اگر من رئیسجمهور باشم…
الهام فخرایی//
انتخابات یکی از مهمترین مظاهر دموکراسی در نظامهای حکومتی محسوب میشود. هریک از ما بهعنوان بزرگسال تجربیات متفاوتی داریم از انتخابات مختلفی که شاهد برگزاریشان بودهایم یا در آنها شرکت کردهایم. بهموازات رقابتهای انتخاباتی و اعلام نتایج چهبسا غیرمنتظره آن، چه در عرصه ملی و چه جهانی، بحثهای فراوانی نیز تجربه کردهایم درخصوص پیامدهای مثبت و منفی و احتمالا نابسامانیهایی که این انتخاب رقم زده است.
تجربه انتخاب اشتباه و تکرار آن، چه در زندگی روزمره و چه عرصههای مدنی و سیاسی، درواقع بیانگر این موضوع است که ما برای انتخاب سنجیده و بررسیشده آموزش ندیدهایم یا، در بهترین حالت، کمتر آموزش دیدهایم. این موضوع در عرصه انتخاباتی این روزها ذهن را متوجه نیازی میکند که باید در دوران کودکی و پیش از رسیدن به سن قانونی رای دادن و شرکت در انتخابات تمرینش میکردیم، چراکه انتخابات واقعی عرصه تمرین تصمیمگیری نیست؛ چنان که بسیاری از ما با وجود سابقه شرکت در چندین انتخابات، همچنان درگیر بازیهای انتخاباتی و هیجانات ناشی از آن میشویم و در گیرودار این هیجانات فراموش میکنیم که انتخابات صرفا رای دادن نیست، بلکه رای دادن فقط یکی از گامهای لازم برای مشارکت مدنی و ملی است و پذیرش مسئولیت این انتخاب، مطالبه و نقد قانونی و مداوم در حیطه شهروندی از دیگر حقوق و وظایف این فرایند دموکراتیک محسوب میشود.
اینکه در عرصه تعلیموتربیت چه تمهیداتی برای این موضوع اندیشیده شده و کودکان در طی سالهای تحصیلی اصول و لوازم رفتار دموکراتیک را کجا و چگونه میآموزند به کنار؛ این روزها، که موضوع انتخابات مهمترین بحث روز است، هر یک از ما میتوانیم در چهارچوب خانواده، کلاس، مدرسه، محله، یا فضاهایی که با کودکان سروکار داریم نمایش انتخاباتی راه بیندازیم و در قالب بازی مفرح، مسئولیتپذیری در مشارکت مدنی، پیامدها و لوازم رفتاری آن را تمرین و مرور کنیم.
فعالیت
تمام اعضای خانواده یا کلاستان را جمع کنید. با طرح چند پرسش درباره موضوع انتخابات با آنها گفتگو کنید. سپس اعلام کنید که میخواهید یک بازی دستهجمعی راه بیندازید. نام بازی «اگر من رئیسجمهور شوم…» است. یک مهلت زمانی مثلا یکهفتهای تعیین کنید. برای رئیسجمهور فرضی در خانه یا کلاس وظایف و مسئولیتهایی تعریف کنید و درعینحال برای شخصی که بتواند دیگران را متقاعد کند و بیشترین رای را کسب کند نیز مزایایی در نظر بگیرید و آنها را روشن و شفاف اعلام کنید. سعی کنید تمام قواعد انتخابات واقعی را در این بازی شبیهسازی کنید. مهم نیست که بچهها در یک رده سنی قرار دارند یا چند سالی با هم اختلاف دارند؛ شما میتوانید آگاهانه و با در نظر گرفتن شرایط سنی، همه اعضای خانواده را در این طرح شرکت دهید. فراموش نکنید که هدف از این بازی تمرین و آمادهسازی کودکان برای سالهای آینده است؛ پس بیش از هر چیز فضا را برای نقشآفرینی آنها مهیا کنید.
اینکه این بازی چقدر میتواند حواشی و سوژههای جنبی داشته باشد تا حد زیادی به حوصله، وقت، خلاقیت و اقبال شما و البته جمع بستگی دارد. این حواشی میتواند اعلام نامزدی، تایید صلاحیت، تعیین زمان و بودجه برای تبلیغات، ستاد انتخاباتی، مناظره، رایگیری، شمارش آرا و از این قبیل را دربربگیرد. پس از اتمام بازی، رئیسجمهور فرضی منتخب را معرفی کنید و مزایا و مسئولیتهایش را به او محول کنید. دوره ریاستجمهوری فرضی میتواند چند روز دوام داشته باشد تا بچهها با پیامدهای انتخابشان مواجه شوند. بهخصوص زمانی که با نوجوانان سروکار دارید، میتوانید مراحل مختلف فعالیت انتخاباتی و جذب رای را با بچهها به بحث بگذارید.
هدف این است که آنها را متوجه اهمیت موضوع و بهخصوص لزوم در نظر گرفتن جنبههای مختلف یک انتخاب درست کنید. بحث را با طرح پرسش آغاز کنید و گفتگو را ادامه دهید؛ پرسشهایی مانند:
- آیا اگر ثابت کنم که رقیب من شایستگی لازم را ندارد به این معناست که خود من شایستهام؟
- اگر هرکدام ما تصمیم بگیریم با رای دادن به نفر سوم، رای نفر دوم را، که احتمال بیشتری برای برنده شدن دارد، بشکنیم، اما همین کار باعث شود نفر دوم بیشترین رای موافق را کسب کند، چه اتفاقی میافتد؟
- فرد مناسب چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
- آیا این شخص لازم است برنامه دقیق و حسابشده ارائه کند یا همین که قول کارهای نشدنی بدهد کافی است؟
- آیا بهتر است به کسی رای بدهیم که او را دوست داریم یا کسی که شایستگی بیشتری دارد؟
- آیا حاضرم رای خودم را در قبال منافع شخصی تغییر دهم؟
- اگر دوباره میخواستم انتخاب کنم، به چه مواردی توجه میکردم؟
- و…
این پرسشها و پرسشهای دیگری که شما اضافه میکنید یا بچهها در طول بحث و گفتگو طرح میکنند همگی درجهت روشنتر شدن موضوع انتخابات و اهمیت آن به بچهها کمک میکند.
حسنختام این بازی نیز میتواند بررسی گزینههای انتخابات پیش رو در جمع خانواده و سپس شرکت در انتخابات با همراهی بچهها باشد. تمرینهایی از این دست و تکرار آنها میتواند ضریب اطمینان را، چه در انتخابهای روزمره و چه در مشارکتهای ملی آنها در آینده، بالا ببرد و میتوان امیدوار بود که انتخابهای سنجیدهتر و بالتبع مشارکت فعالتری داشته باشند.