موضوع کودکان کار و خیابان و راه حلهای پاککنمحور

بابک خطی*//

رییس سازمان بهزیستی کشور اخیرا از طرحی خبر داده است که اگر کودکان کار و خیابان برای بار سوم توسط بهزیستی پذیرش شود، «به هیچوجه» به خانوادهاش برگردانده نخواهد شد و از خانواده «سلب حضانت» میشود.
هرچند از لحاظ قانونی و در پیماننامه جهانی حقوق کودک نیز سلب حضانت در موارد خاص و برای حفظ منافع عالی کودک پیشبینی شده، اما انجام آن مستلزم بررسی دقیق، دادرسی، ایجاد فرصت برای ادای توضیحات و اقامه دلیل از سوی خانواده و به صورت خاص برای هر مورد است. بهاین مفهوم که برخورد با هر کودک برحسب شرایط او متفاوت با سایر کودکان خواهد بود.
از سویی قبل از اقدامات اینچنینی مقدمات اجتماعی و حمایتی بسیار زیاد دیگری برای انجام دادن و تغییر شرایط پیشبینی شده و وجود دارد.
طبق ماده ١٨ پیماننامه جهانی حقوق کودکان دولتها متعهد هستند که پرورش کودک تحت نظارت والدین را تسهیل کرده و مساعدتهای لازم را جهت ایفای این مسئولیت انجام دهند.
با توجه به این مقدمه انتقادات وارد به این طرح بیان میگردد:
۱_ این نوع تعریف دستوری سلب حضانت که بهصورت کلی و بخشنامهای و بدون در نظر گرفته شدن شرایط متفاوت کودکان مختلف و خانواده آنان است کارشناسانه به نظر نمیرسد و هر نوع اقدام از این دست میبایست با در نظر گرفتن شرایط هر کودک و بهطور منفرد و مجزا باشد.
۲_ سلب حضانت با این تعریف به نوعی به مفهوم اتهام کلی به تمام خانوادههای کودکان کار به عنوان مقصر و علت پدیده کودکان کار است. در صورتیکه خانواده این کودکان در واقع نه علت که خود قربانیان نابرابری اجتماعی موجود هستند و راه حل مؤثر در این موارد میبایست به توانمند کردن و ایجاد شرایط کار و برخورداری از حداقلهای زندگی معمولی برای آنان تعریف گردد که اساسا با تحقق این مساله مشکل اصلی برطرف خواهد شد.
۳_ تاکید بر ۳ نوبت (چرا ۲ نوبت نه و چرا ۴ نوبت نه) از کدام پشتوانه علمی یا عملی گرتهبرداری شده است؟
و نکته بعدی اینکه مگر در نوبت اول یا دوم چه حمایتی از کودک یا خانواده برای حل مساله اصلی یعنی فقر انجام شده است که تعیین ضربالاجل و اتمام حجت برای بار سوم را معنیدار و موجه مینماید.
۴_ به فرض اجرایی شدن این سازوکار بخشنامهای، سازمانهای متولی و چه برنامههای اجرایی و عملیاتی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدتی برای فردای پس از «سلب حضانت» دارند؟
به نظر میآید این طرح بخشنامهای و طرحهای مشابه آن بیش از توجه به کودکان کار و خیابان حل اساسی این آسیب بزرگ اجتماعی صرفا به دنبال پاک کردن و حذف مشکل از سطح خیابانها، چهارراهها و میادین شهر است.
اما باید توجه داشت خالی شدن احتمالی چهره عمومی جامعه از کودکان کار و خیابان و به مدد فضای تهدید «سلب حضانت» میتواند به سرریز شدن این کودکان به چرخههای خطرناکتر کار زیرزمینی کودکان در گاراژها، گودها، مکانهای بازیافت زباله در غیر بهداشتی و غیر انسانیترین شکل خود منجر شود و به بستری خطرناک برای آزارهای روحی و جنسی بسیار خطرناک برای این کودکان تبدیل شود.
شرط اول برای حل مسائل اجتماعی مثل کودکان کار و خیابان پذیرش آن به عنوان یک واقعیت است و گام بعدی طراحی راه حلهایی است که به رفع علل اصلی و ریشههای عدم وجود عدالت اجتماعی منجر شود که برنامهریزی برای توانمند نمودن خانوادههای آسیبپذیر از اولویتهای اصلی چنین برنامههایی خواهد بود.
به خاطر داشته باشیم روشهای مقطعی و بخشنامهای هر چند ممکن است یک مشکل اجتماعی را بهطور موقتی از چشم جامعه پنهان کند اما در نهایت این مشکل به صورت پدیدهای پیچیدهتر، بزرگتر و سختتر قابل حل برخواهد گشت.
از امروز به فکر آینده باشیم.
***
*طبیب و فعال حقوق کودکان
(Visited 389 times, 1 visits today)