“آف آف برادوی” ما كجاست؟!
بابک خطی//
تشكلهاي غير دولتي (NGOها) يكي از اركان شكلدهنده و هدايتكننده فعاليتهاي اجتماعي خصوصا طي دو دهه اخير در کشور ما بودهاند.
اين گروهها كه با نامهاي متعدد و در عرصههاي مختلف فرهنگي،اجتماعي و… مشغول به فعاليت هستند، طبعا در عرصههاي نيازمند به فعاليتهاي داوطلبانه و غير انتفاعي نقش بهسزايي داشتهاند و از طرفي در آموزش و افزايش مدنيت جامعه و استقرار دموكراسي در مفهوم تاثير افراد بر سرنوشت خود و جامعه اطراف نيز نقش بلا ترديد داشتهاند.
با گذشت بيش از دو دهه كه همراه با نشيب و فرازهاي زيادي در سطح آزاديها و قدرت مانور و تاثیرگذاری برای اين نهادها بوده است به نظر ميرسد كه اكنون زمان عمقيتر شدن نقش تفكر در اين تشكلها و توجه به افزايش كيفيت در كاركرد آنهاست.
متاسفانه طي سالهاي اخير فعاليت واقعي بعضي از اين تشكلها تقليل يافته و قسمت نمايشي و تبليغاتي آن بارزتر شده است.
البته ارائه دستاوردها، عضوگيري و مطرح كردن يک تشكل در اجتماع و اصولا امور تبليغاتي جز لاينفک فعاليت هر تشكلي است. مشكل زماني بروز پیدا ميكند كه اين وجه اصل قرار گيرد و ساير قسمتها را تحت الشعاع قرار دهد یا فعالیت حقيقي اين نهادها را به حداقل رسانده و تبدیل به نقش صرفا نمايشي نماید.
تا دهه شصت ميلادي تئاتر در آمريكا با نمايشهاي برادوي (broadway) شناخته ميشد كه با امكانات فراوان افكت، نور، صحنههاي مجلل، لباسهاي فاخر، بليتهاي گران، سالنهاي باشكوه و… شناخته ميشد. و كار آن به جايي رسيد كه اين زرق و برق و صحنهآرايي به اصل محوري تئاتر تبدیل شد و همه چيز را زير سايه خود گرفت.
“آف آف برادوي” (off off broadway) نهضتي در تئاتر بود كه در دهه شصت ميلادي نضج يافت و به سمت پرداختن بيشتر به مفهوم و محتوا، رابطه بيشتر با تماشاگر عادي همراه با صحنههاي ساده و سالنهاي كوچكتر گام برداشت و طي دهه بعدي به عاملي بسيار تاثيرگذار و پيشرو در تئاتر آمريكا تبدیل شد.
به نظر ميرسد تشكلهاي غيردولتي ما نيز نياز به چنين نهضتي دارد تا بيش از پيش به سمت محتواسازي و كيفيتافزايي روزافزون پيش برود.
مدیریت و سیاست کلان برخی از این تشکلها در ترجيح حاشيهها بر متن، محور قرار دادن نمايشگري و تمركز صرف با دوربينهاي عكاسي و فيلمبرداري بر كاورهايي كه نشان تشكل را بر خود دارند و داوطلبان و فعالين اجتماعي با نيت پاك و بيشائبۀ انجام خدمت بيمنت و كار اجتماعي بر تن ميكنند به هيچوجه شرط انصاف حساب نميشود و عامدانه يا ناخودآگاه اهداف چنين تشكلهايي را از هرگونه مفهوم خالي ميكند و به سطح بنگاههايي براي كسب موقعيت و عنوان براي برخي افراد خاص در سطوح مديريتي آنها تنزل ميدهد و با هياهوي بسيار براي هيچ سرمايۀ بدون قيمت اعتماد مردمي را به ناكجاآباد رهنمون ميكند.
تشكلهاي غيردولتي بعد از فراز و فرودهاي از سرگذرانده در نقطۀ عطف فعاليتهاي خود قرار دارند و بدنۀ فعال و ارزشمند اين گروههاي پر تعداد خدوم ميتوانند با پويشي که مختصات آن تمرکز برمحتوا و فعالیت واقعی و پرهیز از اصالت نمایشگری است، ضمن زدودن آثار مخرب حركات نمايشي برخي تشكلها، تاثيرگذاري كلي اين نهادها را به طور چشمگير افزايش داده و به سطح جديد و موثرتری برسانند.