر خاله ۱۹ ساله‌اش در استخر به او تجاوز کرده بود. خواهرم می‌گفت که پسرم چیزهایی را عنوان می‌کرد که من فکر می‌کردم اشتباه است مادرم چیزهایی را گفت که بازهم گفتم اشتباه است تا اینکه خودم دیدم. اشتباه دیگری که پدر و مادر می‌کنند بروز خشم است و این خیلی طبیعی است. ولی یادمان باشد بچه تمام مدت می‌ترسیده و او نمی‌داند پدر و مادر از متجاوز عصبانی‌اند نه از خود بچه. موارد زیادی از خودکشی بچه‌ای که گزارش شده یا کودک فرار کرده آن شبی است که والدین متوجه شده‌اند. مثلاً خانمی تعریف می‌کرد پسر عمویش به او
تجاوز کرد و در ۱۲ سالگی خودش را در اتاق دار زد. این خانم می‌گفت مقصر دیگران بودند چون همه بچه‌ها مسخره‌اش می‌کردند. همه جای دنیا همینطور است. بنابراین هر چه هم سخت باشد نباید والدین خشم را جلوی بچه بروز دهند.
در شرایطی که در ۹۰ درصد موارد متجاوز از افراد فامیل و اعضای خانواده است پس از این حادثه نخستین اقدامی که فرد قربانی یا اطرافیانش باید انجام دهند، چیست؟ چطور باید این مسأله را مدیریت کنند؟
در اغلب موارد اگر متجاوز از خانواده‌های طرفین باشد به جای اینکه پدر و مادر به همدیگر کمک کنند همدیگر را تحقیر می‌کنند اینکه تو برادرت را راه دادی و خیلی وقت‌ها پدر و مادر در این جریان طلاق می‌گیرند چون نمی‌توانند یکدیگر را ببخشند. بار تجاوز متفاوت است و خیلی مهم است پدر و مادر این را بدانند که بچه احتیاج به کمک دارد. پدر و مادر باید به اعصاب و روان‌شان مسلط باشند. مادرهایی که همسرشان به فرزند‌شان تجاوز می‌کند، مادر این احساس را دارد اگر پاسخگوی نیاز جنسی همسرش بود این اتفاق نمی‌افتاد در صورتی که این گناه کاملاً نادرستی است برای اینکه اصلاً ربطی به نیاز جنسی ندارد. به هر حال آن همسر به بچه‌ها تمایل جنسی دارد. خیلی وقت‌ها پدر یا ناپدری به بچه بزرگ خانواده تجاوز می‌کند خواهر یا برادر بزرگ فکر می‌کند اگر تن بدهند و سکوت کنند از کوچک تر‌ها دفاع می‌کنند و اگر مقاومت کنند متجاوز سراغ فرد بعدی می‌رود. در صورتی که آمارها نشان می‌دهد خیلی وقت‌ها برای همه بچه‌ها اتفاق می‌افتد و بندرت پیش می‌آید ناپدری یا پدر تنها یک بچه را مورد آزار قرار دهد.

***

منبع

 

(Visited 2,101 times, 1 visits today)