آشنا کردن کودکان با انواع مغالطه / قسمت دوم
مغالطه مصادره به مطلوب (دلیل دایرهای)
(1) محمد: شرط لازم برای شاگرد اول شدنم اینه که برم مدرسه غیرانتفاعی.
پدر: چرا مدرسه غیرانتفاعی؟
محمد: چون رفتن به مدرسه غیرانتفاعی میتونه باعث درسخون شدن بشه.
(2) شیرین: من به بابام دروغ گفتم، چون اگه نمیگفتم، دعوا میشد!
مادر: چرا همچین فکری میکنی؟
شیرین: چون شما و بابا را دوست دارم و نمیخوام دعوا کنید.
(3) مریم: بهنظر من تنبیه بچهها خیلی بیفایده و غیرمنصفانه است.
پدر: چرا؟
مریم: چون اخلاقی و مهربانانه نیست و برای بچه فایدهای نداره.
—
بارها دیدهایم کودکانمان برای سریعتر رسیدن به خواستههایشان یا تحت تاثیر قراردادن والدین از پیشفرضهایی استفاده میکنند که یقین دارند مورد قبول بزرگترهاست.
به این عبارات دقت کنید: مگه من بچه شما نیستم؟ مگه منو دوست ندارین؟ مگه من بهجز شما کس دیگهای رو هم دارم؟ مگه هر کاری میکنین برای خاطر ما نیست؟ مگه شما بابا و مامان ما نیستین؟ پس…
این مغالطه، که در منطق «برهان دور» هم نامیده میشود، بهمعنای بدیهی شمردن نتیجه و قرار دادن آن در مقدمات است. در واقع نتیجه موردنظر آنقدر برای کودک بدیهی است که هیچ نیازی به شاهدآوری یا ارایه دلیل نمیبیند. ما این مغالطه را «دلیل دایرهای» مینامیم، زیرا کودک با تکرار مداوم و دایرهوار خواهان اثبات ادعا و رسیدن به اهدافش میشود. مغالطه مصادره به مطلوب، که برخی اوقات با نوعی شهیدنمایی هم همراه است، بین کودکان و حتی والدین آنها بسیار رایج است و متاسفانه بعدها یکی از ابزارهای زبانی ناکارآمد و آسیبزا برای رسیدن به اهداف میشود.
و حال سوال این است: چگونه به کودک نشان دهیم که در حال حرکت درون دایره بدیهیات خودش است و باید برای اثبات ادعا از آن پا بیرون گذارد و دلایل قانعکننده عرضه کند؟
* از بازی «جا عوض» بهره ببریم. بازی و نمایش بهترین وسیله برای برقراری رابطه غیرتحکمی و آمرانه در نزد کودکان خردسال و تا حدی لجباز است. از او بخواهید که کودکش باشید و تقاضای خودتان را شرح بدهید، دلایل قانعکننده بیاورید و منظورتان را برایش روشن کنید: اگه من مدام بگم چون دوستم داری پس باید این کار رو بکنی و چون بابای من هستی باید اینو بخری، چه فکری به سرت میزنه؟ اینکه من برای نیازم به اسباببازی جدید دلیل خوبی نیاوردم؟ اینکه دارم گولت میزنم؟ یا اینکه هر اتفاقی دلیلی داره و بهتره درباره دلیلش حرف بزنم؟
*رابطه «علی-معلولی» بین اشیا را برای کودک بهشکل عینی شرح بدهید: اینکه نداشتن کفش مناسب برای دویدن باعث سر خوردن شده یا اینکه لیز بودن میز خشکنشده باعث افتادن بشقاب و شکستنش شده است. کودکانی که سریعتر و عینیتر روابط علی و معلولی را درک میکنند، کمتر سراغ دلایل دایرهای میروند.
* در مقابل کودکان نوپا و شیرینزبانیهایشان، که اصطلاحا نوعی پیچاندن والدین است، موضع منفعلانه نداشته باشید. به او بیاموزید همیشه منتظر دلایل خوب و منطقی هستید.
* والدین یا مربیانی که حوصله دلیل آوردن و گفتگو با کودکان ندارند نمیتوانند منتظر شنیدن دلایل دقیق و غیراحساسی برای عدم جلب ترحم باشند؛ پس نخست خودتان الگوی خوبی در استدلالآوری باشید.
* یک اسم رمز انتخاب کنید، مثلا «دل-دا» که مخفف دلیل دایرهای است و نشانه مغالطه مصادره به مطلوب؛ وقتی کودک یا یکی از شخصیتهای کارتون موردعلاقهاش یا حتی یکی از اعضای خانواده از این ابزار استفاده میکند، بگویید: «دل-دا!» تا اشراف کودک به موقعیت و کاربرد جمله طرحشده بهعنوان خطای استدلالی روشنتر شود.
* به کودکانمان بیاموزیم در موضع ضعف نیستند؛ پس برای بیان خواستهها نباید بهجای بیان دلایل روشن از بدیهیات احساسی بهعنوان دستآویز بهره ببرند. همانقدر که وظیفه کودک میدانیم گفتگوی منطقی را جایگزین دلایل دایرهای کند، خودمان را هم مکلف بدانیم که برای کودکانمان دلایل روشن عرضه کنیم و منتظر اقناع آنها باشیم.
………………………….
سحر سلطانی