سو رفتار با کودکان: تعریف، انواع و آثار
سو رفتار با کودکان مشکلی است که امروزه تمام کشورهای دنیا با آن مواجهاند. طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت (2013)، سو رفتار با کودکان، که گاهی آن را کودکآزاری و غفلت نیز مینامند، دربرگیرنده تمام شکلهای بدرفتاری[1] جسمانی[2]، عاطفی[3]، آزار جنسی[4] و غفلت (رفتار تغافلی[5]) نسبت به افراد زیر 18 سال است که بهنوبه خود به سلامت، بقا[6]، تکامل[7] و کرامت[8] آنها بهطور بالقوه یا بالفعل آسیب میرساند. بهطور کلی سو رفتار با کودکان چهار حالت را شامل میشود: سو رفتار فیزیکی (جسمی)، سو رفتار عاطفی، سو رفتار جنسی و غفلت. ممکن است کودکان همه این حالات را با هم تجربه کنند، زیرا بهنوعی این اشکال سو رفتار با یکدیگر مرتبطاند.
سو رفتار فیزیکی به ایجاد هرگونه آسیب جسمانی به کودک توسط والدین یا مراقبان اصلی گفته میشود. بهعنوان مثال، تنبیه بدنی کودکان و انجام دادن کارهایی مانند سوزاندن دست با قاشق داغ، سیلی زدن، لگد زدن به کودک و مواردی مثل این را میتوان سو رفتار جسمی دانست.
سو رفتار عاطفی انجام دادن مواردی است که کودک را در معرض آسیبهای عاطفی قرار میدهد یا موجب آسیب واقعی او در این حیطه میشود. بهعنوان مثال توهین کردن به کودک، اعمال زور و خشونت به کودک، وادار کردن کودک به اطاعت، مقایسه کردن کودک با سایر کودکان همسنوسال وی، اجازه ندادن به کودک برای بیان احساسات و نظرهای شخصیاش و ترساندن کودک به اشکال گوناگون از مصادیق سو رفتار عاطفیاند.
سو رفتار جنسی شامل رفتارهایی همچون نوازش اندامهای جنسی کودک، مقاربت با وی، بازی با کودک با اهداف و تمایلات جنسی، بهرهبرداری تجاری از کودک از طریق عریان کردن وی و تهیه عکسهای نامناسب و وادار کردن وی به هرزگی است.
و اما در مورد غفلت؛ هرچند تعاریف گوناگونی از غفلت در متون ارایه شده، پذیرفتهترین تعریف غفلت قصور والدین یا مراقبان قانونی نسبت به برآورده کردن نیازهای اساسی و پایهای کودکان و نوجوانان است که باعث میشود آنها از دریافت مراقبت کافی و باکیفیت محروم شوند. داشتن سرپناه، زندگی در محیطی ایمن، تغذیه مناسب، دریافت مراقبتهای بهداشتی-سلامتی کافی و برخورداری از آموزش و تحصیل از جمله نیازهای اولیه و اساسیاند که اهمال والدین یا مراقبان اصلی در فراهم کردن آنها زمینهساز بروز پدیده غفلت است.
این چهار شکل سو رفتار با کودکان را میتوان با هم یا بهطور مجزا در کودکی دید که مورد آزار واقع شده است. نکته اینجاست که این چهار حالت با یکدیگر ارتباطی تنگاتنگ دارند؛ بهعنوان مثال، چنانچه کودکی مورد غفلت واقع شود، زمینههای بروز سو رفتار جسمی و عاطفی و همینطور جنسی فراهم میشود و حتی ممکن است این انواع سو رفتارها نیز رخ دهد.
تعیین آمار دقیق قربانیان سو رفتار واقعا امکانپذیر نیست. این امر دلایل گوناگونی دارد؛ بهعنوان مثال بسیاری از موارد کودکآزاری گزارش نمیشوند و پنهانی صورت میگیرند یا اینکه در برخی کشورها حتی سازوکاری برای گزارش وجود ندارد. مساله دیگر کمبود آگاهی در مورد سو رفتار با کودکان است. مطالعات نشان میدهند حتی افراد حرفهای و متخصص در حوزه بهداشت و درمان نیز در زمینه تشخیص و راههای درمان و مقابله با کودکآزاری نقص اطلاعاتی دارند؛ بنابراین جای تعجب ندارد که والدین نیز در این مورد کماطلاع باشند. بهعنوان مثال، برخی والدین هنوز مرز میان تربیت و تنبیه را نمیدانند و ممکن است بهبهانه تربیت کودک، او را تنبیه کنند.
یک دلیل دیگر این است که هنوز ملاک و معیار دقیقی برای تشخیص برخی از انواع سو رفتار با کودکان نداریم. بهعنوان مثال پدیده غفلت امری است که بسیار به فرهنگ وابسته است. ممکن است در یک کشور یا محیط اگر شما بهعنوان والد هنگامی که کودکتان در حال نوشتن مشقهایش است کنارش نباشید، غفلت و اهمال محسوب شود، اما در برخی دیگر از کشورها این کار شما موضوعی عادی بهحساب آید.
نکته دیگری که همواره باعث شده آمار دقیق قربانیان سو رفتار همیشه در هالهای از ابهام بماند مسایل و چالشهای فرهنگی است. ترس از قضاوت شدن و برچسب خوردن مهمترین چالش این بخش است. والدینی که مرتکب سوء رفتار با کودکانشان میشوند ممکن است این مساله را پنهان کنند، چون از اینکه به بیمبالاتی و بیمسوولیتی متهم شوند هراس دارند. شاید هیچکدام ما بهعنوان والد دوست نداشته باشیم برچسب پدر یا مادر نالایق به ما زده شود.
هرچند این موانع برای محققان، سیاستگذاران و مدافعان حقوق کودکان برای تعیین آمار واقعی کودکان آزاردیده وجود دارد، هرروزه شاهد آمارهایی نسبی از گوشهوکنار جهان در این زمینهایم. متاسفانه این آمارها بسیار هراسانگیزند. به این مثالها توجه کنید:
- هر سال حدودا 5 کودک بهدلیل کودکآزاری جانشان را از دست میدهند.
- یک دختر از هر 3 دختر و یک پسر از هر 5 پسر تا قبل از اینکه به 18 سالگی برسند، مورد سو رفتار جنسی واقع میشوند.
- 90 درصد کودکانی که مورد سو رفتار جنسی واقع میشوند فردی را که مرتکب چنین عملی شده بهگونهای میشناسند. 68 درصد این افراد از اعضای خانواده کودکاند.
- در ایالات متحده روزانه بیش از 4 کودک بهدلیل کودکآزاری یا غفلت جانشان را از دست میدهند. بیش از 70 درصد این کودکان کمتر از 3 سال دارند.
- کودکانی که مورد آزار واقع میشوند 59 درصد بیش از سایرین در دوره نوجوانی مشکلات قانونی پیدا میکنند و بازداشت میشوند.
- حدود 80 درصد افراد 28 ساله که سابقه آزار دیدن داشتهاند حداقل به یکی از اختلالات روانی مبتلا میشوند.
- 14 درصد مردان و 36 درصد زنانی که در زندان بهسر میبرند در کودکی مورد سو رفتار واقع شدهاند.
کودکان و نوجوانانی که سو رفتار را تجربه میکنند همواره در معرض خطر وآسیب قرار دارند. سو رفتار با کودکان آثار ناگوار اجتماعی، رفتاری و شناختی متعددی در پی دارد. برخی از این آثار و عوارض تا آخر عمر با کودک میماند. مطالعات گوناگون نشان دادهاند آزار دیدن در کودکی با بروز اختلالات رفتاری همچون سو مصرف مواد، بزهکاری، افسردگی، تمایل به خودکشی، رفتارهای ضداجتماعی، اعمال خشونت و درگیریهای قانونی ارتباط دارد. همچنین مشخص شده است کودکانی که مورد سو رفتار واقع شدهاند، در مدرسه و تحصیل عملکرد مناسبی ندارند و مشکلات متعدد تحصیلی و یادگیری پیدا میکنند. عوارض جسمانی دیگری مانند آسیب به درک شنوایی، اختلال در توانایی کلامی و گفتاری، اختلال رشد و تکامل، و نقص در پرورش انواع هوش از موارد دیگری است که میتوان در مطالعات آنها را یافت. این کودکان اغلب در تطابق با شرایط محیطی خود ناتواناند؛ بهعنوان مثال، نمیتوانند با قوانین و شرایط مدرسه تطبیق پیدا کنند.
با دیدی جامعتر، بروز سو رفتار با کودکان هزینههای سنگین اجتماعی-اقتصادی بر جامعه تحمیل میکند. طبق یافتههای مطالعهای در سال 2007، هزینههای بستری شدن؛ مراقبتهای سلامت روان؛ خدمات رفاهی، آموزشی، قانونگذاری و قضایی؛ همچنین بهرهوری ازدسترفته بهسبب خروج افراد مولد از جامعه سالانه بالغ بر 8/103 بیلیون دلار تخمین زده میشود. افزون بر تمام عوارض یادشده، میتوان به مرگ قربانیان سو رفتار نیز اشاره کرد؛ بهعنوان مثال، دپارتمان سلامت و خدمات انسانی امریکا[9] (2009)، درگزارشات خود عنوان کرده که 34 درصد مرگهای ناشی از سو رفتار مستقیما به بروز غفلت مرتبطاند.
حال کمی تامل کنید: حدود 40 میلیون کودک در سراسر جهان بهنوعی از کودکآزاری رنج میبرند…
…………………………………….
فاطمه خوشنوا
…………………………………….
[1] ill-treatment
[2] Physical
[3] Emotional
[4] Sexual abuse
[5] Negligent treatment
[6] Survival
[7] Development
[8] Dignity
[9] US Department of Health and Human Services