کودکانی که کودکی نمیکنند
بنفشه جمالی//
این روزها زیاد میبینیمشان. پشت چراغهای قرمز، سر چهارراهها، در پیادهروها. کودکانی که فال و دستمال میفروشند. دستهای گل به دست دارند و برای فروش، آن را به سمت عابرانی که با شتاب از کنارشان میگذرند میگیرند. این روزها زیاد میبینیمشان. در واگنهای مترو که با جثههای کوچکشان کیسههایی سنگین را به دنبال خود میکشند و برای فروختن اجناسشان برای مسافران زبان میریزند. این روزها زیاد میبینیمشان؛ اما این کودکان که هرروز در خیابانها با آنها روبرو میشویم تمام کودکان کاری نیستند که بر اساس آمارهای رسمی اعلام شده تعدادشان بیش از یکمیلیون نفر در سطح کشور است؛ بسیاری از کودکان کار روزهایشان را در کارگاههای نمور و تاریک کفشدوزیها و خیاطخانهها میگذرانند، برای ساعتهای طولانی پشتدارهای قالی مینشینند و فرش میبافند، در کورهپزخانهها خشتهای سنگین را جابهجا میکنند.
بر اساس تعریف یونیسف، کودک کار به کودکان کارگری گفته میشود که بهصورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بیبهره میسازد و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند. علیرغم اینکه در سراسر جهان کودکان چه پسر و چه دختر قربانی معضل اجتماعیای بنام «کار کودکان» هستند اما جنسیت نقش مهم و تعیینکنندهای در خصوص کار کودکان دارد. بر اساس آمارهای اعلام شده بهویژه در مناطق روستایی دختران اغلب در سنین پایینتری به کار گرفته میشوند همچنین آنها بیش از پسران مسئولیت کارهای خانه را بر دوش میگیرند. بر اساس کلیشههای رایج و نقشهای سنتی جنسیتی، دختران بیش از پسران از چرخه آموزش و پرورش کنار گذاشته میشوند و چنانچه از حق تحصیل محروم نشوند بیشتر از پسران مجبور به پذیرش بار سنگین انجام کارهای خانه، تحصیل و کار خارج از خانه همزمان با هم هستند. کارهای خانگیای که در قبال انجام آنها مزدی دریافت نمیکنند.
تحقیقات در سراسر جهان نشان میدهد که انجام خدمات خانگی عمدهترین فعالیت اقتصادی دختران زیر ۱۶ سال را تشکیل میدهد و در بخش خدمات خانگی استفاده از دختربچهها بسیار بیشتر از پسربچهها است. بهطور مثال بر اساس تحقیقات انجام شده در کشورهای آمریکای جنوبی ۹۰ درصد کودکانی را که در بخش خدمات خانگی مشغول به کار هستند دختران تشکیل میدهند. در کشورهای آسیایی بسیاری از والدین دختران خود را در سنین پایین وادار به انجام کارهای خانگی میکنند تا آنها را برای ازدواجهای زودهنگام آماده سازند. در هند دختران در سنین ۸ یا ۹ سالگی مجبورند با مادران خود برای انجام کار در خانههای دیگران همراه شوند. دختربچههایی که در این محیطهای خصوصی کار میکنند و یا در کارگاههای کوچکی که اغلب غیرقانونی هستند، فعالیت میکنند در معرض انواع سوءاستفادههای جنسی و قاچاق کودکان هستند.
تجربههای متفاوت دختران و پسران در زمینه کار کودک نشان میدهد که توجه به جنسیت در خصوص کاهش کار کودکان امری ضروری است و سیاستها و برنامههایی که مبتنی بر حساسیت جنسیتی هستند میتوانند به کاهش تبعیضهای جنسیتی در حوزههای آموزش و پرورش و بهداشت و سلامت کودکان بیانجامند. سیاستهایی که کور جنس نیستند میتواند موجب بازگشت دختران به چرخه آموزش و پرورش شود و از ازدواج کودکان که دختربچهها قربانیان اصلی آن هستند جلوگیری کند و مانع استثمار و سوءاستفاده جنسی از آنها شود.