پدران مهم هستند. در تمام جوامع و تمام مراحل زندکی کودک، رابطه پدر و فرزند، مثبت، منفی و یا فقدان آن، تاثیراتی عمیق و گسترده‌ و مادام العمری بر زندگی کودک خواهد داشت. مشارکت مردان به عنوان پدر و مراقب کودکان، در زندگی زنان نیز اهمیت به‌سزایی دارد و قطعاً بر زندگی خود آنها نیز تاثیر می‌گذارد.

حدود ۸۰٪ مردان در مرحله‌ای از زندگی خود، پدر[1] خواهند شد. تقریبا تمام مردان به طرق مختلف مثل نسبت فامیلی، نقش معلمی و مربیگری و یا به طور ساده به عنوان یک فرد در جامعه با کودکان ارتباط دارند. مردان چه پدر بیولوژیکی، پدر ناتنی، پدرخوانده[2] ، امین موقت [3] یا سرپرست قانونی باشند و چه برادر، عمو، دایی و پدر بزرگ، چه در رابطه با جنس مخالف یا موافق باشند، چه با بچه‌های‌شان زندگی کنند یا نکنند، مشارکت‌شان در مراقبت روزانه از دیگران تاثیرات ماندگاری بر زندگی کودکان، زنان، مردان و جهان پیرامون آن‌ها خواهد داشت.

تغییرات گسترده‌ای که در محل کار و محیط خانه ایجاد شده دگرگونی‌هایی را در مشارکت مردان در مراقبت از کودکان به وجود آورده است. به این معنی که موقعیت جهانی پدران درحال تغییر است. هنوزمشارکت مردان در مراقبت از کودکان اغلب در سیاست‌های اجتماعی، جمع‌آوری سیستماتیک اطلاعات، تحقیقات و تلاش‌هایی که برای ترویج توانمندسازی زنان انجام می‌گیرند نادیده گرفته می‌شود.

در گزارش پیش‌ رو که از وضعیت جهانی پدران تهیه شده است برای اولین بار نتایج کلیدی تحقیقات بین‌المللی به همراه نمونه‌ای از برنامه‌ها و سیاست‌های مربوط به مشارکت‌ مردان در مواردی چون مراقبت از کودکان، سلامت و حقوق جنسی و باروری، بهداشت مادر، نوزاد و کودک، خشونت، پیشگیری از آن و رشد کودک آورده شده‌ است.
این مقاله ظریفت آن را دارد که مهیج‌ترین و دور از دسترس‌ترین تغییرات به وجود آمده در زندگی زنان و مردان امروز را در مقابل چشم همگان قرار داده و آن را به بخشی از برنامه های عمومی تبدیل کند. حرکتی که در جهت پدری کنشگرانه و برابر طلبی در مراقب از کودکان به شکل گرفته است باید به عنوان بخشی از برنامه‌ای گسترده مورد حمایت قرار گیرد تا ساختارها و ایدئولوژی‌های که همهٔ ما را برای رشد به عنوان انسان‌های کامل در جامعه‌ای برابر و عادلانانه‌تر محدود ‌می‌کند، به چالش بکشد.

یافته‌های کلیدی

مشارکت کنشگرانه و فعالانهٔ پداران به پیشرفت کودکان کمک می‌کند. همزمان با افزایش سهم مردان درمراقبت از کودکان، تحقیقات به طورفزایند‌ه‌ای تایید می‌کنند که تاثیر مشارکت پدران درنگهداری از کودکان به اندازه مشارکت مادران است. مشارکت پدران، با رشد شناختی[4] بالاتر، دستاوردهای تحصیلی بهتر و برخورداری از روانی سالم تر در دختران و پسران و همچنین پایین بودن سطح بزهکاری در پسران مرتبط بوده است. مطالعات درکشورهای متعدد نشان داده است که مشارکت فعالانهٔ پدران، در رشد همدلی و مهارت‌های اجتماعیِ پسران و دختران اهمیت داشته است.

مشارکت فعالانهٔ پدران، فرصت دستیابی زنان و دختران ِ این نسل و نسل‌های آینده را به نهایت قابلیت و توانایی خود فراهم می‌کند. در سطح جهان، زنان به‌طور متوسط ۲۴۴ درصد کمتر از مردان در آمد دارند که علت عمده‌ آن سهم بیشتر آنها در مراقبت از کودکان است. مردان با سهیم شدن در کارهای خانه و مراقبت از کودکان از اشتغال و به طور کل برابری زنان حمایت می‌کنند. همچنین پدری کنشگرانه، بین نسل‌ها منتقل می‌شود، به این معنی که پذیرش برابر جنسیتی در پسران را تقویت کرده و موجب رشد حس استقلال و توانمندسازی در دختران می‌شود. تحقیقات نشان ‌می‌دهد که دخترانی که پدرانشان به طور مساوی در کارهای خانه مشارکت می‌کنند به احتمال زیاد اشتیاق کمتری برای مشاغل سنتی دارند و به‌طور بالقوه به شغل‌هایی با در آمد بیشتر فکر می‌کنند. داده‌هایی که از بررسی و مطالعه در کشورهای متعدد به دست آمده است نشان می‌دهد مردانی که شاهد مشارکت پدرانشان در کارهای خانه بوده‌اند به احتمال زیاد خود نیز مشارکت بیشتری در کارهای خانه و مراقبت از کودکان خواهند داشت.

پدری کنشگرانه موجب سلامت و شادمانی بیشتر مردان می‌شود. مردانی که با کودکانشان ارتباط معناداری دارند آن را به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل بهروزی و شادمانی‌شان گزارش داده‌اند. مطالعات نشان می‌دهد پدرانی که ارتباط با فرزندشان را نزدیک و بدون خشونت توصیف می‌کنند عمر طولانی‌تری دارند، از مشکلات روحی و جسمی کمتری برخوردار هستند، احتمال کمتری در سوء مصرف مواد دارند، در محل کار خود سازنده‌تر هستند و در مقایسه با پدرانی که چنین ارتباطی با کودکان خود نداشته‌اند، خوشحال‌ترند.

علی رغم اینکه سهم مردان در نگهداری از کودکان دربرخی نقاطِ جهان بیشتر شده است به هیج عنوان برابرِ سهم زنان نیست. با اینکه امروزه زنان ۴۰۰ درصد نیروی کار رسمی جهان را تشکیل می‌دهند اما هنوز دو تا ده درصد بیشتر از مردان، عهده‌دار کارهای خانه و مراقبت از کودکان هستند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هم‌زمان با افزایش مسئولیت زنان در خارج از خانه، نسبتِ مشارکت مردان در کارهای خانه و مراقبت از فرزندان زیاد نشده است. یک تحقیق در میان ۲۰ کشور جهان که در مورد روند مشارکت مردان در بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۲۰۰۳ انجام شده نشان می‌دهد که یک مردِ متاهلِ شاغل به طور متوسط شش ساعت در هفته را به کارهای خانه و نگه‌داری از کودکان اختصاص می‌دهد. هنوز در هیچ یک از کشورهای جهان، سهم مردان در مشارکت در کارهای خانه نسبت به سهم زنان، از ۳۷ درصد فراتر نرفته است.

پدران می‌خواهند وقت بیشتری با فرزندان خود بگذرانند. بسیاری از پدران در سراسر دنیا به داشتن نقش فعال‌تری در زندگی کودکانشان ابراز تمایل می‌کنند. داده‌های مربوط به “مردان بین‌المللی و بررسی برابری جنسیتی”[5] نشان می‌دهند که بسیاری از پدرها (محدوده‌ای بین ۶۱ درصد در کراواسی تا ۷۷۷ درصد در شیلی) حاضرند در ازای صرف وقت بیشتر با کودکان‌شان کار کمتر کار کنند. یک بررسی آماری در ایالات متحده نشان داد که در مقایسه با ۲۳ درصد مادران، ۴۶ درصد از پدران اعلام کردند که وقت کافی با فرزندان خود صرف نمی‌کنند.

برای تضمین آنکه هیچ کودکی “ناخواسته” محسوب نشود، مشارکت و حمایت مردان ضروری است. بیش از ۲۲۰ میلیون زن به وسایل بی‌خطر و مؤثر جلوگیری از حاملگی دسترسی ندارند و یا از آنها استفاده نمی‌کنند. این مساله موجب می‌شود که زنان نتوانند فرزندآوری را به تاخیر انداخته و یا بین هر حامگی فاصلهٔ زمانی ایجاد کنند، موضوعی که آنها را در معرض خطر بزرگترِ مرگ‌ومیر مادر و فرزند قرار می‌دهد. در سطح جهان، در سال ۲۰۱۲ حدود ۸۵ میلیون از بارداری‌ها نا‌خواسته بودند که این رقم ۴۰ درصد کل حاملگی‌ها را شامل می‌شود. پیشگیری از بارداری توسط زنان، تقریباَ سه چهارم کل روش‌های پیشگیری را شامل می‌شود، نسبتی که در طول ۲۰ سال گذشته اندکی تغییر کرده است. کارهای زیادی باید انجام شود تا مردان در فرایند تصمیم‌گیری و استفاده از وسایل بارداری به گونه‌ای مشارکت کنند که گزینه‌های بارداری زنان، حمایت شده و “ناخواسته نبودن” همه بارداری‌ها تضمین شوند. جدا از مساله‌ی برابری جنسیتی، مطالعات در سراسر جهان نشان می‌دهند پدرهایی که با برنامه‌ریزی و تصمیم بچه‌دار شده‌اند، تمایل بیشتری به مشارکت فعالانه در زندگی فرزندان خود دارند که این امر مزایای ماندگاری برای کودکان نیز در بر دارد.

مشارکت کنشگرانهٔ مردان – به گونه ای که زنان می‌خواهند – در مراحل پیش از بارداری، درهنگام تولد و بلافاصله بعد از تولد کودک می تواند مزایای ماندگاری داشته باشد. بررسی‌ها نشان داده است که مشارکت پدران در مراحل قبل و بعد از تولد کودک، بر سلامت رفتارهای بهداشتی مادر و استفادهٔ زنان از خدمات بهداشتی مربوط به مادران و کودکان اثرات مثبتی خواهد داشت. همچنین موجب حمایت طولانی مدت و مشارکت فعالانهٔ پدران در زندگی کودکانشان می‌شود. در کشورهای کم‌درآمد و یا با درآمد متوسط، درصد ِ حضور مردان در ملاقات‌های (پزشکی، روان‌شناختی و حمایتی) قبل از تولد متفاوت است. به‌طور مثال در کشور بوروندی مردان ۱۸ درصد در این ملاقت‌ها حضور دارند در حالی‌که در مالدیو این رقم ۹۶ درصد است. تجزیه و تحلیلِ تحقیقات اخیر که بر روی کشورهای متوسط و یا کم در ‌آمد انجام شده است نشان می‌دهد که مشارکت فعالانهٔ مردان در زمان بارداری، به‌طور قابل توجه‌ای با حضور نیروی متخصص در هنگام تولد و استفادهٔ بهینه از امکاناتی بهداشتی پس از زایمان و کمتربودن آمار مرگ‌ومیر زنان در هنگام زایمان همبستگی دارد. در کشورهایی با درآمد بالا حضور مردان در تشویق و حمایت مادران به شیردهی مؤثر بوده است. همچنین حمایت پدران در تصمیم‌گیری زنان برای واکسیناسیون و پیگیری بیماری‌های دوران کودکی تاثیر گذار بوده است.

ترویج مشارکت فعالانهٔ پدران باید شامل تلاش‌هایی در جهت قطع چرخهٔ خشونت باشد. در حدود یک سوم زنان توسط شرکای مرد خود در زندگی مورد خشونت قرار گرفته‌اند. سه چهارم کودکان بین سن دو تا ۱۴۴ ساله که که در کشورهایی با درآمد کم یا متوسط زندگی می‌کنند، بعضی اشکال نظم و انضباط‌های خشنونت‌آمیز را در خانه تجربه کرده‌اند. این شکل از خشونت‌ها معمولا هم زمان رخ می‌دهد. مطالعات بر روی کشورهای پردرآمد نشان ‌می‌دهد که ۴۵ تا ۷۰ درصد کودکانی که مادران‌شان در معرض خشونت قرار گرفته‌اند خود نیز آزار فیزیکی را تجربه کرده‌اند. تحقیقات تاکید می‌کنند که برخی از اشکال خشونت – به‌خصوص خشونت مردان نسبت به شرکای زن- اغلب از یک نسل به نسل بعدی منتقل می‌شود. داده‌ها از هشت کشور نشان می‌دهند مردانی که در کودکی شاهد کتک خوردن مادرشان توسط یک شریک مرد بوده‌اند، دو و نیم برابر بیشتر از سایر مردان احتمال دارد که نسبت به شریک زندگی خود اعمال خشونت کنند. هم زمان، تحقیقات نشان می‌دهد که تقسیم عادلانه وظایف مربوط به مراقبت و بزرگ گردن کودک به پایین آمدن میزان خشونت علیه کودکان منجر می‌شود: در یک مطالعه‌ای ملی بر روی کشور نروژ آمده است در خانواده‌هایی که پدر و مادر سهم برابرتری در مراقبت از کودکان داشته‌‌اند، میزان اعمال خشونت بر کودکان – توسط پدران و مادران- کمتر بوده است.

اگر به پدران هم مرخصی بعد از زایمان تعلق بگیرد کودکان، مردان و زنان همگی نفع می‌برند. در حالی‌ که اکنون مرخصی بعد از زایمان در همهٔ کشورها به زنان تعلق می‌گیرد مردان تنها در ۹۲۲ کشور می‌توانند بعد از اینکه پدر شدند به مرخصی بروند. در نیمی از این کشورها این مرخصی کمتر از سه هفته است. سیاست‌گذاری‌های درست مربوط به مرخصی زایمان به همراه مهدکودک‌های رایگان یا ارزان‌قیمت، می‌توانند فشار مراقبت از کودکان را که عمدتاً بر دوش مادران است تغییر دهند. مرخصی زایمان برای پدران گامی حیاتی برای به رسمیت شناختن اهمیتِ تقسیم کارهای مربوط به مراقبت و نگهداری از کودکان و راهکاری مهم در جهت ترویج رفاه کودکان و برابری جنسیتی در خانه، محل کار و به‌طور کل در جامعه است. در انگلستان، پدرانی که پس از تولد کودک به مرخصی رفته‌اند نسبت به پدرانی که به مرخصی نرفته‌اند، ۱۹ درصد بیشتر احتمال دارد که در ۸ تا ۱۲ ماه بعد از تولد در غذا دادن به نوزاد مشارکت کرده و همراه با او در شب بیدار شوند. علاوه بر این، مرخصی برای پدران موجب بهبود سلامت زنان از جمله سلامت روانی آنها و کاهش استرس ناشی از مراقبت و نگه‌داری کودکان می‌شود.

مشارکت کنشگرانهٔ بیشتر مردان در مراقبت از کودکان مزایای اقتصادی نیز به همراه دارد. اگر زنان به نسبت مردان در بازار کار مشارکت کنند تولید ناخالصی داخلی در کشورها افزایش می‌یابد. به طور مثال این نرخ در ایالات متحده تا ۵ درصد، در ژاپن تا ۹۹ درصد، در امارات متحده‌ عربی تا ۱۲ درصد و در مصر تا ۳۴ درصد تخمین زده می‌شود. شواهدی که نشان می‌دهند اعطای مرخصیِ با حقوق به اعضای خانواده، به بهبود اقتصاد جامعه کمک می کند رو به افزایش است. به عنوان مثال کارمندان بیشتر در پست‌های خود باقی خواهند بود و نرخ استعفای آنها پایین‌تر می‌آید، خلاقیت در کارمندان رشد می کند و روحیه‌شان بهتر می‌شود و هزینه‌های غیبت از کار و کارآموزی پایین ‌می‌آید. در سطح خانگی نیز اعطای مرخصی بعد از زایمان به پدران، به مشارکت زنان در بازار کار و افزایش در آمد آنها کمک خواهد کرد. یک مطالعه برروی کشورسوئد نشان می‌دهد که برای هر یک ماهی که پدران مرخصی داشتند در آمد مادران ۶.۷ درصد افزایش پیدا کرده است و این مبلغ بیشتر از پولی است که به دلیل مرخصی زایمان از دست رفته است.

توصیه‌هایی در جهت تغییر وضعیت پدران جهان

برای رسیدن به برابری جنسیتی و حداکثر رفاه برای کودکان، باید از تعاریف محدود و انعطاف‌ناپذیری که برای پدری و مادری در نظر گرفته شده فراتر رفته و به سوی آنچه کودکان برای شکوفایی نیاز دارند، حرکت کنیم. اینجا تنها بحث تشویق پدران به مراقبت و نگهداری از کودکان نیست بلکه مساله عدالت اجتماعی و اقتصادی است.
تغییر در سیاست‌ها، سیستم‌ها، موسسات، موسسات خدماتی، برنامه‌ریزی‌ها و تلاش‌هایی که جهت جمع آوری و تحلیل اطلاعات می‌شود، لازم است. این گزارش به ارائه توصیه‌های برای ایجاد تغییر درهر یک از این سطوح می‌پردازد. خلاصه‌ای این توصیه‌ها به شرح زیر است:

۱- تهیهٔ برنامه‌های عمل در سطح ملی و بین‌المللی که در جهت ترویج پدریِ کنشگرانه و عاری از خشونت و مشارکت برابر مردان و پسرهای در نگهداری و مراقبت از کودکان ضروری است. این برنامه‌ها باید با در نظر گرفتن مباحث مختلفی چون برابری جنسیتی، حقوق کودکان، رشد بهداشت، بیشرفت تحصیلی، توسعهٔ اقتصادی، پیشگیری و پاسخ‌گویی به خشونت و حقوق گارگران تنظیم شوند. این اقدامات باید با شاخص‌هایی واضح و بودجه‌های عملیاتی مشخص تطبیق داده شوند تا بتوانند پیشرفت کار را سنجیده و لزوم مشارکت عادلانه‌ی مردان و پسران در انجام سهم منصفانه‌ای از مراقبت از کودکان را نمایان کند.

۲. برنامه‌های عمل و سیاست‌های مزبور باید به عرصه‌های عمومی و موسسات برده شوند تا مشارکتِ برابر مردان در سرپرستی و مراقبت از کودکان، عملی و ترویج شود. این امر مستلزم تغییر در سیاست‌ها، پروتکل‌ها، برنامه‌ها، ساختارها و فضاها در کلیهٔ حوزه‌های بهداشت، آموزش و پرورش، خدامات اجتماعی و اشتعال است. این کار به‌این جهت ضروری است که از توانایی نهادها در به چالش کشیدن هنجارهای غیرمنصفانه و نابرابرِ پیرامون مراقبت مردان از کودکان به جای حفظ تدوام آنها اطمینان حاصل شود.

۳. لازم است شرکت‌های دولتی و خصوصی سیاست‌هایی طراحی و اجرا کنند که مردان بعد از تولد فرزندشان مرخصیِ با حقوق و غیر قابل انتقال داشته باشند. همچنین طراحی و اجرای سیاست‌هایی که به زنان اجازهٔ مشارکت برابر به عنوان نیروی کارِ را ‌می‌دهد و این امکان را برای مردان فراهم می کند که به‌طور مساوی در فعالیت‌های بی‌مزدِ مراقبت از کودک سهیم باشند توصیه می شود. در شرایطی که بخشِ بزرگی از جمعیت به‌طور رسمی شاغل نیستند وجود سیاست‌ها و استراتژی‌های مختلف مانند انتقال مشروط وجه نقد[6] و سیستم‌ِ بیمه‌های تامین اجتماعی ضروری است تا نقش کنشگرانهٔ مردان در مراقبت از کودکان پررنگ‌تر شود.

۴. اطلاعات مربوط به مشارکت مردان به عنوان پدران و مراقبت‌کنندگان، جمع‌آوری و تحلیل شوند. همچنین، شواهد مربوط به برنامه‌ها و سیاست‌هایی که در جهت تغییرِ تقسیمِ کارِ بدون مزدِ مراقبت از کودکان، جلوگیری از خشونت علیه کودکان و زنان و بهبود وضعیت سلامت و نتایج توسعه برای زنان، کودکان و مردان کار می کنند جمع‌آوری شوند.

۵. دستیابی به دگرگونی بنیادین در تقسیم کارِ مراقبت از کودکان از طریق برنامه‌هایی با مردان و پسران به همراه دختران و زنان که طی آن هنجارهای اجتماعی را به چالش کشیده و حضور مثبت و کنشگرانه‌ی خود در زندگی کودکان را ترویج دهند. تحول جنسیتی باید از اوایل کودکی آغاز شده و در طول عمر ادامه یابد. دختران و پسران باید از سنین اولیه برای هر دو نقشِ مراقبت از کودکان و نان‌آوری آماده شوند. چنین برنامه‌هایی می‌توانند در دستورِ کارِ موسسات و نهادهای موجود مثل مدارس، مهد‌کودک‌ها، موسسات استعدادیابی کودکان، نهادهای ارائه کنندهٔ خدمات آموزشی، بهداشتی، کلاس‌های آموزش پدری و مادری و مؤسساتی که در زمینهٔ جلوگیری از خشونت خانگی فعال هستند، قرار گیرند. به این ترتیب در مقیاس بزرگتر وجود چنین برنامه‌های به اجرایی شدن سیاست‌ها کمک می‌کنند.

۶. شناسایی انواع مراقبت‌های مردان و حمایت از تمام اشکال آن ضروری است. برنامه‌ها و سیاست‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که ساختارهای مختلف خانواده شامل تک‌سرپرست، سرپرستان ناتنی، پدرانی که با فرزندان خود زندگی نمی‌کنند[7]، پدران همجنس‌گرا، پدران نوجوان و خانواده‌های گسترده[8] را به رسمیت شناخته و به نیاز آنها پاسخ دهد.

زمان اجرای کلیهٔ توصیه‌های فوق، مشارکت کودکان در تعریف و تحقق چشم‌اندازی جدید از مفهوم پدری و متعاقب آن، مراقبت از کودکان لازم است.

مشارکت کنشگرانه و فعال مردان در مراقبت از کودکان نه تنها به آنها در داشتن یک رابطه‌ی عمیق و معنادار با افرادی که منشاء خوشبختی و شادی او هستند، کمک می‌کند بلکه فراتر از آن باعث می‌شود که همگی -مردان، زنان و کودکان- به تمامی استعدادهای نهانی خود دست یابند. همچنین این امر باعث دستیابی دختران و زنان به برابری می‌شود. از وضعیت پدران در سال ۲۰۱۵ می‌توان چنین استدلال کرد که اکنون زمان تغییر در برداشت‌ها و واقعیت‌های موجود در مورد نقش مردان در پرورش کودکان به سمتی‌‌است که در آن مردان هم می‌توانند در نگهداری از کودکان نقش داشته باشند و همچنین زمانِ بنیاد نهادن اقدامات و حمایت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم به منظور پذیرش این تغییر است.

پی‌نوشت:

برای اطلاعات بیشتر در مورد کمپین و همکارانش به سایت ‌‌مِن‌کِر[9] به آدرس www.men-care.org مراجعه کنید. دیدگاه‌های مطرح شده در این گزارش عقاید شخصی نویسندگان[10] آنهاست و لزوما نشان دهند‌ه‌ دیدگاه رسمی هیچ یک از سازمان‌های وابسته نیست. اگر بعد از انتشار این مقاله هر ‌گونه خطا یا حذفیاتی مشاهده نمودید با ایمیل sowf@men-care.orgg تماس بگیرید

 

این گزارش ترجمه‌ای است از:

Levtov R, van der Gaag N, Greene M, Kaufman M, and Barker G (2015). State of the World’s Fathers: Executive Summary: A MenCare Advocacy Publication. Washington, DC: Promundo, Rutgers, Save the Children, Sonke Gender Justice, and the MenEngage Alliance.

[1]. منظور، پدری بیولوژیکی است.

[2]. Adoptive

[3]. Foster carer

[4]. Cognitive development

[5]. International Men and Gender Equality Survey (IMAGES)

[6]. Conditional cash transfer CCT: پرداخت یارانه در جهت کاهش فقر که طی آن مقداری پول توسط دولت و یا مراکز خیریه به فردی داده می‌شود که وظایف مشخصی مانند فرستادن کودکان به مدرسه و مراجعه مرتب به مراکز بهداشتی و… را انجام دهد. این کمک در کشورهایی مانند امریکا، ترکیه، مصر، برزیل، مکزیک و چند کشور دیگر برنامه‌ریزی شده است.

[7]. non-resident fathers

[8]. extended families خانواده هایی که با اقوام خود زیر یک سقف زندگی می‌کنند :

[9]. MenCare

[10]. Levtov R, Der Gaag N, Green M, Kaufman M, Barker G.

***

منبع

(Visited 188 times, 1 visits today)