سوادآموزی دیجیتالی از بدو تولد
سحر سلطانی//
مدتی است که والدین و مربیان واژه باسواد را صرفا در زمره مفاهیم مرتبط با خواندن و نوشتن ادراک نمیکنند. اینروزها از سوادهای دیگری سخن به میان آمده و در ایران هم به گوشها رسیده است: سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رسانهای، سواد تربیتی، سواد یارانهای، سواد سلامتی، سواد نژادی، سواد تحلیلی، سواد انرژی و سواد علمی.
هشتم سپتامبر از راه رسید. تقویم فرهنگی یونسکو این روز را با عنوان «روز جهانی سوادآموزی» نامگذاری کرده و شعار سال ۲۰۱۷ هم «باسوادی دیجیتالی» انتخاب شده است. برای کودکانی که از بدو تولد با انواع ابزارهای دیجیتال و تلفنهای هوشمند سراغ کشف خود و دنیا میروند منتظر ماندن تا به سن مدرسه رسیدن و باسواد رسانهای شدن کمی خوشدلانه است. کودکان منتظر نمیمانند بلکه والدین و مربیان باید درک روشنی از سواد رسانهای و باسوادی دیجیتالی پیدا کنند. به جای شگفتزدگی و هراس میتوان پابهپای کودکان در کشف دنیای ارتباطات و شبکهها همراه شد. سواد رسانهای به کودکان امکان میدهد در بستر فرهنگ چند رسانهای خود را مورد پرسش، ارزیابی، درک و قدردانی قرار دهند، تا با آگاهی و دانش چند بعدی تبدیل به شهروندانی فعال، پرسشگر و مطالبهگر شوند. امروزه رسانهها کاتالیزورهای یادگیری کودکان در جهانی بدون مرز هستند.
پیش از هرچیزی کودکان باید از همان ابتدای زبانآموزی و کشف دنیای پیرمون یاد بگیرند که:
– رسانهها سازههای انسانی هستند. (دیدگاههای شخصی، پیشفرضات و تعصبات و منافع پشت آنها وجود دارد.)
– معنای هر پیامی از همکاری تولیدکننده و مخاطب ساخته میشود. (افراد برداشتهای مختلف از پیامی واحد دارند.)
– رسانهها کارکرد و پیامد و منافع تجاری دارند. (اهداف، تولیدات و انتشار محتوا را با منافع خود تنظیم میکنند.)
– رسانهها کارکردهای اجتماعی و سیاسی مبتنی بر ارزشها و ایدئولوژیهای مختلف دارند. (فیلترها و شستوشوهای پیامی مختلفی حین رقابت رسانهها ایجاد میشود.)
– رسانهها جنبههای زیباییشناختی انحصاری برای تولید و انتشار پیام دارند که با هم متفاوت است. (شناخت ژانرهای طنز، کمدی، بازی، سرگرمی، درام، علمی و تخیلی و…)
۸ مؤلفه اساسی سواد رسانهای را با هم مرور میکنیم:
تفکر انتقادی: رسانهها به ما محتواهای مختلفی میدهند که باید انتخاب کنیم، یعنی دیدن، شنیدن و باور کردن آنها یک انتخاب و تعهد فردی است.
ادراک فرایند ارتباطات جمعی: ما میتوانیم به انتظارات خود قبل از دریافت محتوا و خدمات از رسانه ها شکل دهیم. از خود بپرسیم تعهدات و خط قرمزهای شخصی ما در قبال این شبکههای ارتباط جمعی چیست؟ چرا رسانهها برای رساندن اخبار انها را محدود یا افزوده منتقل میکنند؟ چرا شبکههای مختلف یک خبر را به شکلهای متفاوت ارائه میدهند؟ بازخورد ما نسبت به پیام چیست؟ ذهنی؟ عاطفی؟ کلامی؟ تحریک تمایل؟ به شکل فوری و آنی یا با تأخیر و فراموشی؟
شناخت تاثیر رسانهها بر فرد و جامعه: رسانهها معتقدند درصدد کمک به مردم جهان برای تغییر هستند. اگر به این تغییرات آگاه نباشیم رسانهها ما را کنترل نخواهند کرد؟ از خود و کودکانمان بپرسیم خبرها یا فیلمها چه تأثیری بر ما، خانواده ما، دوستان ما و جهان ما دارد؟ کانالهای سختافزاری و نرمافزاری دریافت پیام را بشناسیم و کاربرد و کارایی اختصاص آنها را بدانیم. رادیو، پیام صوتی است در حالیکه تلوزیون صدا و تصویر و حرکت هم دارد. اینترنت به شکل برخط، زنده و سریع تبادل اطلاعات به همهٔ وجوه صدا و تصویر و اطلاعات را در بر میگیرد. روزنامهها و کتابها چاپی و مکتوبند. کودکان باید میزان و نوع تأثیرپذیری خود از هر ابزار رسانهای را بشناسند.
داشتن استراتژی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات: اگر ما هستیم که به اطلاعات رسیده معنا میدهیم با چه ابزاری این کار را میکنیم؟ چطور میتوانیم درک کنیم استراتژی انتخاب عکسی خاص برای خبر روزنامه چیست؟
محتوای رسانهای سازنده بینش فرهنگی: چه ارتباطهایی بین فرهنگ مردم و شیوههای استفاده از فرم و محتوای رسانهها وجود دارد؟ شناخت مدلهای ارتباطی فردی و بین فردی، درک روشن تفاوتهای دنیای آنالوگ و دنیای دیجیتال، شناخت پروتکلهای دنیای مجازی و شبکههای اجتماع، هنجارها و ارزشها و زبان ارتباطی و معیارهای اخلاقی ضروری است.
تعهدات اخلاقی و معنوی کارکنان رسانهها: تحلیل تبلیغات و ارزیابی اهداف کانالها و شبکههای رسانهای برای درک معیارهای اخلاقی و ارزشهای معنوی فعالان آنها ضروری است. اینکه کسب ثروت و قدرت خطوط اخلاق را محو نکردهاند و هدف وسیله را توجیه نمیکند.
امکانهایی برای لذتبردن از محتوای رسانهها: مهمترین کارکرد دنیای دیجیتال آسانسازی و تغییر کیفی زندگی انسان است این ارزش نباید سایر خطوط اخلاقی را تحت شعاع قرار دهد، پایبندی به ارزشهای شخصی درکاربست ابزارها باید از کودکی در افراد درونی شوند.
توسعه مهارتهای تولید پاسخگو و مطالبهگر غیر منفعل: بازسازی مداوم دریافتیها از رسانه و ارزیابی انتقادی آنها به منظور تولید محتوای شخصی و عرضه به دیگران.
مهمترین عامل درونی شدن و به کارگیری سواد رسانهای در کودکان و نوجوان داشتن الگوهای باسواد رسانهای در عصر دیجیتال پیرامون خود آنهاست. والدین و معلمانی که پرسشگر هستند هر خبری را بدون ارزیابی برای سایر افراد ارسال نمیکنند و تبدیل به ماشینهای اشتراکگذاری تصویر و خبر نشدهاند. به بازیهای مختلف عادت افراطی نکرده و ساعات متمادی صرف زندگی اینترنتی نمیکنند.
برای توسعه سواد دیجیتالی خود و فرزندانمان میتوانیم با تکیه بر مفاهیم زیستی و ارتباطی مانند حریم شخصی و حریم اجتماعی در بازیهای ویدئویی و انیمیشنها اغاز کنیم. از فرزندمان بخواهیم ارتباطها را بیابد، تفاوتها را کشف کند، اهداف را حدس بزند و برداشتهای مختلف را پیشبینی کند. امکانسنجی و راستیآزمایی را تمرین کنیم. اصطلاحات تخصصی را یاد بگیریم و از خطا یا تغییر نترسیم.