چرا نباید به دخترمان بگوییم که قشنگ است
مترجم: الهام سلمانی فروغی//
اظهارنظرهای سرسری درباره ظاهر دختران ممکن است باعث آسیب شوند، حتی اگر مثبت بهنظر برسند
وقتی به دختران بیاموزیم که ظاهرشان اولین چیزی است که متوجهش میشویم، این پیام قوی به ایشان منتقل میشود که ظاهر مهمترین ویژگی آنهاست.
«تو خیلی قشنگی!» والدین همه دخترها هرازگاهی چنین تعریف گذرایی بهزبان میآورند. بیضرر بهنظر میرسد، ولی این قبیل اظهارات ممکن است در درازمدت اثری ویرانگر بر دختران داشته باشد. ولی چرا؟
هرچند بدیهی است، گاهی بهسادگی فراموش میکنیم که وقتی به دختران بیاموزیم ظاهرشان اولین چیزی است که متوجهش میشویم، این پیام قوی به ایشان منتقل میشود که ظاهر مهمترین ویژگی آنهاست. ما احساس نمیکنیم که لازم است به پسرمان بگوییم خوشقیافه است یا چقدر از لباسش خوشمان میآید. با وجود این، تعصبات ناخودآگاهی که همیشه با خودمان داریم معنایش این است که به دخترها چیزهایی میگوییم که حتی فکر گفتنش را هم به پسرها نمیکنیم. در نظرسنجی از ۴۰۰ دختر برای آخرین کتابم، ۷۰ درصدشان گفتند که از وزنشان نگراناند. بعضی گفتند صبحانه و ناهار را حذف کردهاند تا لاغر بمانند و بعضی هم گفتند امیدوارند وقتی بزرگتر شدند، جراحی پلاستیک کنند. در دنیای غرق در تصویر امروزی، نظر دادن درباره ظاهر و لباس دخترتان یا چیزهای مربوط به آن صرفا این باور در حال رشد او را تشدید میکند که تصویر «همهچیز» است؛ که ظاهر تو مهم است، نه اینکه چه کسی هستی یا چه میگویی.
ستایش سطحی زیبایی ممکن است بر توانایی دختران در مقابله با سختیها اثر منفی بگذارد. این اظهارات نسنجیده ممکن است این معنی را برساند که ظاهر، خوبی، استعداد و حتی هوش چیزهایی هستند که یا داری یا نداری. اگر با این اعتقاد بزرگ شوی که توانایی ذاتی است، احتمال تلاشکردنت در شرایط سخت کمتر میشود. احتمال این که تسلیم شوی بیشتر از آن است که راهت را ادامه دهی، چون فکر میکنی درمجموع کوشش تاثیر کمی بر موفقیت دارد.
این اظهارنظرهای بیضرر در مورد یک دختر ممکن است باعث شود که او فکر کند اعتمادبهنفسش به ویژگیها یا صفات خاصی وابسته است. ممکن است در مسیر رشدش قشنگ بودن را از قوی و مستقل بودن ارزشمندتر بداند. این موضوع ممکن است منجر شود به عذرخواهی او بابت هوشش، رکوراست بودنش یا هر ویژگی دیگری که برای دخترها نامطلوب شمرده میشود. وقتی فکر کنیم اعتمادبهنفس ما به چیزی بیرونی وابسته است، مواقعی که احساس ناراحتی یا شکست میکنیم بهسختی میتوانیم خودمان را جمعوجور کنیم و درنتیجه خیلی راحتتر افسرده میشویم. همه اینها ممکن است باعث شود دخترها بهسادگی تسلیم شوند، کمتر مصمم باشند و احساس بیکفایتی کنند. در آینده نیز شاید موجب شود مسیرهای شغلی را نپذیرد یا ارتقای شغلی را رد کند، چون فکر میکند که قادر نیست از پس آنها بربیاید.
براساس تحقیقات روانشناسی بهنام کارول دووک، در طول یک روز در مدرسه به پسرها بهطور متوسط ۸ برابر دخترها تذکر داده میشود. این موضوع از همان چهارسالگی شروع میشود. ازآنجاکه دختران خودکنترلی را زودتر میآموزند، تمایل دارند که بابت رفتار خوبشان تحسین شوند، درحالیکه پسران تشویق میشوند که سختتر تلاش کنند. نتیجه، ایجاد طرز فکری در دخترهاست که آنها را محدود میکند و ممکن است باور کنند که نمیتوانند تغییر کنند. وقتی طرز فکری در دختران تثبیت میشود، دست از تلاش برمیدارند چون میترسند که شکست بخورند؛ چراکه باور کردهاند توانایی کلید موفقیت است، نه تلاش.
پس به دخترهایمان چه باید بگوییم؟ بهجای این که درباره ظاهرشان با آنها صحبت کنیم، باید درباره اعمالشان نظر بدهیم و بپرسیم به چه چیزهایی علاقهمندند. بهجای این که بهشان بگوییم دختر خوبی هستند، باید بگوییم چقدر صبورند یا چه بادقت گوش میکنند. بهجای اظهارنظر درباره این که دخترها چطور باید رفتار کنند و چطور نباید، باید بهشان بگوییم که عاشق این هستیم که میتوانند نظر خودشان را ابراز کنند و از خودشان دفاع کنند. یک چرخش زبانی ظریف میتواند تضمین کند که دخترتان با آمادگی خیلی بیشتری برای موفقیت و برای ورود به دنیای بزرگسالان رشد کند.