پرورش کودکانی توانمند در عصر ارتباطات-2
مانیا عالهپور//
برای اینکه کودکانی توانمند و متفکر در عصر حاضر داشته باشیم، کودکانی که با وجود انواع رسانههای صوتی و تصویری و موج اطلاعات بتوانند آگاهانه دست به انتخاب بهترینهایی بزنند که برای رشدشان مطلوبترین است، میبایست از ماهیت تکنولوژیها و محتواهایی که رسانههای مختلف دارند آگاه باشیم و بر اساس همین ماهیت نوع نقش خودمان را در مواجهه با این رسانهها برای آموزش سواد رسانهای به کودکان تعیین کنیم. یکی از این رسانهها، که اتفاقا کاربردش در زندگی کودکان و بزرگسالان کم نیست، تلویزیون است. تلویزیون رسانهای است که نقش کاربر در آن محدود است و، جدا از بحث معناسازی فعالانه توسط مخاطب، خصوصیت تعاملی و شخصی بودن تکنولوژی را، برخلاف اسمارتفون و تبلت و اینترنت، ندارد. بنابراین والدین در این میان میتوانند فعالانهتر وساطت کنند.
ذکر این نکته ضروری است که با توجه به مطالعات فراوانی که در خصوص استفاده کودکان کوچکتر از دو سال در خصوص تماشای فیلم، چه در تلویزیون و چه در هر وسیله دیگری، انجام شده تماشای فیلم در این سن، بهدلیل کاهش خلاقیت کودک، نهی شده است. برای توضیح این قضیه باید به اهمیت تصویرسازی خود انسانها برای پرورش ذهن خلاق اشاره کرد. فیلمی دوساعته تقریبا دو هزار تصویر نمایش میدهد که تمام آنها را فردی دیگر ساخته است. وقتی هنوز مهارت و قدرت تصویرسازی ذهنی کودک تقویت نشده، این تصاویر ممکن است برای خلاقیت کودک در تصویرسازی مخرب باشد؛ بنابراین یکی از دلایل اصلی نهی تماشای زیاد تلویزیون، حتی برای کودکان بزرگتر از 2 سال نیز، همین است.
از آنجا که تلویزیون تصاویری آماده به کودکان میدهد، اگر ذهن کودک را برای برخود فعالانه با این تصاویر آماده نکنیم، ممکن است باعث از بین بردن مهارتهای ذهنی کودک شود و بسیار مخرب باشد؛ اما والدین، با وساطت خود، میتوانند از تلویزیون برای تقویت مهارتهای ذهنی کودک بهره ببرند. آنها باید سه رفتار در کنش وساطتمانند خود داشته باشند: حرف زدن با کودک درباره محتوای برنامههای تلویزیون یا وساطت فعال، تعیین قواعد یا محدودیتها در تماشای تلویزیون یا وساطت محدودکننده، و تماشای تلویزیون همراه با کودک یا تماشای مشترک. در فرآیند این واسطهگریها، آموزش سواد رسانهای جای دارد و در واقع نقش این وساطتها آموزش سواد رسانهای به کودکان است.
طبق نظر کارشناسان، راهبردهای سواد رسانهای را، که برای کودکان کاربرد دارد و شامل اعتدال، مشارکت و مباحثه است، میتوان اینگونه برشمرد: اعتدال، مشارکت با کودکان، بحث درباره صنعت تلویزیون، بحث درباره واقعی یا خیالی بودن برنامههای سرگرمکننده، ارائه کردن فهم خود از تلویزیون وگزینش فعالانه برنامهها. منظور از راهبردهای اعتدال و مشارکت با کودکان اتخاذ موضعی حمایتگرانه از سوی والدین است. از طرف دیگر، به بحث گذاشتن سوالها و گزینش فعالانه برنامهها عمدتا به فراگیری مهارتها منجر میشود. سوالهایی که از کودکان درباره تماشای تلویزیون میشود دامنهای از سوال درباره محتوای آشکار در قالب سوال «چه اتفاقی افتاد؟» است تا برای بزرگسالان فرصتی ایجاد شود برای روشن کردن مفاهیم نادرست، پر کردن شکافهای معنایی و یادگیری درباره علایق و دغدغههای کودک. با توجه به واکنشهای محرک یا عاطفی میتوان دو سوال طرح کرد: «در بخشهای خاص داستان چه احساسی داشتی؟ نظرت درباره ابعاد خاص این برنامه چیست؟ برای مثال، فلان شخصیت را دوست داشتی؟ چرا؟».
برای سنجش میزان درک محتوای ضمنی باید سوال «چرا؟» را با توجه به انگیزهها طرح کرد؛ مثلا «فکر میکنی چرا او این کار را انجام داد؟» دیگر سوالهای «چرایی» به کارکردها مربوط میشود، مانند این سوال که «چرا این آگهی ساخته شد؟».
سوال کردن از کودک در مورد محتوای برنامههای تلویزیونی باید همواره بر ارائه نتیجهگیری خود والدین و طرح کردنش با کودکان ترجیح داده شود؛ چراکه اگر بهجای پرسش کردن از کودک و تشویق او به تفکر، نتیجهگیریهای آماده به او بدهیم، قطعا درک وی از محتوای برنامهها محدود میشود. در پژوهش مرتبطی که در این خصوص انجام دادم، با کودکانی مواجه شدم که درکشان از پیام برنامههای تلویزیونی همانی بود که والدین آنها در گوششان خوانده بودند و خود کودکان از درک ابعاد مختلف محتوا عاجز بودند؛ بنابراین همواره، بهجای ارایه نتیجهگیری آماده، به کودکان اجازه دهید خودشان تفکر کنند و سوال را جایگزین نتیجهگیریهای آماده کنید. با این فعالیتها مهارت تفکر انتقادی کودک تقویت میشود. برای این کار میتوان از کودک سوالهایی کرد که به نتیجهگیری منطقی مربوط میشود؛ از جمله: «آیا برنامه را دوست داشتی؟ چرا؟ اگر دوست نداشتی، فکر میکنی برنامه باید چطور تمام میشد؟ چرا؟ ترجیح میدادی پایان برنامه به چه شکل باشد؟ چرا؟».
همواره برای استفاده از رسانه در خانه قوانین و محدودیتهایی را قاطعانه اجرا کنید. هرگز از تلویزیون در نقش ناجی برای آرام کردن کودکتان استفاده نکنید و عملا آن را پرستار کودک نسازید. از دیگر دستورالعملهایی که کارشناسان این حوزه پیشنهاد میدهند اینهاست: مهمترین جای خانه را به تلویزیون اختصاص ندهید؛ هیچ گیرنده تلویزیونیای در اتاق خواب کودک نگذارید؛ وقتی هیچکس تلویزیون نگاه نمیکند، آن را خاموش کنید و قبل از اینکه به کودکان اجازه دهید فیلم خاصی ببینند موضوع و درجهبندی آن را بررسی کنید.
****
قسمت اول این نوشته را در اینجا بخوانید.