کودکان هم افسرده میشوند؟
فاطمه خوشنوا//
شعار امسال بهداشت جهانی به اختلال افسردگی میپردازد. افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی است که ممکن است تمام افراد در هر جامعه و هر گروه سنی را دربرگیرد. افسردگی بهسادگی میتواند افراد را از فعالیتهای روزمره و زندگی عادی خویش محروم کند و، در بدترین شکل خود، عاملی برای بروز خودکشی باشد. طبق آمار اعلامشده از سوی سازمان جهانی بهداشت، خودکشی دومین عامل مرگومیر در افراد ۱۵ تا ۲۹ سال است.
هرچند کمی دور از ذهن است، کودکان هم افسرده میشوند. برخی آمارها نشان میدهد از هر ۱۰۰ کودک دو نفر مبتلا به افسردگی جدیاند که آنها را از فعالیتهای طبیعی روزمره زندگی دور نگه میدارد و موجب میشود از تحصیل باز بمانند و از اجتماع پیرامون خود منزوی گردند. این کودکان در دوران نوجوانی و بزرگسالی خود بیشتر از سایرین احتمال دارد که دست به سوءمصرف مواد یا خودکشی بزنند. بنابراین باید توجه داشت که افسردگی در کودکان امری جدی است، اما نگران نباشید؛ زیرا اگر کودکی ناراحت و غمزده بهنظر برسد الزاما افسرده نیست. تشخیص افسردگی در کودکان وابسته به بروز علائم و نشانگان مختلفی است و باید توجه داشت که بروز این نشانگان در همه کودکان شبیه هم نیست. علائم و نشانگان افسردگی در کودکان ممکن است شامل این موارد باشد: تحریکپذیری، خشم، ناامیدی و احساس غمگینی بهمدت طولانی، انزوای اجتماعی، کاهش یا افزایش اشتها، بیخوابی یا پرخوابی، خستگی مداوم، اشکال در تمرکز، احساس بیارزش بودن یا گناه، فکر کردن به مرگ یا خودکشی و شکایت مداوم از علائم جسمانی مانند دلدرد که به درمان پاسخ نمیدهد. شبیه آنچه در بزرگسالان رخ میدهد، بروز افسردگی در کودکان هم معلول عوامل مختلفی است. وضعیت سلامت جسمانی، شرایط و رخدادهای زندگی، ژنتیک، سابقه خانوادگی، اختلالات متابولیک، از دست دادن عزیزان، مصرف برخی داروها و شرایط محیطی همگی عواملی هستند که بر بروز این اختلال اثر میگذارند. کودکانی که سابقه خانوادگی مثبت در بروز افسردگی دارند یا آنهایی که در خانوادههای فقیر، آشفته و مشکلدار زندگی میکنند و تعارضات گوناگون را تجربه میکنند، نسبت به سایرین در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به افسردگی هستند. باید توجه کرد اگر نشانگان افسردگی در کودک بیش از دو هفته طول بکشد، پدر و مادر ملزماند با پزشک کودک مشورت کنند و نخست مطمئن شوند که بروز این علائم ناشی از بیماری یا اختلال جسمانی نیست و سپس در صورت صلاحدید پزشک، کودک را باید روانپزشک کودکان معاینه کند و اقدامات تشخیصی از جمله مصاحبه و اخذ تاریخچه صورت گیرد. برخی والدین بهدلایل مختلف، از جمله ترس از انگ اجتماعی داشتن کودک افسرده، از مشورت با روانپزشکان کودک امتناع میکنند و بهسادگی از علائم افسردگی کودک خویش چشمپوشی مینمایند. به همین دلیل ممکن است بسیاری از کودکان، بدون آنکه درمان مناسبی دریافت کنند، در سکوت از افسردگی رنج ببرند. مهم است که برای پدر و مادر سلامت روان کودک همراه با سلامت جسمانی وی مورد توجه باشد و در صورت بروز اختلالات روان، درمان صورت گیرد. در صورتی که تشخیص افسردگی قطعی شود، درمانهایی مانند رواندرمانی، شناختدرمانی و استفاده از داروهای ضدافسردگی برای کودک شروع میشود. در این بین والدین هم موظفاند شرایط محیطی را تغییر دهند و برای افزایش اثربخشی درمان با پزشک همکاری کنند. همچنین بسیار اهمیت دارد که والدین به دریافت موارد آموزشی و ارتقای آگاهیها و مهارتهای خود برای ارتباط با کودک و همچنین مدیریت رخدادهای پیرامونی بپردازند.
منابع:
http://www.who.int/campaigns/world-health-day/2017/campaign-essentials/en/
Hazell, P. (2002). Depression in children. British Medical Journal, 325(7358), 229.
Kapornai, K., & Vetró, Á. (2008). Depression in children. Current opinion in psychiatry, 21(1), 1-7.
Gladstone, T. R., & Kaslow, N. J. (1995). Depression and attributions in children and adolescents: A meta-analytic review. Journal of abnormal child psychology, 23(5), 597-606.
http://www.webmd.com/depression/guide/depression-children#4