بهرام ریحانی به خانه ابدی رفت/ مردی که نگران کودکان سرطانی بود

ایرج راد مدیرعامل خانه تئاتر در ابتدای این مراسم که صبح امروز پنجشنبه 7 اسفند برگزار شد، گفت: بهرام هم از میان ما رفت. او همین چند روز پیش بود که در تشییع جنازه مجید بهرامی با کپسول اکسیژن شرکت کرد ولی چه زود با آن همه انژری و توان از میان ما رفت.

او گفت: متاسفانه سرطان تبدیل به سرماخوردگی شده و هیچ فریادرسی هم برای آن وجود ندارد. هم اکنون مدتی است به دلیل قطع بیمه، بیمه هنرمندان پرداخت نمی‎شود و ما با عزیزان زیادی در ارتباط هستیم که با این بیماری دست و پنجه نرم می‎کنند و کسی به آنها کمکی نمی‎کند.

مدیرعامل خانه تئاتر گفت: واقعیت این است که اگر مردم کمک نکنند کاری پیش نمی‎رود. من هم از مردم تقاضا می‎کنم که برای مبارزه با این بیماری مهلک کمک کنند. من به همه تسلیت می‎گویم به همه جوان‎هایی که با تمام توام خود تلاش می‎کنند ولی بازار کاری برای آنها وجود ندارد.

مهدی شفیعی مدیر کل هنرهای نمایشی هم در این مراسم گفت: بهرام ریحانی عزیز همین یک‎ماه پیش بود که روی صحنه تئاتر حاضر شد و وقتی شنیدم که شیمی درمانی خودش را یک‎ماه عقب انداخته به او گفتم به درمانت برس بعد می‎توان تئاتر کار کرد. وقتی این جمله را به بهرام ریحانی گفتم او به من گفت وقتی روی صحنه هستم درد را فراموش می‎کنم.

علیرضا نادری نویسنده و کارگردان صاحب نام تئاتر نیز در سخنانی گفت: بهرام اگر نمی‎خواست، نمی‎مرد. او نمرده جهنم را ترک کرده است و چیزی که ما در آن آینده به آن احتیاج داریم صبوری است.

نادری که چندی پیش فرزند خود را به دلیل ابتلا به سرطان از دست داده، خطاب به مدیران دولتی گفت: اولویت‎های دولت ما هر چه هست باید ابتدا به بهداشت سپس به آموزش و بعد به امنیت بپردازد چرا که در جامعه ما آنچه که اولویت ندارد بهداشت است.

نادری گفت: بهرام ریحانی راحت شد. سکوت تئاتر ایران شکست چرا که بهرام ریحانی به عنوان یک بازیگر پانتومیم سکوت تئاتر ایران بود. حال بیایید کمی به آینده فکر کنیم و باور کنیم که وضعیت بدتر از اینها است و امیدوارم این حکومت به موضوع جامعه جوانی که به سرعت در حال پیر شدن است توجه بیشتری کند.

نادری گفت: ما باید به این نکته فکر کنیم که جامعه جوان ما به فرهنگ، آموزش، امنیت و بهداشت هم احتیاج دارد. بیایید به این نکته فکر کنیم که هر روز عزیزان‎مان به آن دنیا می روند.

یلدا ریحانی خواهر مرحوم بهرام ریحانی نیز در این مراسم گفت: بهرام نرفته او همچنان زنده است او فقط یک خواسته داشت اینکه همه بیایند و به کودکان مبتلا به سرطان کمک کنند. او با سیاهه‎های بخیه‎ای که روی شکمش بود روی صحنه تئاتر رفت تا به بچه‎های سرطانی کمک کند. این آخرین خواسته‎اش بود و تمام این یک‎سال دغدغه ای جز این نداشت.

یلدا ریحانی همچنین گفت: وقتی در بیمارستان فیروزگر بودیم کودکان ۱۴ ساله‎ای بودند که پولی برای درمان نداشتند و بهرام همیشه به ما می‎گفت که من یک مرد هستم و تحمل می‎کنم اما این بچه‎ها قدرت تحمل ندارند و چه بهتر که بیاییم و به این کودکان معصوم و بیمار کمک بیشتری کنیم.