کاوشگری در مفهوم صلح
الهام فخرایی//
الیور جفرز راوی کتاب «ما اینجا زندگی میکنیم» دستبهکار نوشتن یک یادداشت برای نوزاد تازه به دنیا آمدهاش شده تا به قول خودش به او کمک کند بهعنوان یک تازهوارد روی سیاره زمین سردرگم نشود و سفرش را راحتتر شروع کند. ما نمیدانیم این نوزاد دختر است یا پسر و راستی چه اهمیتی دارد؟! مهم این است که او انسان است و یکی از ساکنین سیاره زمین.
راهنمای زندگی روی سیاره زمین، ضمن خوشآمد گویی به نوزاد تازهوارد، از منظومه خورشیدی در آسمان شروع و بعد گامبهگام به زمین نزدیکتر میشود. درباره خشکیها و دریاها، شتاب و کندی، انسانها و حیوانات و… حرف میزند و در آخر دوباره به آسمان میرسد و سیاره زمین؛ یعنی تنها جایی که برای زندگی داریم.
الیور جفرز، با این رفت و برگشت به نقطهای که از آن شروع کردیم، به ما یادآوری میکند که جهان، دیگری نیست و همه بهنوعی کنار هم هستیم. این پیوستگی نشانگر تفکر سیستماتیک نویسنده است. او با اوجگرفتن و نشاندادن زمین از بالا و بعد فرودآمدن و غورکردن تا عمق دریاها، به تصویرکشیدن عناصر طبیعت و سازههای بشری و حتی پرداختن به درون بدن انسان، به زبانی ساده و غیرمستقیم به نگاه ما عمق، وسعت و همزمان درس مسئولیتپذیری میدهد.
درواقع او تاکید دارد که زندگی ما به این سیاره و حیات سیاره به ما بستگی دارد، برای همین است که به نوزادش مینویسد: «مواظب بدنت باش، بیشتر اعضای آن دیگر رشد نمیکنند.» و کمی بعد «خب این سیاره زمین است، حسابی مواظبش باش، تنها چیزی است که داریم.»
شاید در نگاه اول فکر کنید کتاب «ما اینجا زندگی میکنیم» صرفا محتوایی علمی و آموزشی دارد، اما با کمی ژرفنگری و مفهومیابی، آن را مستعد کلیدزدن یک گفتوگوی فیلسوفانه درباره نقشه مفهومی صلح نظیر ارتباط، یگانگی، تمایز، خشونت، مهربانی، تبعیض، برتری و… خواهید یافت.
دیگری، یکی از این مفاهیم محوری در کتاب است؛ یک مفهوم مرزی که میتوان آن را از وجوه مختلفی دید و بهبحث گذاشت، به این معنا که میشود جنبههای اشتراک با دیگری را بهحساب آورد و خود را ملزم به مهربانی و برابری دانست یا دیگری را موجودی متمایز انگاشت و طرد کرد.
در متن کتاب میخوانیم: «شاید قیافهمان با هم فرق داشته باشد، هر کداممان یک جور رفتار کنیم و متفاوت به نظر میرسیم، اما تو اصلا گول این چیزها را نخور، همه ما انسانیم… حیوانات هم نمیتوانند حرف بزنند، اما این دلیل نمیشود با آنها مهربان نباشیم… تعداد ما خیلی زیاد است، پس مهربان باش، همه چیز به اندازه کافی برای همه هست.» جفرز ضمن تاکید بر جستوجوی شخصی، بر محدودبودن دانش ما و لزوم پرسیدن از دیگران نیز توصیه میکند.
این تاکید بر هویت جمعی، مهربانی و حتی لزوم ارتباط و تقسیمکردن زمین و داشتههایش و در عین حال حفاظت از آن بیش از آنکه به کاوشگری علمی مربوط باشد، به زیست جهان ذهنی و اجتماعی انسان وابسته است. ما ناگزیریم یکدیگر را بپذیریم، چون همانطور که جفرز به نوزادش مینویسد: «و هرگز روی زمین تنها نیستی!»
تصویرگری کتاب با رنگهای متنوع، بهکارگیری مقیاسها و عینیسازی مفاهیم از طریق پرداختن به جزئیات از دیگر امتیازات کتاب محسوب میشود.
تصویر زمین تنها و معلق در منظومه خورشیدی، مملو از انسانهایی با انواع و اقسام نژادها و فرهنگها، از زنان برقعپوش افغانستانی گرفته تا مرد نیمهبرهنه بودایی و نیز حیواناتی که از انسانها هم جورواجورتر هستند، همگی ذهن پویا و چشمان پرسشگر کودک را جذب میکنند.
خواندن این کتاب پیش از خواب، میتواند بهانهای برای رویاپردازی درباره سفر صلح و کاوشگری فلسفی برای جهان بهتر در روز باشد.