یادگیری در سده بیست و یکم
محمدرضا نیکنژاد//
چیستی یادگیری در سده بیست و یکم، این روزها از چالشهای بزرگ جهان آموزش است. اینکه با گسترش باورنکردنی ابزارها و ابزارکهای مجازی و ورود به واقعیتی به نام دهکده جهانی، هدف یادگیری چیست و سامانههای آموزشی به دنبال پرورش چه یادگیرندههایی هستند از دلمشغولیهای پژوهشگران و کارشناسان آموزش است. این نوشتار برای پاسخ به پرسشِ چیستی یادگیری در سده بیست و یکم، به سراغ یازده نام آور گستره آموزشی رفته و پاسخ آنها را منتشر کرده است. در بخش نخست این یاداشت، دو پاسخ به این پرسش را با هم میخوانیم.
تعریف شما از آموزش و پرورش در سده بیست و یکم، چیست؟
اصطلاح «مهارتهای سده بیست و یکم» به طور کلی برای پرداختن به شایستگیهای مهمی مانند همکاری، سواد دیجیتالی، سنجشگرانه اندیشی و حل مشکل به کار برده میشود. واژه «مهارتهای سده بیست و یکم» این باور را پشتیبانی میکند که مدرسهها نیازمند آموزشی هستند که به شکوفایی دانشآموزان در جهان امروز یاری رسانند. با این رو در یک معنای گسترده این باور که یادگیری در سده ۲۱ چیست، میبایست برای برداشت و گفتگو باز گذاشته شود.
برای دریافت درکی از چگونگی چشماندازهای هم سو و یا متفاوت در این باره، ما چندی پیش از گسترهای از کارشناسان آموزشی درخواست کردیم تا یادگیری در سده ۲۱ را از دیدگاه خود را تعریف کنند. که در زیر آن را میبینید.
ریچارد آلینگتون،استادِ آموزش و پرورش در دانشگاه تنسی، کارشناس مطالعه آموزش: «من آدم پیری هستم، هرگز توییتر، اسکایپ، فیس بوک یا یوتوپ نداشتهام. به طرز شگفتآوری کمترین شکل محروم شدگی به وسیله تکنولوژی را احساس نمیکنم. من آماده پاسخ از روی لب تابم هستم، از بلک بریام هر روز (هر چند نه زیاد) بهره میبرم، و پاسخ به همین پرسش شما را ایمیل خواهم کرد. اما همچنان در آموزش سواد در شهروندان سده هجدهم گیر کردهام. تا آنجا که میتوانم بگویم به ندرت بیسوادان از سوادهای سده بیست و یکمی بهره میگیرند زیرا آنها هرگز پرورده نوع سواد سده هجدهمی نیستند. به باور من در عمل، ما میتوانیم هر کسی را برای خواندن(به روش سنتی) آموزش دهیم. در سبک زندگی من، نمیتوانم بفهمم که چرا مدرسهها باید بودجهها را برای رایانهها صرف کنند، در حالیکه کتابخانههایشان تا اندازهای از عنوانهایی که دانش آموزان ممکن است برای خواندن بخواهند خالی است. من نمیتوانم بفهمم که چرا کلاسها وایت بُرد دارند اما کتابخانه ندارند. هیچ پژوهشی تا به امروز مدرکی بدست نمیدهد که داشتن رایانه و وایتبرد در مدرسهها بر مهارتهای خواندن یا نوشتن دانشآموزان اثرهای مثبتی داشته است. اما اگر بخواهم برای پرورش شهروندی با سواد برنامه ریزی کنیم، کتابخانههای مدرسه و کلاس به عنوان ضرورتی شایسته پایهگذاری شدهاند، با این حال هیچ تلاشی برای کتابها وجود ندارد».
بارنت بری؛ پایه گذار و مدیر عامل مرکز کیفیت آموزشی: «یادگیری سده بیست و یکم به این معنی است در حالی که دانشآموزان چیره میشوند بر درونمایه و اطلاعاتی از گسترههای متنوع از موضوعات و منابع تولید و آنها را تحلیل و ارزیابی میکنند، این کار را با یک شناخت و احترام به فرهنگهای گوناگون انجام میدهند. دانشآموزان همچنان که بروز میدهند سه R [reading، writing، and arithmetic خواندن، نوشتن و حساب کردن] را همزمان سه C یعنی خلاقیت (creativity)، ارتباط (communication) و همکاری (collaboration) را نیز آشکار میکنند. آنها سواد دیجیتالی را نشان میدهند و همچنین پاسخگویی مدنی را. ابزارهای مجازی و نرمافزارِ قلمرو آزاد، حوزه یادگیریِ بیمرزی برای دانش آموزان پدید میآورد که دانش آموزان در هر سنی، هر زمانی و هر جایی از آن بهره میبرند.
یادگیری موثر در این خواستههای طبیعی، معلمان خوب آموزش دیده را به پیشرفت در علمِشناختی تشویق میکند و آنها در تیمهایی در درون و بیرون فضای مجازی از نظر راهبردی سازماندهی میشوند. بسیاری از این معلمان به عنوان آموزگاران کنشگرِ پیشروِ اندیشنده teacherpreneurs)) به شمار میآیند. این آموزگاران در حالی که از نزدیک با دانش آموزان در جامعههای محلیشان کار میکنند به عنوان نگهبانان یادگیری، راهنماهای شبکههای مجازی، کارشناسان مسابقه ورزشی، سازمان دهندههای اجتماعی و پژوهشگران سیاسی خدمت خواهند کرد.
****