تلاش برای ترمیم بدن زنان بعد از «ختنه»
ترجمه: مریم نظری//
هشدار: ممکن است این مطلب برای برخی از خوانندگان آزاردهنده باشد.
امروز ۶ فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقصسازی جنسی زنان است.
آمار دقیقی از تعداد دخترانی که در ایران ختنه میشوند، در دست نیست.
اما باخواندن این گزارش،جای خالی کسانی که اقدام به درمان و ترمیم بدن زنان ختنهشده در ایران کنند، آشکارتر میشود.
****
حدود ۳۰ مایلی سیراکیوز در نیویورک شهری کوچک وجود دارد بهنام فولتن؛ شهری با ۱۳ هزار نفر جمعیت، ۶ مدرسه، بدون بیمارستان و یک پزشک که عمل جراحی بازسازی بدن زنانی را که ناقصسازی جنسی شدهاند بهرایگان انجام میدهد.
مرجان علی، که خواسته است اسمش را برای شناخته نشدن تغییر دهیم، زنی ۲۶ ساله از بروکلین نیویورک و اصالتا اهل کشور افریقایی مالی است. او مجرد است و دانشجوی پرستاری و ۶ روز در هفته کار میکند. سال گذشته، بعد از حدود سه سال تردید، نهایتا تصمیم گرفت که به فولتون بیاید. مرجان زنی بلندقامت با پوستی تیره است. چشمهای درشتش بهآرامی حرکت و همه جزییات اطرافش را ثبت میکند. علیرغم صدای نجواگونه و آرامش، زندگی پر تلاطمی داشته است. او والدین سنتی محافظهکار و محیط سرکوبگر مالی را ده سال پیش ترک کرده است.
مرجان در یکی از روزهای سرد دسامبر به فولتن آمد؛ روزی که بهعلت طوفان پروازهای زیادی لغو شده بودند. اما پس از سالها برنامهریزی نمیتوانست تصور کند که برنامهاش بهدلیل بدی آبوهوا به هم بریزد. برنامه سفتوسختی داشت و باید سر وقت به بروکلین نیویورک بازمیگشت، قبل از اینکه کسی متوجه غیبتش شود. هیچکس نمیداند که او به اینجا آمده است.
****
ناقصسازی جنسی زنان فرایندی است که در آن بخشی از اندام تناسلی دختران بریده میشود. این فرایند از نظر شدت انواع مختلفی دارد: از بریدن بخشی از لب کوچک تناسلی تا بریدن کامل لب کوچک یا بزرگ و یا هر دو. در این موارد، ختنهکننده چیزی جز یک سوراخ کوچک، که با بافت آسیبدیده احاطه شده است، باقی نمیگذارد. شایعترین نوع ناقصسازی جنسی زنان بریدن کلیتوریس است. دختربچههایی که این عمل روی آنها صورت میگیرد در حالی بزرگ میشوند که عوارض شدیدی در شرایط مختلف زندگیشان (همچون خونریزی ماهانه، دخول جنسی، بارداری و زایمان) سلامت آنها را تهدید میکند.
براساس تخمین سازمان بهداشت جهانی بین ۱۰۰ تا ۱۴۰ میلیون زن در سراسر جهان از عواقب ناقصسازی جنسی رنج میبرند. حداقل ۳۰ میلیون دختربچه زیر پانزده سال در خطر ناقصسازی جنسیاند. اما آنچه بیشتر تعجبآور است این است که، براساس آمار مراکز کنترل و پیشگیری بیماریها، تقریبا 250 هزار نفر از این دختران در امریکا زندگی میکنند. بیمارستان زنان برینگام معتقد است این آمار ۲۲۸ هزار نفر است که حدود ۳۸ هزار نفر در کالیفرنیا، ۲۶ هزار نفر در نیویورک و ۱۹ هزار نفر در نیوجرسی هستند.
با وجود اینکه سازمان ملل و سازمانهای غیرانتفاعی مستقل بسیاری در سراسر جهان برای افزایش آگاهی در زمینه ناقصسازی جنسی زنان و کاهش تعداد افراد تحت ریسک تلاش میکنند، قربانیان ناقصسازی جنسی تقریبا هیچ منبع و مرجعی ندارند. آنها باید با عوارض آنچه بر آنها رفته است زندگی کنند. این را دکتر هارولد هنینگ میگوید؛ پزشکی که در فولتن کار میکند و مرجان بهخاطر او به اینجا آمده است.
***
دکتر هارولد هنینگ ۵۸ ساله در ویچیتای کانزاس به دنیا آمده و بزرگ شده است. او در دانشگاه کانزاس پزشکی خوانده و اکنون بیش از سی سال است که پزشک متخصص زنان و جنینشناسی است. او بعد از اینکه برادرش را در یک حادثه هوایی از دست داد، تصمیم به بازنگری زندگیاش و تغییر مکان گرفت و سرانجام به فولتن آمد. او بسیار فعال است، میدود، شنا میکند و تنیس بازی میکند. بیش از ۱۲ جایزه پزشکی نیز در اتاق کارش دارد.
او پزشک زنان و زایمان است و یک روز از هفتهاش را به نجاتیافتگان ناقصسازی جنسی زنان اختصاص داده است. تصمیمش برای انجام عمل بازسازی کلیتوریس داستان جالبی دارد که بهاعتقاد او به دینی جنجالی بهنام راييلیسم بازمیگردد. کلود رلیون مردی فرانسوی است که اکنون بهنام راييل شناخته میشود و بنیانگذار مکتب راییلیسم در سال ۱۹۷۳ است. راییلیان معتقدند بیگانهای بهنام الوهیم (خدا در زبان عبری) انسان را بر زمین گذاشت و ۴۰ پیامبر برای گسترش پیامش فرستاد که این پیام در ترجمهها تقریبا گم شده است. او از سال ۲۰۰۳ به این مذهب علاقهمند میشود و در جلسات آنها در سراسر امریکا شرکت میکند. در یکی از این جلسات در لاسوگاس درباره ناقصسازی جنسی زنان میآموزد. سپس با موسسه کلیتوریید (ClitorAid) آشنا میشود که سازمانی غیرانتفاعی است و راييل آنرا بنیان گذاشته و هدفش توانمندسازی زنان قربانی ناقصسازی جنسی است. گری، از مدیران این سازمان، میگوید: « قطعا سازمان ملل و سازمانهای مختلف بسیاری برای جلوگیری از این عمل تلاش میکنند، اما کسی به فکر زنانی نیست که اکنون قربانی این رسم شده اند.» این سازمان بعد از جستوجو درباره زنان قربانی و شرایطی که بتواند وضع آنها را بهبود دهد درمییابد که پزشکی بهنام پییر فولدس در فرانسه روشی برای بازسازی کلیتوریس یافته است و این جراحی را برای زنان قربانی ناقصسازی انجام میدهد. دکتر هنینگ میگوید: «وقتی این را شنیدم، گفتم به نظر میرسد این کاری است که من هم میتوانم بکنم. از نظر تکنیکی خیلی دشوار به نظر نمیرسد.» بنابراین بهعنوان یکی از داوطلبان در سازمان کلیتوریید، که به این کار اختصاص دارد، مشغول فعالیت شد.
علاوه بر دکتر هنینگ، دکتر مارسی بوئر از کالیفرنیا نیز از دیگر داوطلبان است که البته به مذهب رایيلیان تعلق ندارد. میگوید: «من بهعنوان متخصص زنان تعدادی از زنانی را دیده بودم که قربانی ناقصسازی شده بودند و با آنها کار کرده بودم. برای همین بلافاصله بعد از اینکه گری از من خواست با آنها همکاری کنم، قبول کردم.» او سپس به فرانسه رفت و تحت نظر دکتر پییر فولدس، که مبدع جراحی بازسازی کلیتوریس بود، آموزش دید. سپس آموزش این شیوه جراحی را به دکتر هنینگ شروع کرد.
در طول چند سال کلیتوریید در تلاش بوده تا برای زنان در بوبو، واقع در بورکینافاسو، بیمارستان بسازد. بانوی اول این کشور نیز از این پروژه حمایت میکرد. این بیمارستان قرار بود در مارس ۲۰۱۴ افتتاح شود و نامش کامکاسو (خانه زنان) باشد، ولی چند روز قبل از افتتاح بانوی اول حمایتش را قطع کرد و اجازه افتتاح بیمارستان صادر نشد.
هنینگ، بوئر و دو دکتر بیهوشی بعد از اینکه افتتاح بیمارستان کنسل شد، به بوبو رسیدند. بعد از اینکه پزشکی محلی به آنها اجازه داد تا از تجهیزاتش استفاده کنند، آنها موفق شدند در سه روز ۲۹ عمل برای بازسازی کلیتوریس زنان قربانی انجام دهند، اما دولت بورکینافاسو مجوز کار آنها را لغو کرد و اجازه ادامه کار به ایشان نداد. بهانه هم این بود که آنها مراحل اداری را طی نکردهاند، اما هنینگ و بوئر معتقد بودند ماجرا زیر سر کلیسای کاتولیک و وابستگی سازمان کلیتوریید به مذهب رايیلیسم است.
بوئر میگوید علیرغم اینکه اجازه باز شدن بیمارستان را ندادند، به کارش ادامه میدهد و این عمل را انجام میدهد. او میگوید با انجام دادن این عمل نهتنها کلیتوریس و احساس جنسی را به این زنان بازگردانده، بلکه شاهد بوده که با دسترسی به اطلاعات و آموزش نظر زنان و مردان در این باره تغییر کرده و نرخ انجام ناقصسازی جنسی کاهش یافته است. «ابتدا که در سال ۲۰۰۷ کار با کلیتوریید را شروع کردم، این امید را نداشتم، اما اکنون امیدوارم توقف کامل ختنه را در زندگیام ببینم.»
هنینگ میگوید این عمل تنها قدم اول برای بهبود زنان قربانی است. «من همواره به بیمارانم میگویم که باید به متخصص سکس مراجعه کنند، چون این زنان در سنین بسیار کم ختنه شدهاند و هیچ حسی را کامل درک نکردهاند؛ بنابراین الان ممکن است احساس برانگیختگی را با درد اشتباه بگیرند و گیج شوند.»
هنینگ از مشکل عدم حمایت اطرافیان از این زنان میگوید. یکی از بیماران او عملش را لغو کرد، چون اطرافیانش حاضر نشدند او را در این راه همراهی کنند. اکثر این زنان بهتنهایی و بدون همراه این عمل را انجام میدهند.
هنینگ برای کارش هیچ پولی نمیگیرد و بیماران تنها باید هزینه اتاق عمل را خودشان بدهند که حدود ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار است. البته اگر بیمار بیمه داشته باشد، بیشتر این هزینه را بیمه متقبل میشود.
****
مرجان ۶ ساعت دیر به مطب هنینگ رسید، اما هنینگ همچنان منتظر او بود. مرجان در حالی که با آستینهایش بازی میکند میگوید: «اکثر آدمها برای زندگی بهتر به امریکا میآیند، اما من برای آزادی به اینجا آمدم. جایی که من بودم فقط میشد مدرسه بروم و خانه باشم. من زندگی متفاوتی میخواستم. میخواستم کار کنم.»
ختنه مرجان به یکی از رایجترین شیوههای ناقصسازی صورت گرفته است که سازمان بهداشت جهانی آنرا تحت عنوان ناقصسازی نوع دوم میشناسد. او هیچ کلیتوریسی ندارد. مرجان فکر میکند موقع ختنه دو ساله بوده است. قبلا فکر میکرد آناتومی بدنش طبیعی است؛ البته میدانست که ختنه شده، اما چون تقریبا همه دختران در مالی ختنه میشوند، نمیدانست دقیقا چه فرقی با بقیه دارد.
در ۲۲ سالگی، وقتی تازه به امریکا آمده بود، متوجه شد معنی اینکه یک زن «ختنه» شده است چیست. او میگوید در یکی از کلاسهای انگلیسی، که قرار بود درباره سایر فرهنگها صحبت شود، استاد درباره ناقصسازی جنسی زنان حرف زد و مستندی در این باره نشان داد. «حس کردم چیزی در سرم منفجر شد. آن موقع بود که فهمیدم ختنه بریدن کلیتوریس است و من ختنه شدهام.»
او از مراسم ختنه خودش چیزی یادش نیست، چون خیلی کوچک بوده، اما یادش میآید که یک بار مهمانی بزرگی برپا شد و همه میرقصیدند و دختران کوچک فامیل با لباسها و آرایش موی یکسان شرکت کرده بودند و همه آنها را در همان مهمانی ختنه کردند. در مالی زنان ختنهنشده ناپاک دانسته میشوند و مورد تمسخر قرار میگیرند و احتمالا نمیتوانند بهخوبی ازدواج کنند.
هدف از ختنه این است که تمایلات جنسی زن را کم کنند و درواقع قبل از اینکه زن به سن فعالیت جنسی برسد آن را بهکل از بین ببرند.
مرجان در همان کلاس درباره جراحی بازسازی کلیتوریس آموخت. او میگوید یکی از بچههای کلاس این نکته را گفت که امکان بازسازی کلیتوریس از طریق جراحی برای زنان قربانی ایجاد شده است. «من نمیتوانستم صبر کنم که به خانه و اینترنت برسم تا در این باره بیشتر بخوانم.» او ابتدا در سال ۲۰۱۱ با سازمان کلیتوریید تماس گرفت، اما آن زمان هنوز دکتر هنینگ از دکتر بوئر برای انجام دادن جراحی آموزش لازم را ندیده بود؛ بنابراین تنها گزینهاش رفتن به کالیفرنیا بود که برایش بسیار سخت و ترسناک بود و به همین دلیل وقت ملاقاتش را با دکتر بوئر لغو کرد.
سرانجام در پایان سال ۲۰۱۳ او توانست دوباره از دکتر هنینگ وقت بگیرد.
****
دکتر پییر فولدس عمل بازسازی کلیتوریس را حدود ۲۰ سال قبل ابداع کرد. او نتیجه کارش را در سال ۲۰۱۲ در نشریه معتبر لنست منتشر کرد. بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۹ او بیش از ۳۰۰۰ جراحی روی زنان قربانی ناقصسازی انجام داد. در بین این ۳۰۰۰ زن تنها ۸۶۶ زن نیاز داشتند که یک سال بعد از جراحی دوباره برای مشکلاتشان به دکتر مراجعه کنند و بقیه بدون هیچ مشکلی زندگی جنسی و لذت جنسی بدون درد را تجربه میکردند.
جراحی نسبتا ساده است. کلیتوریس بسیار بزرگتر از آن بخشی است که در ظاهر قابل دسترس است. کلیتوریس غیربرانگیخته ممکن است تا حدود ۹ سانتیمتر طول داشته باشد؛ بنابراین بیشتر آن داخل بدن فرد است و بدون جراحی قابل دسترسی نیست. به همین دلیل زیر بافتهای زخمی زنانی که ناقصسازی جنسی را تجربه کردهاند هنوز بخش بزرگی از کلیتوریس باقی مانده است.
برای بازگرداندن کلیتوریس، پزشک بافتهای زخمخورده زنان را باز میکند و بخشی از کلیتوریس را بیرون میکشد و در جای خودش قرار میدهد و میدوزد. دوره نقاهت این عمل طولانی و دردناک و دشوار است. چند ماه طول میکشد تا پوست دور بخش جدید و بازسازیشده کلیتوریس قرار بگیرد. در این دوره زنان بهشدت حساساند و سختی میکشند. فولدس میگوید نمیتواند ارگاسم را تضمین کند، اما احتمال بازگشت احساسات و لذت جنسی بسیار بالاست.
هنوز این عمل در امریکا زیاد انجام نمیشود، چون انجمن سلامت زنان معتقد است پژوهش کافی در این باره صورت نگرفته. با وجود این انجام دادن این عمل کاملا قانونی است. دکتر فولدی ۱۱ پزشک را در سراسر دنیا برای این عمل آموزش داده، از جمله دکتر بوئر که تاکنون این عمل را روی ۸۵ نفر انجام داده است.
******
برگردیم به مطب هنینگ. اولین سوالی که مرجان از هنینگ پرسید این بود که چرا این کار را میکند و چرا رایگان.
هنینگ گفت: «به این دلیل که شما بهخواست خود ختنه نشدید؛ این کار با شما شده است. اگر من بتوانم کمکتان کنم و بابت آن از شما پول بگیرم، برایم مثل این است که از بدشانسی شما سود ببرم که خب کار درستی نیست.»
مرجان، در حالیکه به پشتی صندلیاش تکیه داده بود، صاف نشسته بود و بادقت گوش میداد و میخواست مطمئن باشد هرچه را هنینگ میگوید کاملا درک میکند.
همینطور که مشاوره پیش میرفت، بحث به لذت و احساسات جنسی رسید. مرجان گفت: «فکر نمیکنم هیجاناتی را که بقیه حس میکنند، من حس کنم» و از عدم علاقهاش به سکس گفت.
هنینگ جواب داد: «چون توانایی این احساسات وقتی بسیار کوچک بودی از تو گرفته شده است.» و برای مرجان مراحل جراحی را توصیف کرد و به او گفت در چند ماه آینده باید انتظار چه مسائل و احساساتی را داشته باشد.
مرجان میگوید وقتی عمل تمام شود، میخواهد درباره سازمان کلیتوریید در فیسبوک اطلاعاتی منتشر کند. فکر میکند اگر گهگاه در اینباره لینکی منتشر کند توجه بقیه به موضوع جلب میشود، ولی در عین حال موضوع را به او ربط نمیدهند. بهنظر او زنان کمی در این باره اطلاع دارند.
در خلال مشاوره، هنینگ به مرجان عوارض جراحی را توضیح داد. مرجان که خود درباره این عمل و کارکرد و احتمال موفقیتش در بازسازی کلیتوریس و بازگرداندن حس لذت جنسی جستوجوی گستردهای کرده بود، سرش را بهعلامت تایید تکان میداد. هنینگ سپس عکسهای قبل و بعد از عمل برخی بیمارانش را نشان داد تا مرجان در این باره نیز دید کافی داشته باشد. مرجان به صندلیاش تکیه داد و بعد با اعتمادبهنفس گفت: «نمیدانم عمل چگونه پیش میرود و چه میشود، ولی مهم نیست. میدانم که خوشحال خواهم بود.»
*****
در روز عمل مرجان با تاکسی به بیمارستانی رفت که هنینگ منتظرش بود. هیجانزده و نگران بود: هیجان از احتمال زندگیای جدید بعد از عمل و نگرانی از اینکه عمل آنگونه پیش نرود که برنامهریزی شده بود.
هنینگ از بیماران میخواهد که روز جراحی با خانواده یا دوستی بیایند؛ بیمارستان هم همینطور. مرجان میگوید دوستی با اوست، اما در واقعیت اینگونه نیست: «من واقعا میخواهم این ماجرا مخفی بماند.» او همچنین نگران عوارض عمل است: «اگر اتفاقی بیفتد، هیچکس نمیداند من کجا هستم و چه میکنم.»
بعد از اطمینان خاطر دادن به مرجان که اتفاق بدی نمیافتد و مشکلی در خانهاش و تنهاییاش پیش نمیآید، هنینگ عمل را آغاز میکند. عمل ۵ ساعت طول کشید و بعد هم چند ساعتی طول کشید تا مرجان به هوش آمد. حالا او برای اولین بار واژن کامل دارد.
هنینگ دستورالعملهای بعد از عمل را برای او آماده کرده است. با او درباره کارهایی حرف میزند که باید انجام دهد تا زودتر خوب شود. به او کاغذی میدهد که دستورالعملهای مرخص شدن در آن نوشته شده است: تا ۲۴ ساعت کیسه یخ را بهتناوب بیست دقیقهای در محل جراحی بگذارید. بعد از هفت روز میتوانید حمام کنید. پماد ویتامین آ و دی را بهمدت دو هفته به محل زخم بزنید.
حتی با وجود همه دستورالعملها مرجان میگوید برای این همه درد آماده نبوده است. سه ماه بعد او وقایع را به یاد میآورد: «چند شب اول نمیتوانستم بخوابم. درد غیرقابل تحمل بود. حتی نتوانستم تا چند روز سر کار بروم.» اما قسمتهای دشوار اکنون گذشته است. با جوش خوردن محل زخم و رویش پوست روی آن کلیتوریس جدید مرجان شکل گرفته و زندگیاش به شکل سابق برگشته است. علیرغم توصیه هنینگ، او هنوز به متخصص سکس مراجعه نکرده است و میگوید سکس واقعا برایش در اولویت نیست.
مرجان امیدوار است که عملش نتیجهای مثبت بر زندگیاش داشته باشد و دیگر، برخلاف سابق، وقتی درباره ناقصسازی جنسی زنان سخن گفته میشود، غرق حس شرمساری نشود. او دیگر دختری قربانی نیست، زنی است که کنترل زندگیاش را به دست گرفته است. حتی چند هفته بعد از عمل وقتی هنوز زخمها تازه بودند و درد زیاد و غیرقابل تحمل بود، مرجان دید مثبتش را حفظ کرده بود و در ایمیلی نوشت: «هنوز خیلی حساسم، ولی خیلی خوشحالم.»
****