انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی؛ باورها و واقعیتها
وبینار «کودکان و تصاویرشان در دنیای مجازی؛ باورها و واقعیتها» در تاریخ بیستوهفت ژوئن توسط گروه فمینیسم روزمره برگزار شد و طی آن حامد فرمند، کنشگر و پژوهشگر حوزه کودک، به بررسی باورها و واقعیاتی که در زمینه انتشار تصویر کودکان در دنیای مجازی وجود دارند، پرداخت.
به گزارش الفبا، مساله «کودک و اینترنت»، حتی در کشورهای پیشرفته موضوعی نو است و گاه اینگونه مطرح میشود که در ایران آنقدر مشکلات جدی در حوزه کودک داریم که پرداختن به این مساله ضرروتی ندارد. اما باید توجه داشته باشیم که با توجه به فراگیر شدن استفاده از اینترنت در زندگی روزمره فرصت زیادی برای از دست دادن نداریم. از طرفی بسیار دیده شده است که فعالان ایرانی حوزه کودک خودشان نیز به انتشار تصاویر کودکانشان در اینترنت اقدام میکنند و این تصور ایجاد میشود که این کار اشکالی ندارد. توجه به این نکته ضروری است که لزوما فعالان حقوق کودک نیز همواره رفتار شخصی درستی ندارند و ممکن است رفتارشان با باورشان متناقض باشد.
حامد فرمند در این وبینار گفت: واقعیتهایی که پژوهشها درباره انتشار تصاویر کودکان در دنیای مجازی یافتهاند، با باورهای عمومی همخوان نیست. این وبینار متمرکز بر بحث حقوقی نیست بلکه بیشتر به آثار روانی انتشار تصاویر کودکان در دنیای مجازی میپردازد. منظور از تصاویر کودکان، هرگونه تصویری است که از کودکان توسط بزرگسالان ساخته و منتشر میشود، بنابراین نوشتن درباره کودکان نیز بخشی از تصویرسازی از آنها محسوب میشود.
وبینار «کودکان و تصاویرشان در دنیای مجازی؛ باورها و واقعیتها» در سه بخش به بررسی انتشار تصاویر کودکان در دنیای مجازی پرداخت:
۱- انتشار تصاویر عمومی و خانوادگی از کودک
۲- انتشار تصاویر کودک در کمپینهای سیاسی، اجتماعی و مدنی
۳- انتشار تصاویر کودکان قربانی
انتشار تصاویر عمومی و خانوادگی از کودک
در بخش اول وبینار به انتشار تصاویر خانوادگی از کودکان پرداخته شد. به گفته حامد فرمند دلایلی که معمولا در زمینه انتشار تصاویر عمومی و خانوادگی کودکان آورده میشود به شرح زیر است:
۱- والدین مجازند تا تصویر کودک خود را منتشر کنند. آنها مصلحت کودک خود را تشخیص میدهند.
۲- انتشار تصویر کودک در شرایط عمومی و نوشتن خاطره از او، آسیبی به کودک نخواهد زد.
۳- انتشار عکس کودکان و نوشتن درباره آنها، نشاندهنده اشتیاق والدین از بهدنیا آمدن و بزرگ شدن کودکشان است. همچنین، انتشار تصاویر خانوادگی امکان و گاهی تنها امکان خبر گرفتن از زندگی دوستان و آشنایان یک خانواده است.
۴- منتشر کردن تصاویر کودک و نوشتن از او در فضای مجازی، اقتضای دنیای مدرن است.
۵- قبل از انتشار هر پست یا عکس، از کودک اجازه گرفتهایم.
۶- نوشته یا عکس را به درخواست کودک منتشر کردهایم.
اما نتایج پژوهشها در اینباره به ما چه میگویند؟ فرمند دلایلش را برای مخالفت با موارد مطرح شده در بالا با سخنی از آلیس مارویک، کارشناس شبکههای اجتماعی و فرهنگ دنیای مجازی از دانشگاه فوردهم آمریکا آغاز کرد: تصویری که ما امروز از کودکانمان منتشر میکنیم، به چیزی تبدیل میشود که آنها در آینده هیچ کنترلی بر آن ندارند.
به گفته فرمند، حقوق کودک ایجاد شده است تا جلوی ناقضین حق کودک را بگیریم. طبق شواهد، از ناقضین اصلی حقوق کودک، والدین او هستند، همانطور که یکی از اصلیترین مدافعان حقوق و منافع او نیز، والدین محسوب میشوند. بنابراین صرف پدر یا مادر بودن به این معنی نیست که آنها لزوما کاری میکنند که به نفع کودک است. یعنی والدین نیز ممکن است اشتباه کنند. از طرف دیگر حفظ منافع کودک، به دلیل آسیبپذیریاش، وظیفه همه ماست. حتی اگر پدر و مادر این کار را نکنند، افراد جامعه موظف به رعایت و حفظ حقوق کودک هستند.
همچنین طبق پژوهشها، انتشار تصاویر کودک، در حال و آینده میتواند به کودک آسیب بزند. پس خانوادگی یا شخصی بودنش٬ جلوی مضرات احتمالیاش را نمیگیرد. این نکته هم گفتنی است که نه تنها کودک، که ما هم نمیتوانیم از آثار احتمالی انتشار تصاویر امروز او در حال و آیندهاش کاملا مطمئن باشیم. بنابراین درخواست کودک و رضایتش برای به اشتراک گذاشتن تصاویرش دلیل مناسبی برای انجام این کار نیست. کما اینکه اگر کودک از ما الکل و سیگار بخواهد بی تردید به او نخواهیم داد چون باور داریم که برای کودک مضر هستند. بنابراین اگر باور داشته باشیم که اشتراک گذاشتن تصاویر کودکان نیز برای آنها مضراتی دارد، با درخواست کودک نیز تن به این کار نمیدهیم.
از سوی دیگر جامعه برای کودک حقوق مسوولیتهای جدایی نسبت به بزرگسالان در نظر گرفته است. اگر کودک خطایی میکند به شکل بزرگسال با او برخورد نمیشود و مجازات مشابه بزرگسالان نخواهد داشت. از آنجا که فیزیک مغز کودک در دوره کودکی و نوجوانی در حال رشد است و هنوز به حد تکاملی نرسیده که باعث تشخیص و قضاوت درست شود، برای کودک مسوولیت تصمیمگیری کمتری قائلیم و معتقدیم در همه زمینهها اینگونه است. بنابراین همانطور که درباره استفاده از مشروبات یا سیگار به خواسته کودک تن نمیدهیم، برای مسايلی چون انتشار تصویر نیز پدر یا مادر تصمیم درست را خواهد گرفت و مسوولیت آنرا بر عهده کودک نمیتوان گذاشت. کودکان میتوانند در سنین بزرگسالی از نحوه تصویرسازی والدین از خودشان٬ حس مثبتی نداشته باشند.
فرمند این موضوع را با مثالی بیشتر توضیح میدهد: فرض کنید دوستی دارید که بقیه دوستانتان او را نمیشناسند. شما در جمع سایر دوستان از این فرد حرف میزنید، نقل قول میکنید و تصویر ایجاد میکنید. تصویر دیگران از این فرد آنی است که شما گفتهاید و نشان دادهاید. اگر روزی این فرد در جمع دوستان شما حاضر شود، احتمال دارد این تصویر را دوست نداشته باشد. ممکن است بگوید من این فردی نیستم یا حداقل من چیزی متفاوت از این تصویر هستم. احتمالا به سختی میتواند این تصویر را تغییر دهد. درباره کودک این مساله سختتر هم هست چون قدرت دفاعی کمتری دارد. همانطور که برای عکس گرفتن از خودمان یا انتشار تصاویرمان در فضای مجازی وسواس داریم و یا همانطور که وقتی میخواهیم وارد جمعی شویم در آینه خود را نگاه میکنیم تا از آراستگی خود مطمئن شویم، باید برای انتشار تصاویر کودکان نیز وسواس بیشتری به خرج دهیم.
فرمند سخن خود درباره انتشار تصویر خانوادگی را اینگونه به پایان برد: قبل از انتشار تصویر کودک، نوشتن یادداشتی در موردش و هر نوع تصویرسازی عمومی از او، به ضرورتش فکر کنید. به این سوال فکر کنید که آیا ضرری را متوجه کودک نمیکنید؟ این ضرر میتواند در آینده باشد و ما در زمان حال متوجهاش نباشیم. بنابراین بدانید که قرار است چه نوع تصویری از کودک و با چه هدفی منتشر کنید.
پیامرسانی از طریق کودک در کمپینها و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
در بخش دوم به استفاده از تصاویر کودکان در کمپینهای اجتماعی و سیاسی پرداخته شد. فرمند ابتدا چند تصویر را از این قبیل کمپینها نشان داد. در همه این تصاویر از کودکان در محیط یک کمپین عمومی استفاده شده است تا پیامی را انتقال دهند. او دلایلی را که معمولا در زمینه انتشار تصاویر کودکان در کمپینها آورده میشود، اینگونه برشمرد:
۱- حضور کودک در کمپینهای تبلیغاتی، در صورتیکه پیام مثبتی را منتقل کند و فعالیت سالم اجتماعی باشد، مجاز است.
۲- حضور کودک در مراسم خوشآمدگویی و استقبال یا فعالیتهایی با بار منفی اجتماعی، به دلیل داشتن جنبه کودکان و تصاویرشان در دنیای مجازی؛ باورها و واقعیتها نمایشی در حکم سواستفاده از کودک است و مجاز نیست.
۳- حضور کودک در فعالیتهای مدنی – اجتماعی، به رشد شخصیت اجتماعی و گسترش دانش سیاسی کودک کمک میکند و باعث میشود کودک در جامعه فعال باشد و نه منفعل.
۴- حضور در هر یک از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، با تشخیص و صلاحدید والدین مجاز است.
فرمند در توضیح دلایل مخالفت خود با انتشار تصاویر کودکان در کمپینها و فعالیتهای سیاسی-اجتماعی تاکید کرد: تفکیک پیامهای مثبت و منفی، بار معنایی است که ما به آن پیامها میدهیم و از این طریق باورهای خود را به کودک تحمیل میکنیم. همانطور که گفته شد، حقوق کودک شکل گرفته تا خانواده یا جامعه صرفا با درک و فهم خود چیزی را به کودک تحمیل نکنند. بلکه نیازهای کودک در ابعاد تخصصی بررسی شود و مطابق با آنها پاسخی مناسب با نیازهای آنها داده شود. بنابراین توجیه پیام مثبت یا منفی هیچ حقی برای جامعه یا والدین برای استفاده از کودکان در برنامههای تبلیغاتی سایسی-اجتماعی ایجاد نمیکند.
از طرف دیگر والدین موظف به محافظت از کودک و حریم خصوصیاش هستند. فعالیت مدنی و ابراز عقیده، حق هر کودکی است، اما ما حق نداریم این فعالیتها را عمومی کنیم چون نقض حریم خصوصی کودکان است. باید همواره بین حضور کودک به منظور یادگیری فعالیت مدنی-اجتماعی با نشر تصاویر او، تفاوت قائل شویم. طبق کنوانسیون حقوق کودک وظیفه ما است که به کودک آموزشهای اجتماعی دهیم، اما این مساوی حق انتشار تصاویر او نیست.
وقتی کودکی را در یک کمپین اجتماعی مانند برابری حقوق زن و مرد شرکت میدهیم، علیرغم اینکه پیام خوبی قرار است منتقل شود، اما کودک در معرض آسیبهای جدی خواهد بود. همه بزرگسالان سابقه برچسب خوردن را داشتهاند و بابتش آزار دیدهاند، هرچند ممکن است به آن عادت کرده باشند. این تجربهها ممکن است که باعث شود تا ما به عنوان بزرگسال، توانایی مواجه با این شرایط را داشته باشیم اما کودک توانایی حفاظت از خودش و مواجه با این برچسبها را ندارد. کودکی که تصاویرش در شبکههای اجتماعی مختلف بارها منتشر شده، میتوان انتظار داشت که از دوستان، همبازیها و همکلاسیهایش که در محیط تربیتی مشابهی نیستند و یا اصلا مخالف این دیدگاه هستند، برچسب بخورد و مورد آزار روحی واقع شود. این عکس العملها میتواند به شدت به او آسیب روحی بزند. بنابراین ما وظیفه داریم که حتی اگر میخواهیم حضور اجتماعی و مدنی را به او آموزش دهیم، مراقب حریم خصوصیاش باشیم و با عدم انتشار تصاویرش از او محافظت کنیم.
فرمند این بخش را اینگونه جمعبندی کرد که بهعنوان والدین کودک، موظف به آموزش او هستیم، همانطور که موظف به حفظ حریم خصوصیاش هستیم و باید جلوی تبعات منفی حضور کودک در فعالیتهای مدنی را بگیریم. از طرف دیگر چه قانون اجازه نشر تصاویر کودک در فعالیتهای اجتماعی را بدهد و چه ندهد، جلوی تبعات منفی روانی آن بر کودک را نمیتوانیم بگیریم.
انتشار تصویر کودک قربانی
فرمند بخش سوم وبینار را به انتشار تصاویر کودکان قربانی اختصاص داده بود. منظور از کودکان قربانی، فرزندان زندانیان، کودکان کار، کودکانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند و کودکانی که تحت خشونت خانگی بودهاند، است. بسیار دیده شده که فعالان حقوق بشر، فعالان مدنی و سایرین، اسامی و مشخصات دقیقا اینگونه کودکان را همراه با تصویرشان و نوشتههایی در موردشان، در فضای مجازی منتشر میکنند. استدلال این افراد در دفاع از کارشان به شرح زیر است:
۱- انتشار تصویر کودک قربانی، با هدف جلب حمایت برای او، مجاز است.
۲- بدون انتشار تصویر کودک قربانی و حرف زدن دربارهاش، نمیتوان به او کمکی کرد.
۳- در صورت رضایت والدین کودک، یا درخواست خود کودک برای انتشار تصویرش، انتقاد ما بیمعناست. برخی فعالان اجتماعی میگویند خود کودک از ما خواسته که عکسش را بگیریم تا بتوانیم برای آزادی پدر یا مادرش کاری کنیم.
۴- انتشار تصویر کودک قربانی اگر به او کمکی نکند (که حتما میکند) به او آسیبی نمیزند.
۵- این تصاویر در دنیای بزرگترها منتشر میشود و به کودک ارتباطی پیدا نمیکند که آسیبی به او وارد کند.
فرمند در رد این توجیهات میگوید: کودک قربانی به حمایت و پشتیبانی نیاز دارد. آنچه در انتشار تصاویر رخ میدهد، اغلب جلب ترحم است. او میگوید نمونههای زیادی از نوجوانان دهه هفتاد و هشتاد را دیده است که اکنون از انتشار تصاویرشان ناراضی هستند. برای کمک به کودک قربانی، راههای سالم و سودمندی وجود دارد که انتشار تصاویر شامل هیچکدام از این موارد نیست. او همچنان معتقد است که اعتراض نکردن والدین لزوما به معنای موافقت با انتشار تصاویر کودک نیست. گاه والدین بهخاطر مصالحی دیگر که همسو با منافع کودک نیستند، سکوت میکنند. با این حال، رضایت کودک به معنای درستی این اقدام نیست و ما موظف به حمایت و دفاع از حقوق کودک هستیم.
فرمند همچنین تاکید کرد که انتشار تصاویر کودک قربانی اگر به او آسیب نزند (که حتما میزند) منافع مشخصیندارد و یا این منافع چندان روشن نیست. هر چند ایجاد تعادل بین آسیب و منافع در زمینه کودک نیز مجاز نیست و حتی اگر منافعی از انتشار تصویر کودک عاید او شود، مجاز به انتشار عکس او و زدن آسیب به او و نقض حقوقش نخواهیم بود.
آثار روانی انتشار تصاویر کودک در دنیای مجازی
بعد از بررسی سه بخش از انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی، فرمند به بررسی نمونهای از آثار روانی این کار پرداخت. او معتقد است اگرچه این آثار میتوانند در موارد دیگری هم رخ دهند، اما در مورد انتشار تصاویر کودکان قربانیان، احتمال وقوع بسیار بالاتری دارد. از جمله آسیبهای انتشار تصویر کودک قربانی٬ میتواند تثبیت روند قربانی شدن، شرم، انزواطلبی ناشی از شرم و نهادینه شدن خشم باشد.
به نظر این پژوهشگر حوزه کودک، سالمترین راه مواجه با کودک قربانی این است که احساس کودک درک و پذیرفته شود. کودک باید بداند که حق دارد خشمگین یا عصبانی یا دلتنگ باشد و مطمئن باشد که این احساس از جانب دیگران به رسمیت شناخته میشود و بنابراین خود نیز میتواند آنها را بپذیرد. در عین حال کودک باید بداند که این حق را ندارد که خشم خود را بر روی دیگران نشان دهد.
اما با انتشار تصاویر کودک قربانی افراد درباره کودک حرف میزنند و به کودک برچسب با بار معنایی مثبت یا انگ با بار معنایی منفی میزنند؛ مثلا فرزند قاچاقچی یا معتاد بودن یا فرزند فعال حقوقبشری بودن. در هر دو حالت احساسات کودک نادیده گرفته میشود و یادمان میرود که کودک میتواند نسبت به خانوادهاش خشم داشته باشد یا در سادهترین حالت میتواند دلتنگ والدینش باشد. این برخورد دو نتیجه متفاوت میتواند داشته باشد: درونی کردن حس قربانی بودن در کودکان یا توجیه خشم در این کودکان.
اگر کودک برچسب مثبت بخورد دچار حس برتری نسبت به سایرین میشود و اگر برچسب منفی بخورد دچار حس شرم و احساسات منفی نسبت به خودش میشود. در هر دو حالت کودک منزوی میشود. با این حال او میآموزد که قربانی بودن برایش امکان مسیر رسیدن به خواستههایش را سادهتر میکند. کودک با قربانی بودن بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و میتواند امتیازاتی به دست آورد. بنابراین میآموزد که همیشه برای کسب امتیاز میتواند نقش منفعل یک قربانی را بازی کند و این رفتار در بزرگسالی نیز ادامه مییابد. این رفتار مخرب است و هر نوع رابطهای را میتواند از بین ببرد.
از سوی دیگر وقتی بروز احساسات توسط کودک، فرایند سالمی را طی نکند و او مورد ترحم قرار گیرد، احساساتش را به خوبی نخواهد شناخت و نسبت به آنها مسوولیتپذیر نخواهد بود. او خشمش را توجیه خواهد کرد و حاضر به پذیرشش نخواهد شد. توجیه خشم باعث بروز مشکلات خانوادگی و عاطفی در آینده خواهد شد.
فرمند جمع بندی میکند که اگر کاری برای کودکان زندانیان از ما برنمیآید، به انتشار تصاویرشان دست نزنیم. انتشار تصویر کودکان زندانیان، میتواند آثار روانی جدی بر جا بگذارد. چه از نظر حقوقی و چه از نظر انسانی، انتشار تصویر کودکان زندانیان کار پذیرفته شدهای نیست.
راهحل جایگزین چیست؟
حامد فرمند برای پاسخ به این پرسش که راه حل جایگزینی برای انتشار تصویر کودک وجود دارد یا نه، با جمله ای از حسین رییسی وکیل دادگستری و پژوهشگر حوزه کودک صحبت اش را ادامه میدهد: قاعده حقوقی اصلی منع و ممنوعیت انتشار تصاویر کودک است مگر اینکه منفعتی برای کودک وجود داشته باشد.
فرمند ادامه میدهد کسانی هستند که هیچ تصویر یا نوشتهای از کودکانشان منتشر نمیکنند. کار آنها به این معنی نیست که ذوق و شوقی برای بچه دار شدن ندارند. آنها احتمالا تصمیم گرفته اند تا به شکل دیگری احساساتشان را بروز میدهند. میتوانیم از احساس خودمان بنویسیم اما به کودک چیزی را نسبت ندهیم. در مورد خودمان و حسهای خودمان حرف بزنیم و در کنارش مراقب آنچه در مورد کودکانمان مینویسیم و منتشر میکنیم، باشیم.
وی در مورد نشر تصویر کودک در کمپینهای مدنی پیشنهاد میکند: به کودکانمان آموزش مدنی-اجتماعی بدهیم، در مورد تجربههای خودمان در اینباره بنویسیم اما از تصاویر کودکان در فعالیتهایمان استفاده نکنیم. میتوانیم به شیوه آموزش دادن بپردازیم و از این طریق به گستردهتر شدن آموزشها کمک کنیم.
در مورد کودکان زندانیان به عنوان یکی از مهم ترین گروه کودکان قربانی، فرمند پیشنهاد میکند اگر به کودکان زندانیان دسترسی داریم،برقراری ارتباط سالم،بدون نگاه ترحمآمیز،آثار روانی مثبتی دارد. اگر کودک قربانی است ما نباید دوباره قربانیش کنیم.
اگر امکان ارتباط نزدیکتر داریم،نقش مربی را برایشان بازی کنیم و بیشتر با آنها وقت بگذرانیم. اگر به آنها دسترسی نداریم،میتوانیم از خانواده آنها حمایت معنوی کنیم و اگر دانشی داریم با آنها در میان بگذاریم. اگر شانس انجام هیچکدام این کارها را نداریم، لزومی ندارد حتما کاری انجام دهیم،آن هم کاری که زیان مستقیم و جدی دارد، یعنی انتشار تصویرشان.
فرمند در نهایت وبینار را با سخنی از ویکتوریا نش از انستیتوی اینترنت آکسفورد انگلستان به پایان برد: پاسخ به این سوال مهم است که کودکان ما در آینده چه اطلاعاتی را دوست خواهند داشت که از آنها منتشر شده باشد؟