مهارتهای فرهنگ مشارکتی از نگاه هنری جنکینز

مانیا عالهپور//
هنری جنکینز، یکی از عالمان علوم ارتباطات، به مفهوم سواد رسانهای نگاهی متفاوت دارد و معتقد است که مهارتهای سواد رسانهای باید همزمان در تمام درسها تمرین و آموزش داده شود. او دغدغه خود را در کتاب مواجهه با چالشهای فرهنگ مشارکتی[1]، که بههمراه همکاران خود نوشته است، بیان میکند. مفهوم کلیدی در کتاب جنکینز فرهنگ مشارکتی است. منظور او از فرهنگ مشارکتی فرهنگی است که همه ما و حتی کودکان با وجود فراهم شدن بستری بهنام اینترنت در ساختن آن نقش داریم. او اعتقاد دارد که فرهنگ اکنون مشارکتی است و نقش همه کسانی که به ابزار انتشار محتوا در اینترنت دسترسی دارند در ساختن این فرهنگ بااهمیت است.
بُعد برجسته این فرهنگ مشارکت شهروندان و تولید غیررسمی محتوا در بستر اینترنت است. در این میان کودکان هم بهواسطه دسترسی به تکنولوژی و اینترنت میتوانند به تولید محتوا بپردازند و بنابراین آنان نیز در ساختن این فرهنگ سهم دارند. او در کتابش تمرکز خود را بر راههای مواجهه با چالشهای فرهنگ مشارکتی میگذارد و بهطور خاص بر مهارتهایی تمرکز میکند که میتواند کودکان را برای مشارکت مطلوب در تولید فرهنگ توانا کند. او سواد رسانهای را از این جهت بهطور خاص ضروری مییابد که کودکان را توانا میکند در ساختن فرهنگ مشارکتی توانایی و مهارتهای لازم را بهدست آورند. هدف جنکینز آماده کردن کودکان برای آینده نیست، چراکه کودکان در حال حاضر نیز در این فرهنگ مشارکت دارند.
او در کتاب خود بر 12 مهارت اصلی تمرکز میکند و تمرینهای خلاقانهای برای یادگیری این مهارتها توسط کودک ارایه میدهد که در راستای سواد رسانهای و آموزش استفاده از رسانهها بسیار بااهمیت است. جنکینز اعتقاد دارد که این مهارتها را نمیتوان جداگانه و با سرفصلی منفک همانند دیگر دروس آموزش داد، بلکه مهارتها باید در تکتک دروس گنجانده و تمرین شود. از نظر او هدف آموزش باید آماده کردن کودکان برای مشارکت در اجتماع، زندگی عمومی، زندگی اقتصادی و… باشد. درحقیقت شکلگیری مفهوم فرهنگ مشارکتی، که در عصر حاضر با آن بهصورت برجستهای روبروییم، باعث شده تمرکز مفهوم سواد از بعد میانفردی به مشارکت اجتماعی تغییر کند؛ به این معنا که سواد داشتن بهمنظور فعالیت مطلوب در اجتماع و در کنار دیگران اهمیت مییابد.
*
از نظر جنکینز مهارتهای هستهای سواد رسانهای شامل موارد زیر است:
بازی: ظرفیت و توانایی ارزیابی محیط اطراف بهعنوان فرمی از حل مساله
اجرا: توانایی تطبیق با هویتهای جایگزین بهمنظور کشف و ابتکار
شبیهسازی: توانایی تفسیر و همچنین ساختن مدلهای پویا از روندهای دنیای واقعی
تخصیص: توانایی اینکه بهشکل بامعنایی محتوای رسانه را نمونهگیری کنیم و سپس بتوانیم آنها را دوباره با هم ترکیب کنیم
چندتکلیفی: توانایی اسکن کردن محیط و تمرکز بر جزییات بااهمیت
شناخت توزیعشده: توانایی تعامل بامعنا با ابزارهایی که ظرفیتهای ذهنی را توسعه میدهد
هوشمندی جامع: توانایی سر هم کردن دانشهای خود و یادداشتبرداری و همچنین توانایی مقایسه یادداشتها در جهت یک هدف مشترک
قضاوت: توانایی ارزیابی قابلیت اعتماد و اعتبار منابع مختلف اطلاعاتی
تخصص فرارسانهای: توانایی دنبال کردن داستانها و اطلاعات در تمام کیفیات و ماهیتهای چندگانه
شبکهسازی: توانایی جستجو، ترکیب و انتشار اطلاعات
مذاکره: توانایی عضویت در اجتماعات مختلف، درک و احترام به دیدگاههای مختلف و درک و پیروی از هنجارهای جایگزین
هنری جنکینز برای یاد دادن مهارتهای ذکرشده تمرینهای خلاقانه متعددی پیشنهاد میکند. درحقیقت از نظر او سواد رسانهای مهارتی مستقل از دیگر مهارتها نیست و باید در تمام دروس این مهارتها در قالب تمرینهایی متنوع گنجانده شود تا درنهایت کودک بتواند با ذهنی تحلیلگر و آماده برای مشارکت در تولید فرهنگ در اجتماع عمل کند. بهعنوان مثال، برای تقویت مهارت شبیهسازی معلم تاریخ باید از دانشآموز بخواهد بسیاری از سناریوهای جایگزین تاریخ را تصور کند؛ مثلا اگر آلمان در جنگ جهانی برنده میشد چه اتفاقی میافتاد. این تمرین باعث میشود که کودک در مورد آن اتفاق تامل کند و تفکر خلاقانه کودک رشد کند و همچنین تاثیر اتفاقات تاریخی را درک کند. اینطور سوالات پاسخ درست یا غلط ندارند و صرفا پرورش تفکر خلاق کودک مهم است.
مثال دیگری در مورد شبیهسازی در درس اقتصاد این است که از دانشآموزان خواسته شود بهصورت خیالی سرمایهگذاری کنند و سپس تجارت واقعی در بازار سهام را کنترل کنند و گزارش دهند که چه اتفاقی برای سهامشان افتاده است. یا در درس ورزش لیگهای خیالی برای خود شکل دهند و سپس بازیکنان را در صفحات ورزشی دنبال کنند و به نتایج امتیاز بدهند. هر دو این تمرینها چینش میان سناریوهای خیالی و اطلاعات دنیای واقعی است. فعالیتهای شبیهسازی، منطقی را که در جهان واقعی اجرا میشود و نیز مجموعه اطلاعات، پروسههای تحقیق و منابع اطلاعاتی را به آنان معرفی میکند. درواقع بازیهای شبیهسازی برای فهم سیستمهای پیچیده بسیار کارآمدند.
مهارت شبیهسازی از این جهت میتواند به کودک کمک کند که روشهای قدرتمند جدیدی را بشناسد که رسانهها برای بازنمایی و دستکاری اطلاعات ارایه میکنند. اشکال جدید شبیهسازی ظرفیتهای شناختی کودک را گسترش میدهد و به او اجازه میدهد با مجموعههای اطلاعاتی بزرگتری سروکار داشته باشد، پیکربندیهای دادهای پیچیدهتری بررسی و تجربه کند و همچنین بهسرعت فرضیههایی بسازد و در برابر متغیرهای زیادی در واقعیت آنها را بیازماید.
جنکینز در کتاب خود تمرینهای کاربردی بسیاری برای تمرین هر یک از مهارتها در تمام دروس پیشنهاد میدهد. کتاب او میتواند راهنمای خوبی برای معلمان و همچنین مولفان کتابهای درسی برای دانشآموزان باشد.
***
[1] Confronting the Challenges of Participatory Culture Media Education for the 21st Century (2009), Henry Jenkins with Ravi Purushotma, Margaret Weigel, Katie Clinton, and Alice J. Robison, The MIT Press Cambridge, Massachusetts London, England.