گفتوگو بهجای تنبیه و اعمال خشونت
منیر همایونی*//
– مجتبی لطفا به حسن سیلی نزن!
– خانم من خودم تنبیهش میکنم.
– عزیزم من به مجتبی گفتم این کار را نکن، حالا تو به جای مجتبی میخواهی حسن را تنبیه کنی؟
این مکالمه تجربه تلخی است که من در دیدارها و کارگاهها با کودکان و نوجوانان در روستاها دارم.
در روستا، کتکزدن امری عادی است. همه با سیلی و مشت و لگد در امر تربیت یکدیگر هستند و حتی در شوخیهایشان هم از زدن یکدیگر ابایی ندارند. حتی حیوانات هم از این کار در امان نیستند.
وقتی سوال کردم آیا کتکزدن کار درستی است؟ جواب میدهند: «بله
پدر و مادرمان هم ما را میزنند. معلمان هم به ما توهین میکنند.»
چرا گفتوگو را جایگزین خشونت نمیکنیم؟
در کارگاهی که با مادران در یکی از روستاها داشتم موضوع بحث ما بر سر همین بود. همگی از بدرفتاری و نافرمانی فرزندان خود شاکی بودند.
هیچکدام از رفتار خود با کودکانشان نمیگفتند. آیا کودکان آینه تمامنمای رفتار والدین خود در درجه اول و مربیان و معلمان خود در مرحله بعد نیستند؟ استفاده از واژگان تحقیرآمیز و توهینکننده مثل بیشعور، احمق، آدم نمیشوی، حیف زحمتی که برای تو میکشم و بسیاری دیگر از کلمات و جملاتی از ایندست که هر روزه از زبان مادر، پدر، معلم، و مربی نثار کودکان و نوجوانان میشود. از این بدتر تنبیه بدنی است که بر کودکان و نوجوانان، با شکایت مادر در خانه و یا با شکایت معلم از دانشآموز توسط پدر یا مادر انجام میشود.
این چرخۀ معیوب در بین کودکان هم رواج دارد؛ بزرگترها به کوچکتر زور میگویند. کوچکترها به نوع دیگری تلافی میکنند و به تخریب وسایل دیگران دست میزنند، محیط زیست را تخریب میکنند، اموال عمومی را نابود میکنند و…
این مسایل تنها در روستاها اتفاق نمیافتد. در شهرها، در خانوادههای به قول معروف درسخوانده و تحصیلکرده، در مدارس بالای شهر شاید به نوعی زیرکانهتر و البته مخربتر هم دیده میشود؛ رقابتهای جوراجور و چشم و همچشمیهای زیانآور.
مادران و پدران، مربیان و آموزگاران عزیز برای تغییر در رفتار کودکانمان ابتدا باید در رفتار خودمان تغییر ایجاد کنیم. بهجای تحقیر و توهین و تنبیه بدنی گفتوگو را جایگزین آنها کنیم و البته از همان ابتدای زندگی کودکی تنها با این روش میتوانیم جامعهای صلحمدار و پر از آرامش را برای نسلهای آینده مهیا سازیم. تا دیر نشده شروع کنیم.
*مدیر کانون توسعه فرهنگی کودکان