نخواهیم که ایران ویران شود!
الهام فخرایی//
پلاسکو فروریخت و این چند روز لابهلای تمام تبوتابهای لحظهبهلحظه جامعه ایرانی برای شنیدن خبری از نجات جان آتشنشانها و یافتن افرادی که زیر آوار مدفون شدهاند، تحلیلهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… را شنیدهایم و در کنار تلاش بیوقفه، نمایشگریها و مسئولنماییها را هم شاهد بودهایم.
اما آنچه بیش از هرچیز نگرانکننده است میراث بهجامانده از ما برای کودکان است؛ دومینویی که پلاسکو فقط یکی از قطعات آن است و اگر برای ساختن اراده نکنیم، باز هم ادامه خواهد داشت. پرسش این است: در این میان ما به کودکان ایران چه دادهایم و از آنها چه خواهیم دید؟ این است که ضمن تایید و تاکید بر پیگیری و مطالبه ملی پلاسکو فهرست طولانی زیر را مرور میکنیم تا ما و مسئولان یادمان باشد در سال پیش رو چه باید کرد و پیگیر چه مطالباتی بود:
- پرونده آزار جنسی و قتل کودکان
- سوختن بچهها در مدرسه
- فروش نوزادان کارتنخواب
- کودکان کار
- حادثه قطار
- رهاسازی بافتهای فرسوده
- خشکی تالابها و دریاچههای ایران
- اسیدپاشی
- خونبازی
- بحران آموزش جنسی
- فقدان قوانین حمایتی از محیطبانان
- اختلاسها
- سوختن جنگلها
- تصویب قانون بهرهبرداری از جنگلهای هیرکانی
- پروژههای بدفرجام سدسازی
- پدیده گورخوابی
- نبود امکانات لازم آتشنشانی
- ساختمان پلاسکو
- و نبود پاسخگویی و اقدام و عمل مستمر و هدفمند!
در پایان؛ پلاسکو یکباره فروریخت، اما یکباره فرسوده نشد. پیش از اینکه ایران ویران شود، به فکر باشیم که علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد!
پینوشت: فاجعه پلاسکو با فروریختن تمام نشد، که شروع شده است. در جامعهای که هنوز برای کودکان کار و کارتنخواب و گورخواب و غیرهاش کار مانده بر زمین فراوان است، نخواهیم که کودکان دیگری به این فهرست اضافه شوند.
پیشنهاد الفبا در این گام: حمایت پیگیر اقتصادی از خانوادههای پلاسکو تا احیا.
عکس از محمد حسنزاده