آموزش وعاظ خردسال در آمریکا
گزارشگر بیبیسی در ایالات متحده به پدیده «وعاظ خردسال» پرداختهاست.
در میان فرقهی بپتیست ها بهشدت شایع است که از کودکان خردسال یک واعظ بسازند. پسرک ده ساله که پشت تریبون به زور قدش به میکروفون میرسد، بر روی انجیل میکوبد و فریاد میزند: “آیا آماده هستید؟ آیا آماده برخاستن نجات دهندهتان عیسی مسیح هستید؟”
در پایان مراسم دعا مردانی که پنج یا شش برابر او سن دارند در برابرش زانو زده و درخواست آمرزش میکنند. وعاظ نوجوان پدیده نوظهوری نیست و دستکم دو سده هست که در بریتانیا و ایالات متحده واعظین خردسال مشاهده میشوند. با این حال مخالفین این رویکرد میگویند که کودکان سن انتخاب ندارند و والدینشان حق ندارند آنها را مجبور به چنین کارهایی بکنند. در مورد پسر مورد گزارش، پدر و مادرش هر دو روحانی بودهاند و به کمک پسر، یک کلیسا برای خودشان تاسیس کردهاند.
قانون اساسی ایالات متحده، حضور دولت را در امور دینی قدغن کرده است و از این نظر، بازار رقابتی برای ادیان ایجاد کرده است. یک محقق ادیان از کالج دارتموث میگوید که همه در امریکا به نوعی مذهبی هستند و این رقابت شدید باعث میشود هر کسی تلاش بکند مشتری بیشتری جلب نماید. نتیجه این شده است که رواج خرافه و پوپولیسم، وجه غالب مذهب در ایالات متحده باشد.
تصویر کودکان به همراه خود یک معصومیت دست نخورده و پاک دارند. اما تاریخ مهمترین منتقد این رفتار است. معروفترین کودکی که در ایالات متحده به واعظ خردسال معروف بود مارجوری گارتنر بود که دههها بعد اعتراف کرد که هرگز باوری به خدا نداشته و صرفا به خاطر فشار والدیناش و بعدا هم به دلیل کسب منفعت مالی تبلیغ و وعظ میکرده است.
دهها مورد مشهور دیگر در تاریخ ایالات متحده پیدا میشود از کودکان معروفی که در تمام کلیساهای امریکا تور میگذاشتند و یکی دو دهه بعد که با بالغ شدن، جاذبهشان را از دست میدادند، نمیتوانستند با موضوع کنار بیایند و دچار افسردگی میشدند یا سر از نواخانه در میآوردند.
مادر واعظ نوجوان اما میگوید که بچهاش علاوه بر روزی دو ساعت انجیل خوانی، کارهای بچگانه هم میکند. او میگوید هر کسی دربارهشان بد میگوید او را ندیده است. او خودش هزینه کالج اش را پرداخت کرده و بیخانمان بوده و مصمم است که این اتفاق برای فرزندانش رخ ندهد.