محافظت از کودکان در برابر تبلیغات سیاسی
نوشته: مانیا عالهپور//
اینکه کودکان خواسته یا ناخواسته در معرض تبلیغات سیاسی قرار میگیرند و از آنها تاثیر میپذیرند واقعیت دارد. از آنجا که نمیتوان سیل اطلاعات به سمت کودکان را در عصر کنونی کاملا کنترل کرد، لازم است آنان را با این واقعیت آشنا کنیم و به آنها بیاموزیم چگونه از خودشان در مقابل تبلیغات سیاسی محافظت کنند. اصولا از آنجا که هیچ قانونی برای محافظت از کودکان در کارزارهای تبلیغات سیاسی وجود ندارد، این موضوع بهعنوان مساله شناخته نشده و آنچه پیش از هر چیز میبایست مد نظر قرار گیرد پرداختن به مساله است که در سه مقوله جای میگیرد:
۱. استفاده ابزاری از کودکان در کارزارهای تبلیغات سیاسی
۲. قرار گرفتن کودکان در معرض برخی تبلیغات سیاسی که ممکن است بر آنها تاثیرات سو داشته باشد
۳. هدف قرار دادن کودکان توسط برخی جناحهای سیاسی برای تحت تاثیر قرار دادن آنها.
آنچه در این مقاله بحث میشود دو مساله اول است و به مساله سوم در مقالهای جداگانه خواهیم پرداخت.
مهمترین سرنخی که میتوان بهکمک آن استفاده ابزاری از کودک را در تبلیغات تشخیص داد استفاده از او در فعالیتهایی است که ربطی به کودک و مسایل مربوط به وی ندارد. بهعنوان مثال، زمانی که در یک کارزار تبلیغاتی بهطرفداری از یک کاندید به همراه فرزند خود شرکت میکنید و برای حمایت از کاندید موردنظر به دست کودکتان نمادی میدهید یا به او میچسبانید، زمانی که از تصویر کودک خود یا هر کودک دیگری در پروفایل یا صفحه خود در شبکههای اجتماعی مجازی برای تبلیغ یک کاندید یا هر شخص سیاسی دیگری استفاده میکنید، زمانی که از سربندی حاوی شعاری سیاسی استفاده میکنید که ربطی به کودکان ندارد و… در تمام این حالتها، به سادهترین عبارت، شما در حال سو استفاده از کودک هستید. اگر این نوع استفادهها از تصویر کودک در فعالیتهای تبلیغاتی رسانهای نیز صورت گیرد، استفاده ابزاری یا سو استفاده تبلیغاتی از کودکان نامیده میشود.
این نکته را باید در نظر داشت که ضروری است از کودکان در مقابل تبلیغات سیاسی محافظت کنیم، اما مشارکت دادن کودکان بالای 12 سال در فعالیتهای سیاسی نیز، برای آشنا کردن آنان با عرصهای که در آینده با آن روبرو خواهند شد، ضروری است. در اینجا باید بین دو مفهوم «هدف قرار دادن کودکان» و «آگاه کردن آنان» تمایز قایل شویم. منظور این نیست که اجازه دهیم آنان هدف تبلیغات سیاسی قرار گیرند؛ درواقع هدف باید بهکارگیری تمهیداتی باشد که آنان را نسبت به مفاهیم موجود در حوزه سیاست و تبلیغات سیاسی آگاه کند. بدین منظور پیش از هر چیز باید کودک خود را به توانایی شناخت واقعیت از غیرواقعیت، که ممکن است بهواسطه استفاده از تکنیکهای تبلیغاتی جابجا شوند، مجهز کنید. درواقع باید کودکان را به این مهارت توانا کرد که بتوانند نهتنها خطوط، بلکه بین خطوط را نیز بخوانند، تکنیکهای تبلیغاتی را بشناسند و به این نکته آگاه شوند که تبلیغات میتواند بر ذهن آدمها و قضاوتهایشان تاثیر بگذارد. مانند یاد دادن خیلی از مهارتها، لازم است در این مورد با کودکان خود گفتگو کنید.
- درباره تاثیری که استفاده از موسیقی در تبلیغات بر هیجانات و احساسات افراد میگذارد با کودک خود صحبت کنید. میتوانید از او بخواهید زمانی که نماهنگی تبلیغاتی پخش میشود درباره احساساتش حرف بزند. هدف از این مکالمه باید آگاه کردن کودک نسبت به احساساتش زمان تماشای نماهنگ و همچنین درک این نکته باشد که ممکن است تحت تاثیر نماهنگ قرار گرفته باشد.
- با کودک خود درباره تکنیکهای فیلمبرداری صحبت کنید. به او بگویید زاویههای مختلف فیلمبرداری چگونه ممکن است یک شخص را بزرگ و مقتدر نشان دهد و بالعکس؛ از طرف دیگر، چطور میتوان با انتخاب زاویه فیلمبرداری بخشهای زیادی از واقعیت را نادیده گرفت و نشان نداد.
- درباره پیامهای تبلیغاتی صحبت کنید؛ درباره این که چطور میتوان فهمید یک نفر میتواند به شعارهایش پایبند باشد یا خیر و از طرف دیگر آیا اصلا شعارها در حوزه کار او قرار میگیرد یا نه.
- اگر با کاندیدی مخالفید یا نوع تبلیغاتش را منفی میدانید، با کودک خود درباره دلیل مخالفتتان صحبت کنید و نظر او را نیز در این مورد جویا شوید.
- «کاریزما» مفهومی است که ممکن است همه ما را تحت تاثیر قرار دهد. با کودک خود درباره این مفهوم و مصداقهای عملی آن صحبت کنید. به او بگویید چگونه یک شخص بهکمک صدا یا چهرهاش میتواند احساسات ما را تحت تاثیر قرار دهد و باعث شود ما غیرمنطقی و براساس احساسات تصمیم بگیریم.
- درباره دغدغههای خود در حوزه مرتبط صحبت کنید و همچنین از کودک بخواهید درباره دغدغههایش صحبت کند؛ مانند این که آیا کاندید موردنظر نیز دغدغههای مشابهی دارد یا خیر. بهعنوان مثال، توجه کودک را به این سمت هدایت کنید که آیا آن نامزد انتخاباتی درباره حفاظت از محیط زیست، برابری جنسیتی و موضوعاتی از این دست صحبت میکند یا خیر؛ شعارهایی که طرح میکند چقدر مهم است و چقدر میتواند نشاندهنده دغدغههای واقعی و رویه نامزد موردنظر باشد.
- مهم است که بین این دو شرایط تمایز قایل شویم: آیا حضور کودکان در تبلیغات سیاسی بهمنظور مشارکت در فعالیتی است که به آنان مربوط است (بهعنوان مثال، گفتگوی نامزد انتخاباتی درباره دغدغههای کودکان و خواستههایشان) یا صرفا از آنان استفاده تبلیغاتی میشود. در این مورد حتما با کودک خود صحبت کنید. وقتی او تمایز بین این دو موقعیت را درک کند، احتمالا هیچوقت اجازه نخواهد داد که از او استفاده تبلیغاتی شود.
هدف از این گفتگوها، علاوه بر آگاه کردن کودک نسبت به تبلیغات، این است که او را به کنشگری در فضای اجتماعی علاقهمند کنیم. منظور درگیر کردن او بهطور جدی با سیاست نیست، بلکه صرفا باید ذهن او را نسبت به این مسایل و مفاهیم مرتبط با این حوزه آشنا کرد. مهمترین نکتهای که باید در این مکالمات مدنظر داشت این است که کودک را فردی منفعل فرض نکنیم که لازم است اطلاعات موردنیاز را در مغزش فرو کنیم، بلکه این گفتگوها تا حد ممکن باید مشارکتی باشد و ساختاری بر محور «پرسش و پاسخ» داشته باشد.