الهام فخرایی//

این مغالطه نقطه مقابل مغالطۀ «مسموم‌کردن چاه» است. در مغالطهٔ مسموم‌کردن چاه، به فرد و نظر مخالف ویژگی‌هایی نسبت داده می‌شد که نوجوان میلی به همراهی و موافقت با آن نداشته باشد. اما در مغالطۀ «تله‌گذاری» صفت‌های مثبتی به طرفداری از آن ایده نسبت داده می‌شود؛ به‌طوری که اگر نوجوان بخواهد واجد آن صفت شناخته شود چاره‌ای به‌جز موافقت و همراهی نداشته باشد.

اینجا بازهم با استفاده از یک ابزار روانشناختی، فرد کنترل می‌شود و ممکن است خلاف میلش، خود را سانسور و نظری علیه جمع مطرح نکند.

وقتی درباره این مغالطه با نوجوان‌ها صحبت می‌کنید؛ می‌توانید پرسش‌هایی طرح کنید یا وضعیتی که آنها بتوانند با آن همزادپنداری کنند و حتی مثال‌های بیشتری طرح کنند. مثلا از آنها بخواهید توضیح دهند در وضعیت‌های زیر چطور تصمیم می‌گیرند و چه جایگزینی پیشنهاد می‌دهند؟ و چرا؟

– فرض کنید دوستان شما تصمیم می‌گیرند مواد مخدر مصرف کنند و شما را نیز به این کار تشویق می‌کنند. یکی از آنها می‌گوید: هر کسی که ذره‌ای دل و جرأت داشته باشد، به این پیشنهاد نه نمی‌گوید.

– با دوستانتان برنامه خرید گذاشته‌اید. آنها شما را تشویق می‌کنند وسیله‌ای گران‌قیمت را برای یکی از اعضای گروه یا حتی خودتان خریداری کنید. یکی از آنها می‌گوید: «آنقدر دست‌ودلباز هستی که این‌کار را بکنی، نه؟» یا «هر آدمی که سرش به تنش بیارزد، حتما یکی از این‌ها دارد.»

– گاهی فردی بزرگسال، نوجوان را مخاطب قرار می‌دهد و با گفتن «یک دختر یا پسر خوب همیشه حرف بزرگترش را بی‌چون‌وچرا گوش می‌کند» سعی می‌کند او را به انجام کاری ترغیب کند.

شما می‌توانید مثال‌های دیگری را به ضمیمه جملاتی مانند: «هر کسی که کمی فهم و شعور داشته باشد، با ما موافق است.»، «همه آدم‌های باکلاس این‌طوری حرف می‌زنند.»، «آدم باهوشی مثل تو متوجه می‌شود من چه می‌گویم.» و… مطرح کنید و درباره هر کدام گفت‌وگو کنید.

طرح وضعیت و گفت‌وگو درباره این مغالطه کمک می‌کند نوجوان بداند اگر فرد یا گروهی به جای ارائه دلیل برای اثبات مدعای خود، صرفا ویژگی‌هایی مثبت را به طرفداران آن ایده نسبت دهد، به معنای درستی گزینه مورد نظر آنها نیست. به‌علاوه نوجوان همیشه می‌تواند همچنان واجد آن ویژگی‌های مثبت باشد، بدون اینکه تسلیم نظر آنها شود.

 

(Visited 340 times, 1 visits today)