مهارتی که کودک شما برای شغل آیندهاش احتیاج دارد
مترجم: رایحه مظفریان//
هر کودک سفر زندگیاش را با مهارتی باورنکردنی آغاز میکند: سیستم ذهنی خلاقانهای که با کنجکاوی، با مجموعهای از پرسشها و با میل به یادگیری درباره جهان و خود از طریق بازی به «مفهوم» جهان دست پیدا میکند.
بههرحال هنگامی که کودکان به مدرسه میروند این سیستم ذهنی اغلب با استفاده از شیوههای آموزشی معمول «تضعیف» یا حتی پاک میشود.
آزمون تفکر خلاقانه تورنس (شیوهای آزمون خلاقیت مبتنی بر طرح 60 پرسش) اغلب نمونهای از تفکر واگویی کودکان در طول زمان تعریف شده است. 98 درصد کودکان در مهدکودک «نابغههای خلاق»اند. آنها میتوانند به شکلهای نامحدود استفاده از گیره کاغذ فکر کنند.
بعد از رفتن به مدرسه، و از طریق دریافت سیستم آموزش رسمی، این توانایی بهطرز چشمگیری کاهش مییابد و در 25 سالگی تنها 3 درصد نابغه خلاق باقی میمانند.
اکثر ما تنها یک یا چند کاربرد برای گیره کاغذ ارائه میکنیم.
آنچه با مسئله سرمایه انسانی بیشترین ارتباط را دارد این است که در 25 سال گذشته آزمون تورنس میان کودکان جوان (کودکستان کلاس 3) کاهش تمایز نشان داده است.
راستی؛ آیا میدانستید که شش آجر استاندارد LEGO را میتوانید با بیش از 915 میلیون راه ترکیب کنید؟
تمرکز نادرست
انجمن جهانی اقتصاد اخیرا گزارش سرمایه انسانی خود را با عنوان «آمادهسازی مردم برای آینده کار» منتشر کرده است.
این گزارش بیان میکند که «در حال حاضر بسیاری از سیستمهای آموزش نوین از مهارتهای موردنیاز برای کار در بازار کار امروز جدا شدهاند.»
این امر تأکید میکند که چگونه مدارس عمدتا بر مهارتهای شناختی کودکان، یا مهارتهایی متمرکز شدهاند که بیشتر موضوعاتی سنتی دارند، بهجای اینکه به ارتقای مهارتهایی مانند حل مسئله، خلاقیت یا همکاری بپردازند.
باتوجه به مجموعه مهارتهای موردنیاز در انقلاب صنعتی چهارم، این مسئله باید باعث نگرانی شود: بر اساس گزارش «آینده اشتغال»، حل مسئله پیچیده، تفکر انتقادی و خلاقیت سه مهارت مهمی است که کودک برای کامیابی به آنها احتیاج دارد.
بگذارید به لحظهای نگاه بیندازیم که خلاقیت فقط در عرض مدت 5 سال از جایگاه دهم به سوم مهارتهای برتر ارتقا پیدا کرد. و هوش هیجانی و انعطافپذیری شناختی نیز در لیست مهارتهای برتر تا سال 2020 وارد شدهاند.
نگرانکننده است که این مهارتها اغلب در برنامه روزانه مدرسه کودکان برجسته نیستند، درحالیکه همچنان شیوه عادی تدریس به کودکان در مدارس همان روش گچ و گفتگویی است که قرنها رایج بوده و هست.
ده مهارت برتر |
|
سال 2015 |
سال 2020 |
1. حل مسائل پیچیده |
1. حل مسائل پیچیده |
2. هماهنگی با دیگران |
2. تفکر انتقادی |
3. مدیریت مردم |
3. خلاقیت |
4. تفکر انتقادی |
4. مدیریت مردم |
5. مذاکره |
5. هماهنگی با دیگران |
6. کنترل کیفیت |
6. هوش هیجانی |
7. جهتگیری خدمات |
7. قضاوت و تصمیمگیری |
8. قضاوت و تصمیمگیری |
8. جهتگیری خدمات |
9. گوش دادن فعال |
9. مذاکره |
10. خلاقیت |
10. انعطافپذیری شناختی |
بازیهای کودکان
مطالعهای در نیوزلند کودکانی را که خواندن را در 5 سالگی یاد گرفتهاند با کودکانی مقایسه کرده است که خواندن را در 7 سالگی یاد گرفتهاند.
هر دو دسته از این کودکان در 11 سالگی توانایی خواندن یکسانی داشتند، اما کودکانی که در 7 سالگی خواندن را فرا گرفته بودند در واقع سطح درک بالاتری نشان دادند.
یک توضیح برای این یافته این است که آنها زمان بیشتری برای کشف جهان اطرافشان از طریق بازی داشتهاند.
واضح است که آمادهسازی کودکان برای آینده نیازمند تمرکز دوباره بر مفهوم یادگیری و آموزش است.
دانستن چگونه خواندن، نوشتن و انجام دادن عملیات ریاضی برای گشودن جهان پیش روی کودکان مهم است.
جهانِ دائما در ارتباط و پویا جهانی است که کودکان در طول زندگی خود چندین بار شغلشان را تغییر دهند؛ تغییر شغلهایی که امروزه وجود ندارند و ممکن است کودکان خودشان آنها را اختراع کنند.
اکنون سؤال این است: چگونه میتوانیم وسعت مهارتهای ذکرشده را تقویت کنیم و توانایی طبیعی کودکان را در طول یک عمر یادگیری نگه داریم، بهجای آنکه آنها را بهمحض ورود به تحصیلات رسمی تضعیف کنیم؟
دستیابی به این امر سادهتر از آن است که فکرش را میکنید: جذب کودکان در تجربیات مثبت و جالب.
اشکال مختلف بازی، کودکان را برای توسعه مهارتهای اجتماعی، احساسی، فیزیکی و خلاق، علاوه بر شناختی، آماده میکند.
بازی مادامالعمر
اگر با نیاز فوری به توسعه مهارتهای حل مشکل پیچیده، تفکر انتقادی و خلاقیت موافق باشیم، ضروری است که متوجه شویم این مهارتها با یادگیری از طریق بازی در طول عمر ساخته میشوند.
همانطور که برای آینده فرزندانمان سرمایهگذاری میکنیم، اطمینان حاصل کنیم که با یادگیری جهتدار، «آموزش مدرسه» یا دوره سهساله یادگیری مکتوب الفبا و اعداد مقابله کنیم، چرا که ثابت نشده این روشها کودکان را در خواندن موفقتر میکنند.
ما باید دائما خودمان را در برابر منطق تکالیف مدرسهای کودکانمان به چالش بکشیم و نیز ارزش تداوم خلق شادمانی و لحظات لذتبخش و معنیدار را با فرزندانمان ببینیم.
توانایی طبیعی کودکان برای یادگیری از طریق بازی ممکن است بهترین نگهدارنده و کمهزینهترین راز برای دسترسی بهموقع به مهارتهای بالقوه کودکان باشد که بتواند کودکان و اقتصاد ما را برای رشد و پیشرفت آماده کند.
بهعلاوه، سرگرمکننده نیز هست. پس چه چیزی مانع ما میشود؟ بیایید بازی کنیم!