بیایید با کتابها بزرگ شویم
دوم آوریل برابر با سیزدهم فروردین روز جهانی کتاب کودک است.
هر سال یک کشور میزبان برگزاری روز جهانی کتاب کودک میشود. در این برنامه سالانه یک نویسنده از کشور میزبان پیام روز جهانی کتاب کودک را مینویسد و یک تصویرگر از همان کشور برای این پیام پوستری را طراحی میکند.
پیام امسال را سرگی ماخوتین، نویسنده روس، نوشته است:
بیایید با کتاب ها بزرگ شویم
در دوره کودکی عاشق درستکردن خانه با مکعب و بقیه اسباببازیهایم بودم. سقف تمام خانههایی که میساختم از کتابی تصویری بود. در رویاهایم از آن خانهها بالا میرفتم، روی بستری از قوطی کبریتها دراز میکشیدم و ابرها یا آسمان پرستاره را نگاه میکردم. تمام رویاهایم برمیگشت به تصویری که بیشتر از همه دوست داشتم.
من تمام قواعد حسی یک زندگی کودکانه را که به دنبال خلق محیطی امن و آرام است دنبال کردهام و کتاب کودک به معنای واقعی کمک بزرگی در جهت دستیابی به آن بوده است.
وقتی بزرگتر شدم و خواندن را یاد گرفتم، کتاب در تخیلاتم بیشتر شبیه پروانه یا پرنده بود تا سقف خانه. صفحههای کتاب مثل بالهای پرندهها و صدای خشخش برگها بودند، انگار کتابی که لبه پنجره بود عجله داشت پنجره باز شود و به دنیایی ناشناخته برود. کتاب را برمیداشتم، میخواندم و بهنظر میرسید کتاب آرام میشد. بعد، سفر من به سرزمینها و دنیاهای دیگر آغاز میشد و دنیای تخیلاتم بزرگ و بزرگتر میشد.
چه شادی بزرگی بود وقتی کتاب جدیدی در دست میگرفتم! در ابتدا هیچ چیز از داستان نمیدانید. در مقابل وسوسه خواندن صفحه آخر کتاب مقاومت میکنید. و چه بوی خوبی دارد! نمیشود این بو را در اجزای کتاب تقسیم کرد: جوهر چاپ، چسب… نه، غیرممکن است. کتاب یک بوی خاص دارد، بویی منحصر بهفرد و هیجانانگیز. چسبندگی بعضی صفحات طوری است که انگار کتاب هنوز در خواب است. و وقتی بیدار میشود که شروع به خواندنش میکنید.
شما بزرگ میشوید و دنیای اطرافتان پیچیدهتر میشود. با پرسشهایی روبهرو میشوید که حتی بزرگسالان توانایی پاسخگوییاش را ندارند، گرچه، در میان گذاشتن این پرسشها و رازها و شکها با دیگران مهم است، اینجا نقطهای است که کتابی به کمکتان میآید.
احتمالا با خواندن هر کتاب خیلی از ما با خودمان فکر میکنیم: این داستان درباره زندگی من نوشته شده! و حس میکنیم شخصیت محبوبمان در داستان شبیه خودمان است. او هم مشکلاتی مثل خودمان را تجربه کرده و خودش را برای حل مشکلات به شکلی صحیح مجهز کرده است. و شخصیتی دیگر که اصلا شباهتی به ما ندارد اما دلمان میخواهد الگویمان باشد، الگوی شهامت.
وقتی بچهها میگویند: «کتاب خواندن را دوست ندارم!» خندهام میگیرد. نمیتوانم باور کنم. آنها مسلما بستنی میخورند، بازی میکنند و فیلمهای جالب میبینند. به زبانی دیگر آنها دوست دارند خوش باشند و خواندن نه تنها کار سختی نیست و به رشد عواطف و شخصیت انسان کمک میکند بلکه در راس تمام خوشیهاست.
و نویسندگان کتابهای کودک با همین هدف دست به قلم میشوند.
سرگی ماخوتین
برگردان از روسی: یانا شِودووا
منبع: سايت شورای كتاب كودک