گفتوگو با نوجوانان درباره مغالطهها / بخش دوم: مغالطهٔ مسموم کردن چاه
الهام فخرایی//
پذیرفته شدن در جمع همسالان، گروههای اجتماعی و جمع بزرگترها یکی از دغدغههای پررنگ و مطلوب دورهٔ نوجوانی است. نوجوانها برای برخورداری از مزایای ارتباطی و احساس عضوی از گروه بودن، هزینه میکنند اما لازم است بدانند که تا کجا، چگونه و در چه حیطههایی هزینه کردن برای ارتباط، فایدهای درخور به دنبال خواهد داشت.
البته ارتباط برای انسان ضروری است، اما به همان اندازه شناخت چالههای ارتباطی که گاهی خودش را در غالب مغالطههای شناختی نشان میدهد، نیز لازم است. یکی از این مغالطهها استفاده از ابزار مسخره کردن و تحقیر است. نوجوان در وضعیتی قرار میگیرد که میداند کاری اشتباه است یا خلاف جمع با آن موافق است، اما اگر مخالفتش را عنوان کند، مورد تحقیر جمع همسالان یا فرد مقابل قرار میگیرد.
در این وضعیت که به مغالطهٔ «مسموم کردن چاه» مشهور است، به نظر مخالف برچسبهای تحقیرکننده زده میشود؛ بهطوری که اگر بخواهیم با آن همراهی کنیم، ما نیز مشمول آن صفت مذموم خواهیم شد. همین بازی به نظر سادهٔ روانشناختی مانع اعلام صریح نظر شخصی یا موضعگیری خلاف جمع با فرد مقابل میشود.
وقتی درباره این مغالطه با نوجوانها صحبت میکنید؛ از آنها مثال بخواهید. همچنین میتوانید پرسشهایی طرح کنید یا وضعیتی که آنها بتوانند خودشان را با آن تطبیق داده و همزادپنداری کنند. مثلا از آنها بخواهید توضیح بدهند در وضعیتهای زیر چطور تصمیم میگیرند، گزینه انتخابی آنها چیست؟ چرا؟
– فرض کنید دوستان شما تصمیم میگیرند از مدرسه فرار کنند و شما را نیز به این کار تشویق میکنند اما شما مخالف این کار هستید.
– دوستان شما قصد دارند پول یا کالایی را سرقت کنند، البته نیاز مالی ندارند، اما فکر میکنند این کار به هیجانش میارزد. شما مخالفید.
– دوست صمیمی شما قصد دارد برای تلافی به کسی آسیب برساند و از شما میخواهد او را همراهی کنید.
– دوستان شما بدون اطلاع خانواده قصد رفتن به یک مهمانی را دارند. به نظر شما این کار درست نیست.
– یکی از اعضای گروه دچار یک مشکل مالی شده، بقیه میخواهند شما را قانع کنند بدون اطلاع والدین، برای او مقداری پول بیاورید.
در تمام این موارد، گروه یا فرد از عبارتهایی استفاده میکنند که نوجوان حس میکند، اگر به آنها جواب منفی بدهد تحقیر شده است یا بقیه مسخرهاش خواهند کرد یا از گروه طرد خواهد شد. مثلا میگویند: بچه ننهها را همراه خودمان نمیبریم. یا الان معلوم میشود ترسوی کلاس چه کسی است؟ یا فقط یک نامرد در چنین شرایطی دوستش را تنها میگذارد. یا ای رفیق نیمهراه و…
طرح وضعیتهایی نظیر مثالهای بالا و گفتوگو درباره این مغالطه کمک میکند نوجوانها بدانند اگر فرد یا گروهی به جای ارایه دلیل برای اثبات حرف خود، مخالف را تحقیر کند، دچار مغالطهٔ «مسموم کردن چاه» شده و مسخره کردن دیگری نمیتواند دال بر درستی گزینه مورد نظر آنها باشد. درواقع ما در هر وضعیتی که نیازمند تصمیمگیری هستیم، لازم است نسبت به چالههای شناختی آگاه باشیم و تسلیم بازیهای روانشناختی نشویم. وقتی نوجوان به این آگاهی برسد و آن را تمرین کند، میتواند با خطای کمتری تعامل کند و چه بسا دوستانش را نیز از چنین موقعیتها و موضعگیریهای نسنجیده دور کند.