نگاه کلیشهای به جنسیت، سنت و مدرنیته در انیمیشن شکرستان
نتایج پژوهشی* که با هدف تحلیل نشانهشناسی انیمیشن شکرستان انجام شده است نشان میدهد نگاهی کلیشهای نسبت به سنت، مدرنیته و همچنین جنسیت در محتوای این انیمیشن تلویزیونی وجود دارد. تحلیلها حاکی از آن است که از نظر سازندگان شکرستان، مدرنیته پدیدهای است که موجب از هم پاشیدن خانواده، تعارض نسلی، ترویج مدهای مبتذل، از بین رفتن تعهد کاری و فاصله گرفتن فرزندان از والدین شده. در قسمتهایی که مطالعه شدند خانوادههای ثروتمند بهشکل خانوادههایی مدرن همراه با خصلتهای منفی و خانوادههای فقیر خانوادههایی سنتی با خصلتهای مثبت بازنمایی شدهاند. همچنین کلیشهسازی جنسیتی در لایههای زیرین معنا احساس میشود. از میان انتقادهایی که نویسنده به این شکل از بازنمایی وارد میکند نگاه جهتدار سازندگان در بازنمایی سنت و مدرنیته است که بیش از آنکه در جهت کم کردن شکاف نسلی حرکت کند، در جهت افزایش آن قدم برمیدارد.
این پژوهش، که عاطفه رضواننیا در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد انجام داده است، با رویکرد مطالعات فرهنگی روند بازنمایی زندگی روزمره ایرانی را در پویانمایی شکرستان مطالعه میکند. از جمله نتایجی که محقق در پایان اظهار میکند این است که سازندگان شکرستان تصویری متعادل و نزدیک به واقعیت از زندگی سنتی و مدرن ارائه نکردهاند و با تاکید بر جنبههای تاریک و منفی زندگی مدرن و گزینشی عمل کردن در این مقوله دچار نوعی قضاوت ارزشی و کلیشهسازی منفی علیه زندگی مدرن شدهاند.
همچنین در شکرستان بهشدت به تکنولوژی حمله میشود و وسایل مدرنی مثل کامپیوتر و ماشین آخرین مدل با تداعیهای ذهنی منفی همراه میشود. کامپیوتر هرگز برای امور مفید مثل انجام دادن تکالیف مدرسه یا انجام دادن تحقیق علمی استفاده نمیشود، بلکه جوانان علاف و بیکار و عمدتا سودجوی شکرستان از آن برای بازی کردن یا تکثیر سیدیهای غیرمجاز استفاده میکنند.
تصویر کلیشهای از زنان و بازنمایی آنها بهعنوان همسران، دختران و مادران نیز از دیگر نقاط قابل انتقاد در این انیمیشن است. هیچ زنی در شکرستان نقش اصلی بر عهده ندارد. زنها در مشاغل کلیشهای، در حال خرید، مشغول حرفهای درگوشی، غیبت و صحبتهای کلیشهای مثل صحبت درباره خانهتکانی، خرید عید و… بازنمایی شدهاند که در جهت طبیعیسازی جایگاه زن بهعنوان مادر و همسر تلاش میکند. آنچه در شکرستان بهندرت به چشم میخورد زندگی مدنی، مهربانی کردن، عشق ورزیدن، طبیعتدوستی، احترام به قانون و… است. حتی تمام این خصلتها به سخره گرفته میشود و بهجای خلق قهرمان از ضدقهرمان استفاده میشود.
نویسنده بهمنظور ارتقای محتوای انیمیشنها و برنامههای مشابه موارد زیر را پیشنهاد میکند:
1. به نظر نمیرسد میان طنز و آموزش زندگی مدنی تعارضی وجود داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود از طنز فاخر و فیلمنامههایی با محتوای ارزشمند برای تولید انیمیشن استفاده شود و مسایلی مانند حقوق شهروندی، احترام به دیگران، گذشت و صداقت آموزش داده شود.
2. ترجیحا بهجای خلق ضدقهرمانهایی مانند صمد و فرزان قهرمانهایی خلق گردد که در عین دارا بودن خصایل طنز، در رفتار و منششان چیزی برای آموزش به کودکان وجود داشته باشد.
3. در تولید ارزشهای فرهنگی برای کودکان شرایط زمان در نظر گرفته شود و با تکنولوژی بهعنوان مهمانی ناخوانده برخورد نشود.
4. کلیشهسازی جنسیتی در عصری که دختران در قبولی دانشگاه از پسران پیشی میگیرند روشی منسوخ است و پیشنهاد میشود دختران نیز بهاندازه پسران در ایفای نقش قهرمان داستانها در نظر گرفته شوند.
***
* مطالعه انتقادی سبکهای روایتگری و نشانهشناسانه پویانمایی شکرستان (1393)