فرزندپروری در عصر رسانه
کتاب فرزندپروری در عصر رسانه، با ترجمه محمدرضا رستمی و فروغ ادريسی را انتشارات همشهری منتشر کرده است.
کتاب نوشته گلوريا ديیکاتانو است و در اندازه وزيری کوچک، شمارگان 2 هزار نسخه، قيمت 24 هزار تومان و 274 صفحه متن براي بار نخست تابستان 1393 روانه بازار شده است.
چالشهای فرزندپروری، اصلاح هويت فرزندپروی، نداشتن ارتباط عاشقانه والد ـ فرزندی، برخوردار شدن از يک زندگی غنی درونی، تصويرسازی يا تخيل، بيان خلاقانه، همکاری و مشارکت به شيوهای برای ارتباط، پيش به سوی فرهنگی خودساخته، 8 فصل اصلي هستند که کتاب بر آن اساس تنظيم و تدوين شده است.
نويسنده در معرفی موضوع آورده است: اغلب گفته میشود: «برای بزرگ کردن يک کودک، نيرويی به اندازه يک شهر نياز است». برای اينکه يک پدر يا يک مادر تأثيرگذار باشيم، بايستي بر منابع بيرون از خود متکی باشيم. منابع اجتماعی، فرهنگی و روحی ـ روانی برای حمايت، تقويت و تجديد قوای ما به عنوان سرپرست يک خانواده ضروری هستند. میتوان اين منابع جمعی را به يک محيط آبخيز تشبيه کرد… بهطور طبيعی انتظار ما اين است که اين مجموعه آبخيز، عاری از سموم باشد… ما میتوانيم تمام کتابهای جديد درباره تربيت کودک را بخوانيم، بهدنبال پاسخهايی از متخصصان در اينترنت باشيم، و به سختی براي حمايت از کودکان خود بکوشيم… امروزه، نيروی بيرونی قابل توجهی، فرزندپروری ما را تحت تأثير قرار میدهد. تا زمانی که ما اين نيرو را درک نکرده و مهار نکنيم، برای تربيت صحيح فرزندانمان بهطور کامل، قدرت نخواهيم داشت…
رويه يا لايه تاريکتر فرهنگ برخاسته از صنعتـ که از صفحههای رسانهای منتقل میشود. به اين معني است که پيامهايی که انتقال داده میشوند هميشه با آنچه ما والدین برای فرزندانمان میخواهيم مطابقت ندارند. اين نوع فرهنگ، براي بشر تازگی دارد؛ بنابراين، فرزندپروری نيز هنوز برای اين شرايط، تازه است. حتی اگر ما تلويزيون را در خانههای خود خاموش کنيم… باز هم فرزندان ما در فرهنگی برخاسته از صنعت زندگی کرده و نفس میکشند.
به طور ايدهآل، ما در فرهنگی بزرگتر زندگی کردهايم که ارزشها، اخلاقيات، گرايشها و رفتارهايی که به فرزندانمان آموزش دادهايم را تأييد میکند؛ فرهنگی که صدای والدينی ما را تصديق میکند. اما ما اين کار را انجام نمیدهيم …
تأثيرات فرهنگی نسبت به تأثيرات فردی يا اجتماعی فراگيرتر هستند. بهعبارتی، تأثيرات فرهنگی شبيه هوای نامحسوس هستند و همواره حضور دارند؛ مانند بخشی از ما که به ندرت به آن توجه میکنيم؛ اما بهخاطر اينکه به شدت طرز تفکر افراد را نسبت به خود و سايرين تحت تأثير قرار میدهند. بسيار قوی هستند. تأثيرات فرهنگی، تصوير درونیای که هر يک از ما از دنيا داريم را بهشدت تحت تأثير قرار میدهند. اين تصوير درونیای يا مدل ذهنی شامل فرضيات و تعميمهای عميقاً ثابتی هستند که فهم ما را از دنيا و ذهنيتی که در مورد موقعيت خود در دنيا داريم تحت تأثير قرار میدهند. مدلهای ذهنی، بهعنوان مرکز ارجاعی برای کمک به ما در ايجاد يک هويت شخصی، چه بهطور فردی و چه بهطور گروهی عمل میکنند. ما توسط مدلهای ذهني، روياهای آينده خود را میسازيم.
تربيت صحيح فرزندان در عصر رسانه، توجه والدين را از فرهنگ برخاسته از صنعت گرفته و بهموضعی که به آن تعلق دارد، يعنی خود و فرزندانمان، برمیگرداند. اگر میخواهيم با يک فرهنگ خودساخته و حمايتکننده همراه شويم. دو وظيفه اصلی بهعنوان والدين برعهده ما قرار میگيرد. در ابتدا ما بايد بهصورت آگاهانه رابطه حسابشدهای با فرهنگ برخاسته از صنعت ايجاد کنيم. اين بهمعنی درک چگونگی کاهش دادن تأثيرات منفی آن است. در مرحله دوم، نه تنها برای رسيدن به نيازهای بشری فرزندان خود بايد بهخوبی کوشش کنيم، بلکه نياز خود را نيز مدنظر قرار دهيم.
ايجاد يک فرهنگ خودساخته، يعني فرهنگی که بسياری از ما آنرا قبول داريم مستلزم صرف انرژی، شناسايی و پيروی از آنچه باور داريم است. اين يعني والدين، نيرو و خلاقيت روحاني و ذاتي خود را در جهان به روهاي جديد موجود نشان دهند.