برای کودکان اوتیسمی: دیگر نیاز نیست بیش از این ساکت بمانید
مترجم: سحر طبیبزاده//
دوروتی سیگل به کمکمربی برای کودکان اوتیستیک اعتقادی ندارد. کمکمربیها گاه این کودکان را در کلاس در انزوا نگه میدارند.
برای نشان دادن دلیل این مدعا، خانم سیگل ۷۰ ساله، مشاور باسابقه آموزشهای ویژه، بازوی شما را چنگ میزند، سقلمهای به شما میزند و سرتان را بهزور بهسوی معلم میچرخاند؛ کارهایی که ممکن است کمکمربی انجام دهد.
خانم سیگل اخیرا گفته است که کمکمربی کسی نیست که به کودک کمک کند محیط پیرامون را بهگونهای تفسیر کند که آزرده نشود، بلکه کمکمربی حضور دارد تا کودک را طوری از دردسر دور نگه دارد که بتوان به او اجازه داد در آن کلاس بماند.
در ۱۴ سال گذشته خانم سیگل سعی کرده است روشهای بهتری برای آموزش کودکان اوتیسمی ابداع کند. برنامهای که او آغازگرش بود، با عنوان ای.اس.دی نست، اکنون در ۳۹ مدرسه ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در شهر نیویورک اجرا میشود.
هدف از این برنامه کمک به کودکان اوتیسمی است تا محیط مدرسه و نیازهای خود را درک کنند و چه در مدرسه چه خارج آن عملکرد مناسبی داشته باشند.
در سال پیشرو ۱۷۵۰۰ دانشآموز مدارس دولتی شهر نیویورک در زمره مبتلایان به اوتیسم بهعنوان نوعی ناتوانی، طبقهبندی شدند که این مقدار در مقایسه با سالهای ٢٠١٤ و ٢٠١٥، که ١٣٦٨٥نفر بوده است، افزایش یافته است.
در سالهای اخیر تعداد بیشتری از این دانشآموزان در کنار دانشآموزان غیراوتیسمی در یک کلاس جای داده شدهاند و بسیاری از آنها از خدمات برنامه «نست» برخوردار شدهاند.
خانم سیگل، با صورتی گرد، موهایی با هاله خاکستری و رفتاری شفاف، میگوید: ما اساسا کمکمربیها را استثمار میکنیم و معلمها را میخریم. هدف از این برنامه بهکارگیری افرادی است که کودکان را درک میکنند، بهجای مربی هایی که کودکان را فقط ساکت نگه میدارند.
کلاس نست بهطور معمول دو معلم آموزشدیده، چهار دانشآموز اوتیسمی و بسته به سطح کلاس، ۸ تا ۲۰ دانشآموز معمولی دارد. برای ورود به برنامه باید فرض شود که کودک اوتیسمی توانایی انجام دادن کارهای سطح تحصیلیاش را دارد. این کودکان برای ارتقای مهارتهای اجتماعی، در برنامهای که گفتاردرمان ادارهاش میکند و هدفش آموزش پیشبرد تعاملات اجتماعی است، ۳ بار در هفته از کلاس خود جدا میشوند.
برخی والدین کودکان غیراوتیسمی نیز بهدلیل خلوت بودن کلاسهای نست و حضور همزمان دو معلم در آنها یا بهدلیل تاکید این برنامه آموزشی بر مهربانی و رفتار احترامآمیز با یکدیگر مایلاند فرزندانشان در کلاسهای نست شرکت کنند. مدیران این تقاضاها را در نظر میگیرند، اما ممکن است اولویتهای دیگری نیز در کلاسبندیهایشان داشته باشند.
برای خانم سیگل، پژوهشگر ارشد سابق موسسه دانشگاهی آموزش و سیاستگذاریهای اجتماعی نیویورک و دوست قدیمی کارمن فارینیا، مشاور مدارس نیویورک، برنامه نست یک رسالت شخصی است.
سام پسر ٣٤ ساله او، اوتیسمی است. او در ۲ مدرسه هیئتامنایی غیرانتفاعی آموزشهای ویژه و بعدها در دانشگاه نیویورک تحصیل کرده. اما بازده آموزشی برای بیشتر کودکان اوتیسمی ظالمانه است. طبق اعلام موسسه اوتیسم ای.جی درکسل، دانشگاه درکسل، سی و شش درصد دانشآموزان اوتیسمی در دهه سوم عمر، بیست تا سی سالگی، از هیچ نوع آموزش ویژه افراد دارای ناتوانی (post-secondary school) برخوردار نبودهاند.
خانم سیگل میگوید: الهامبخش او برای شروع برنامه، که هنگام مطالعه خاطرات تمپل گراندیم از اوتیسم با عنوان «به تصاویر بیندیش» پیش آمده است، ندایی غیبی بود، که برای هر فرد مومن دیگری ممکن است رخ بدهد.
برای پیادهسازی برنامه، خانم سیگل با شرلی کوهن، استاد آموزشهای ویژه در کالج هانتر، همکاری کرد. (معلمهای نست لازم است ۲ دوره آکادمیک بالاتر از کارشناسی و متمرکز بر آموزش کودکان اوتیسمی در کالج هانتر بگذرانند).
آنها برنامه را در مدرسه دولتی شماره ٣٢ ناحیه ١٥ بروکلین آغاز کردند؛ جایی که خانم سیگل عضو کادر مدیریتیاش بود و خانم فارینیا بهعنوان ناظر ارشد بر پروژه نظارت میکرد.
خانم سیگل میگوید زمانی که خانم فارینیا در سال ٢٠٠٤ نایبمشاور شد او را فرا خواند و از او دعوت کرد تا برنامه را در همه مناطق پیادهسازی کند.
در یکی از روزهای بهاری سال جاری، تکنیکهای مورداستفاده در برنامه نست در ساختمان مدرسه دولتی ٦٨٢، آکادمی دانشپژوهان ممتاز، در بنسن هرست بروکلین به اجرا گذاشته شد. بر دیوارهای کلاسها تعداد کمی پوستر بود، چرا که تعداد معمول پوستر و چارت برای افراد اوتیسمی ممکن است طاقتفرسا باشد.
چراغهای بعضی کلاسها خاموش و فضایشان بهنوعی تاریکروشن بود. کریستینا رامسی، معلم کلاس پنجم، میگوید که برای برخی کودکان اوتیسمی چراغ از نظر بینایی ممکن است بسیار تحریککننده باشد؛ درحالیکه سایرین ممکن است از نظر شنوایی بهقدری تحریکپذیر باشند که حتی صدای ویز ضعیف لامپ را هم بشنوند. همکار او کودکان را با چنان صدای آرامی به بازی ریاضی دعوت کرد که بازدیدکنندگان بهسختی میتوانستند بشنوند. برخی دانشآموزان پدالی هایی مانند دوچرخه زیر میزشان داشتند تا هنگام بی قراری و در حال کار کردن آنها را پدال بزنند. همه کلاسهای نست گوشهای مفروش داشتند با چند بالشت که در آنجا دانشآموزان میتوانستند استراحت کنند و آرام شوند. برای کمک به دانشآموزان چند محرک کوچک و نیز منبع استرسزا در محیط قرار میدادند. در برخی کلاسها علائمی که بر روی آنها نوشته شده بود «این چه نوع مشکلی است؟» و یک مقیاس درجه بندی شده از ۱ تا ۵ که در آن لیست ١ به معنای مشکل کوچک و ٥ بیانگر مشکل اضطراری روی دیوار وجود داشت.
در نست معلمها به دفعات بالا تعاملات اجتماعی را مدلسازی میکنند.
در یک کلاس سوم، «میشل دراگسیز» شاگردان را به گروههای کوچک تقسیم کرد تا چندضلعیهایی را روی نوارهایی بر کف کلاس محاسبه کنند. در هرگروه یک نفر باید اندازه میگرفت، یک نفر کمک میکرد و دیگری یادداشت برمیداشت. چند لحظه بعد توجه میشل دراگسیز به پسری با تیشرت سیاه جلب شد که گوشهای نشسته بود و سردرگم به نظر میرسید. او پسر را به گروهش راهنمایی کرد و گفت: «حالا که همه اعضای گروه اینجا هستند بیایید مطمئن شویم که هرکس نقشی بر عهده دارد.»
سپس توضیح داد: «ما مقدار زیادی از برنامه آموزشی پنهان مدرسه را بر رادار آنها قرار میدهیم.» مثلا معلمی ممکن است بگوید: «کنجکاوم که بدانم فلانی چطور فکر میکند» یا «صورتت میگوید که ناراحتی.»
در مداخلات رشد اجتماعی، یا چنانکه دانشآموزان باشگاه اجتماعی مینامندش، ۴ نفر از کلاسچهارمیها فیلمی را تماشا میکردند که در آن غریبهها با یکدیگر گفتگو میکردند تا اشتراکاتشان را برمبنای موضوعات مختلف بیابند. دیردر ویفین، گفتاردرمان، بازی دیگری را رهبری کرد که در آن هر دانشآموز در مورد آنچه در تعطیلات بهاری انجام داده بود یک کارت پستال درست کند و در آن بنویسد. سپس دانشآموزان باید حدس می زدند هرکس چه کاری انجام داده است.
«باید وارد فایلهای دوستانتان بشوید.» او با مهربانی توضیح داد که مهم است که بتوانیم اطلاعاتی در مورد سایرین داشته باشیم؛ چیزی که ممکن است کودک اوتیسمی نتواند درک کند.
خانم سیگل میگوید: نیویورک بازده و خروجی برنامه را بهطور منظم پیگیری نکرده است. اما ظواهر مطمئن است که حداقل نیمی از دانشآموزان ۲ کلاس در سال ٢٠٠٣ به کالج رفتهاند، اما نمیتواند اطلاعات دقیق بیشتری به دست آورد.
کاترین لرد، مدیر مرکز «اوتیسم و ذهنهای در حال رشد» مرکز پزشکی وابسته به کلیسای پروتستان، ویل، کورنل نیویورک، اظهار داشت که اگرچه او ارزیابی رسمی در این زمینه انجام نداده است اما هیچ برنامه دیگری برای کودکان اوتیسمی نمیشناسد که به اندازه نست منظم و جامع باشد، و خانم لرد اضافه کرد: «من کاملا تحتتاثیر این برنامه قرار گرفتهام.»
دپارتمان آموزش با اضافه کردن چهار مدرسه دیگر در سال جاری به گسترش نست ادامه خواهد داد و دانشگاه نیویورک، پایگاه پروژه حمایتی نست، با ۶ عضو شامل خانم سیگل بر توسعه پروژه در شهرهای دیگر کار خواهد کرد.
خانم سیگل اعلام کرد شهر آرهاس دانمارک نخستین کلاس نست خود را سال گذشته آغاز کرد. همینطور مدرسه مرکزی اسکانیاتل در نیورک شمالی در حال برنامهریزی برای آغاز پروژه نست است.
مادری به نام کریستینا، که پسرش در کلاس دوم نست در مدرسه دولتی شماره ۸۴ خوزه دو دیهگو در بروکلین درس میخواند و برای حفظ حریم شخصی پسرش مایل نیست نام خانوادگیاش ذکر شود، میگوید: هنگامی که پسرش دوره پیشدبستان را میگذراند گاهی از شدت اضطراب ناخنهایش را تا انتها میجوید. اما از وقتی که کودکستان را با نست آغاز کرده همه چیز مشخصا بهبود یافته است. پسرش یک کیسهخواب را، که در اصل روبالشتی استرچ است، در گوشهای از کلاس میگذارد تا هرزمان دچار اضطراب شد داخلش برود و خودش را آرام کند. همکلاسیهای او هم با این امر کنار میآیند.
خانم سیگل میگوید: «در این سن کودکان حقیقتا متوجه رفتار متفاوت بعضی همکلاسیهایشان نمیشوند. برای کودک ۵ تا ۷ ساله همه چیز طبیعی است، اگرچه در ۷ یا ۸ سالگی ممکن است بگوید این رفتار عجیب است. در سنین پایینتر کودکان فقط یکدیگر را دوست دارند؛ بنابراین بر مبنای این مهر میتوانید رابطهای فوقالعاده بین آنها ایجاد کنید.»
***
منبع